24 سال دارم و شوهرم سه سال پيش فوت كرد. من با يك شخص كابلي آشنا شدم و ميخواهم با او ازدواج كنم ولي پدر و مادرم اجازه اين ازدواج را نميدهند و نميگذارند حتي به خواستگاريم بيايد. لطفا راهنماييام كنيد.
شوهرم پسرداييام و خيلي بياحساس است. انگار نه انگار كه زن دارد، همه وقتش را با دوستانش ميگذراند و با آنها خوش است. هر روز به اين خاطر گريه ميكنم و ديگر طاقت ندارم. لطفا راهنماييام كنيد.
همسرم 29 سال دارد كه قبلا به هروئين معتاد بود چهار سال پاك بود ولي با يك تصادف بيشتر استخوانهاي بدنش شكست و دوباره لغزش كرد. اعتماد به نفسش را از دست داده و دوباره به سمت مواد روي آورده است و از ترك ميترسد. چكار باید بكنم، دائم امروز و فردا ميكند. لطفا راهنمايیام كنيد.
33 سال سن دارم، يك بار ازدواج كردهام و به خاطر اعتياد شوهرم از او جدا شدم و دوباره ازدواج كردم. احساس ميكنم شوهرم من را دوست ندارد به همین خاطر پرخاشگري ميكنم و به خاطر يك چيز ساده خودم را ميزنم. اين خودزنيها گاهي باعث ميشود زخمهاي عميقي روي صورتم به وجود بيايد. لطفا راهنماييام كنيد.
پسري دارم 14 ساله از بيرون كه وارد ميشود پرخاشگري ميكند و مدام دنبال نظافت خانه است. كوچكترين وسيلهاي را نميتواند ببيند که روي زمين افتاده است و اين او و ما را عذاب ميدهد. لطفا من را راهنمايي كنيد.