خانمی 32 ساله هستم که یک دختر 5 ساله دارم. در ابتدا با همسرم رابطه خوبی داشتیم، اما مدتی است اخلاق او تغییر کرده است و هر زمان که عصبانی میشود، به در و دیوار خانه مشت میکوبد. <br /> تمایلی به جدایی ندارم. لطفا راهنماییام کنید تا در زندگیام تاثیر مثبتی داشته باشد.
دختری 20 ساله هستم، با وجود خواستگاران زیادی که دارم، ولی از ازدواج کردن میترسم و هیچ ملاک و معیاری در زندگی مشترک ندارم. ترس از آینده باعث شده است دیدگاهم نسبت به ازدواج تغییر کند. لطفا راهنماییام کنید.
دختری 18 ساله هستم که مدت 5 ماه است با پسری عقد کردهام، اما احساس میکنم همسرم به من خیلی دروغ میگوید و اجازه نمیدهد از برخی کارهای او خبردار شوم. با اینکه زیاد به او سختگیری نمیکنم، اما با برخی رفتارهای او مشکل دارم. لطفا راهنماییام کنید.
16 سال سن دارم و از زمانی که به یاد دارم پدر و مادرم به خاطر اختلافات جزئی با هم دعوا کردهاند. هر وقت از خانه بیرون میآیم دلم نمیخواهد به خانه بازگردم. مدام فکر خودکشی و فرار از خانه به سرم میزند. ماندهام بر سر دوراهی که چکار کنم. لطفا راهنماییام کنید.
دختری 16 ساله هستم که به پسری که 4 سال از من بزرگتر است، دل بسته شدهام. حاضرم برای او هر کاری انجام دهم، اما او نسبت به من بیعلاقگی نشان میدهد و در مورد علاقهاش به من عکسالعملی نشان نمیدهد. لطفا راهنماییام کنید.