2 سال است ازدواج كردهام و همسرم به خانوادهاش بهشدت وابستگی دارد تا حدی كه در طول این 2 سال زندگی مشتركمان همیشه در خانه پدرش بوده است. هر روشی را كه امتحان میكنم، اما به نتیجه نمیرسم. لطفا راهنماییام كنید چطور وابستگیاش را كمتر كند.
2 سال است كه ازدواج كردهام همسرم تمام مسائل درون خانواده را به خانوادهاش بازگو میكند و آنها از تمام زندگیام مطلع هستند، اما هر اتفاقی در خانوادهاش رخ میدهد را از من پنهان میكند. لطفا راهنماییام كنید.
پسرم در دوران نوجوانی بسر میبرد. چطور میتوانم راهكارهایی را در نظر بگیرم كه ارتباط پسرم با دوستانش را كنترل كنم و مدیریتی درست در نحوه انتخاب دوستهایش داشته باشم. لطفا راهنماییام كنید.
دخترم 25 ساله است و خواستگاران زیادی دارد. با توجه به اینكه برخی از آنها شرایط اقتصادی معمولی دارند، چه ملاكهای مهمی را باید در نظر بگیرم تا ازدواج موفق و سالمی داشته باشد. لطفا راهنماییام كنید.
من يك مادر بيمار HIV مثبت هستم و از نظر روحی و روانی کم آوردهام. یک وحشت بزرگ بر روحم سایه انداخته و مدتها بین زمین و آسمان نگه داشته است. نمیدانم چگونه باید با این شرایط زندگی کنم و با این وضعیت ادامه دهم.