دختری 14 ساله هستم و به خاطر نشان ندادن احساساتم به اطرافیانم برخی شبها گریه میکنم. روابطم با دوستانم کمتر شده است. لطفا راهنماییام کنید.
پسری 21 ساله هستم، با دختری در محل کارم آشنا شدهام. از همه لحاظ برای ازدواج فرد مناسبی است. خانوادهام وضع مالی مناسبی دارند، ولی پدر این فرد کارخانهدار است. با توجه به علاقهای که به او دارم چطور مساله ازدواج را مطرح کنم؟
پسری 5 ساله دارم که بهشدت به مادرش وابستگی دارد، حتی در کلاسهای ورزشی باید مادرش حضور داشته باشد تا در کلاس بماند. در ضمن بسیار لجباز است و همیشه کلماتی از قبیل نه و نمیخواهم را به کار میبرد. لطفا راهنماییام کنید.
حدود یک سال است بعضی مواقع اشیای اطرافم را شمارش میکنم تا به عدد زوج برسم. آن وقت خیالم راحت میشود. نمیدانم چطور از این مشکل نجات پیدا کنم. لطفا راهنماییام کنید.
پسری 18 ساله هستم که به خاطر غرور زیاد نمیتوانم با دیگران ارتباط برقرار کنم. از طرف دیگر توانایی انجام دادن هر کاری را ندارم. لطفا راهنماییام کنید.