پسری دارم 14 ساله از بيرون كه وارد میشود پرخاشگری میكند و مدام دنبال نظافت خانه است. كوچكترين وسيلهای را نمیتواند ببيند که روی زمين افتاده است و اين او و ما را عذاب میدهد. لطفا من را راهنمايی كنيد.
33 سال سن دارم، يكبار ازدواج كردهام و به خاطر اعتياد شوهرم از او جدا شدم و دوباره ازدواج كردم. احساس میكنم شوهرم من را دوست ندارد به همینخاطر پرخاشگری میكنم و به خاطر يك چيز ساده خودم را میزنم. اين خودزنیها گاهی باعث میشود زخمهای عميقی روی صورتم به وجود بيايد. لطفا راهنمايیام كنيد.
دو سال و نيم پیش با دختری در دانشگاه آشنا شده بودم. به همديگر علاقه داشتيم اما او من را تنها گذاشت و دنبال زندگیاش رفت. از آن پس زندگیام خيلی بیروح شده است. لطفا راهنمايیام كنيد.
من يك دختر پايبند به اعتقادات مذهبی و دينی هستم. اخيرا به فردی وابسته شدهام نمیدانم بايد چكار كنم. لطفا راهنمايیام كنيد.
همیشه از دوران کودکی در بیان احساسات و عواطفم به دیگران مشکل داشتم. اکنون هم که به یکی خیلی علاقه دارم نمیتوانم به او بگویم. لطفا راهنماییام کنید.