همسرم بسيار بهانهگير است. همه چيز در زندگياش دارد و يک دسته گل يک ساله هم داريم ولي انگار خوشي زده زير دلش و هميشه بهانهگيري ميکند. ميخواستم علت اين بهانهگيريها را بدانم.
پدر و مادرم حرف زور ميزنند و من و يکي از خواهرهايم را اذيت ميکنند. از اين رفتارهاي آنها خسته شدهام. واقعا نميدانم بايد چکار کنيم. چرا آنها اين رفتارها را از خود نشان ميدهند؟
بيشتر از دو سال است که وقتي از محيطي که زندگي ميکنم دور ميشوم حالت تپش قلب به من دست ميدهد و به حالت مرگ ميرسم. به خاطر اين بيماري رواني نميتوانم مسافرت بروم.
پسري دارم در سن دوازده سالگي. تا سوم دبستان رفته ولي دو سال است شوق مدرسه ندارد. هميشه با بچه ها دعوا ميکند. سرش از حد معمولي بزرگتر است. فراموشي هم دارد. لطفا راهنماييام کنيد.
شوهرم سر هر چيزي به من تهمت ميزند و خانوادهام را فحش ميدهد. اما من هيچي نميتوانم به او بگويم چون ميترسم رهايم کند. از اين اخلاقش خيلي خسته شدهام. دليل اين رفتارهاي او چيست؟