مدتهاست كه به رفتارهاي همسرم بدبين شده ام. البته از اول زندگي رفتارش آزارم ميداد و با خصوصيات من جور نبود. خانواده اش اهل ترياك هستند و الان همگي الکل ميخورند و به احتمال زياد ايشان هم استفاده ميكند و من به شدت از اين چيزها بيزارم. شبها هم تا ساعت 5 صبح بيدار و آنلاين است. خيلي اين موضوع عصبيم كرده و چندين بار سر اين مورد جر و بحث شديد كرده ایم اما باز هم اين رويه را ادامه ميدهد. لطفا راهنمايي كنيد.
من و همسرم 6 سال پیش ازدواج کردیم و در یک شهرستان کوچک زندگی میکنیم که اکثر مردم شهر همدیگر را میشناسند. مدت زیادی بود احساس میکردم زنم به من خیانت میکند. با او صحبت کردم و طوری حرف زدم که همه چیز را گفت که با برادر من رابطه داشته و از آن لحظه به بعد من دارم دیوانه میشوم. ما خیلی همدیگر را دوست داریم. عاشق زنم هستم و خودش هم به شدت پشیمان است و میگوید بچگی کردم. حالا من سر دو راهی مانده ام نه میتوانم طلاقش بدهم نه لحظه ای کارش یادم می رود. به نظر شما چکار کنم؟
شوهرم به من خیانت و بعد عذرخواهی کرد و پشیمان بود ولی من دیگر نمیتوانم به او اعتماد کنم به نظرتان چکار کنم؟
کارمند هستم سه فرزند دارم. شوهرم بیکار و تمامی بار مشکلات بر دوش من است. شوهرم با من و فرزندانم رفتار ناشایست دارد و کودکانمان و مرا مورد آزار و اذیت قرار میدهد. همچنین با خانمی رابطه دارد و تحت تاثیر آن خانم من و کودکانم را خیلی اذیت میکند.
خانمی متاهل با همسرش 6 سال به علت بیماری رابطه ندارد. این خانم با آقایی وارد رابطه شده و زندگی میکنند. آیا این رابطه درستی است؟