ماجرای بشقاب پرنده مخفی هیتلر چه بود؟ + عکس

به گزارش رکنا، در این مقاله به بررسی این ماجرا می‌پردازیم که آیا داستان بشقاب پرنده ضدجاذبه و مخفی هیتلر که آمریکا آن را دزدیده، افسانه است یا صحت دارد؟

تئوری توطئه "Die Glocke" ماجرایی است که سال‌ها مطرح است و به یک یوفو و ماشین زمان هیبریدی برمی‌گردد که متعلق به دوران آلمان نازی است.

طبق افسانه‌ها Die Glocke یکی از سلاح‌های شگفت‌انگیزی بوده که آدولف هیتلر، دیکتاتور آلمانی به امید معکوس کردن موج جنگ جهانی دوم آن را در اختیار گرفت.

این در حالی است که این روزها تمامی مدارک موجود درباره این ماشین زمان، ناقص است اما علاقمندان به یوفوها سعی کرده‌اند تا این دستگاه را به یک تصادف و اتفاق مرموز در دهه ۱۹۶۰ در پنسیلوانیا ربط بدهند.

آیا دانشمندان نازی که به دنبال ساخت سلاحی بودند که بتواند ارتش‌های متفقین را به عقب براند، برای پیروزی در جنگ جهانی دوم، یک یوفو با قابلیت سفر در زمان ساخته بودند؟ قطعا نه. اما با این وجود، افسانه‌های زیادی در محافل توطئه و همچنین در بین دوستداران فرازمینی‌ها و یوفوها به گوش می‌رسد.

نویسندگان داستان‌های علمی تخیلی و افراد حقه باز، ممکن است چنین دستگاهی را ساخته باشند و بدین ترتیب شهرت دانشمندان نازی که قادر به انجام هر کار فنی هستند را حفظ کرده باشند.

مارک فلتون، مورخ نظامی با انتشار ویدیویی این ایده را بررسی کرده که آیا سازمان شبه نظامی Schutzstaffel (SS) ظاهرا این دستگاه که به شکل زنگوله است را توسعه داده بوده.

اگرچه آلمان‌های نازی در نهایت در جنگ جهانی دوم شکست خوردند، اما با شهرتی تقریبا افسانه‌ای به خاطر سلاح‌هایی با فن‌آوری پیشرفته‌شان از جنگ بیرون آمدند.

تانک‌های آلمان نازی از نظر تکنیکی به مراتب برتر از تانک‌های متفقین بودند و آنها قبل از متفقین جنگنده‌های جت Luftwaffe flew را در میادین نبرد به پرواز در آوردند.

سری تسلیحات ترور V آلمان‌ها از جمله موشک کروز V۱ و موشک بالستیک V۲ برای ترساندن حریفان ساخته شده بود؛ هرچند که از لحاظ استراتژیک، ابهامات زیادی داشت.

پروژه Paperclip چه بود؟

دشمنان، دستاوردهای دانشمندان و مهندسان نازی را چنان پیشرفته می‌دانستند که در حقیقت ارتش آمریکا در مراحل بعدی جنگ، تیم‌های شناسایی را به آلمان اعزام کرد تا دانشمندان و فناوری نظامی این کشور را قبل از آنکه قدرت‌های دیگر مخصوصا شوروی آنها را به تصرف در بیاورند، به آمریکا ببرند.

این تلاش که تحت عنوان پروژه Paperclip شناخته می‌شود، منجر به آن شد که موشک‌های V۲ و شخصیت‌های مهمی مثل ورنهر فان براون، مهندس هوا فضای بدنامی که موشک V۲ را ساخت و بعد از آن موشک Saturn V را برای برنامه آپولوی ناسا ساخت، در اختیار آمریکا قرار بگیرد.

شایعاتی که به گوش می‌رسید

بنا بر افسانه‌های موجود، Die Glocke نیز یکی از آن سلاح‌های شگفت انگیز آلمانی‌ها بود.

گمانه‌زنی‌ها درباره اولین استفاده از این ابزار به کتاب "صبح جادوگران" در سال ۱۹۶۰ برمی‌گردد که یک داستان علمی تخیلی دوران نازی‌هاست.

نام Die Glocke در کتاب "حقیقت درباره سلاح شگفت‌انگیز" ایگور ویتکوفسکی در سال ۲۰۰۰ نیز مطرح شده و کمی بعد از آن در "شکار نقطه صفر" اثر نیک کوک از ابزاری درخشان و چرخان صحبت به عمل آمد که دارای نوعی ضد جاذبه بود و حتی یک ماشین زمان بود که به‌عنوان بخشی از برنامه ضدجاذبه SS برای بشقاب پرنده Repulsine به کار گرفته شده بود.

کوک حتی این احتمال را مطرح کرد که هانس کاملر، سرهنگ بدنام SS ها، Die Glocke را در ازای آزادی خود با ارتش آمریکا مبادله کرد. کاملر در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم ناپدید شد و بعد از آن روز دیگر هرگز دیده نشد.

در شرایطی که متفقین در طول پروژه Paperclip گنجینه‌ای از ابرسلاح‌های آلمانی از جمله چندین جت و موشک را به خانه بردند، هیچ سابقه‌ای مبنی بر سرنوشت و غصب شدن احتمالی Die Glocke وجود ندارد.

با این وجود برخی از نظریه پردازان توطئه بشقاب پرنده‌ها بر این باورند که نیروهای آمریکا، دانشمندان نازی و حتی خود کاملر را دستگیر کرده و آنها را برای توسعه فناوری ضدجاذبه Die Glocke به کار گرفتند.

این داستان با حادثه پنسیلوانیا (زمانی که یک بشقاب پرنده زنگوله شکل ظاهرا در دسامبر سال ۱۹۶۵ در خارج از منطقه ککسبرگ پنسیلوانیا سقوط کرد) به اوج خود رسید.

اما آیا هیچ یک از اینها بررسی می‌شوند؟ بعید است. در ابتدا یک حفره آشکار در این نظریه وجود دارد و آن هم این است که اگر آمریکا واقعا به تکنولوژی ضدجاذبه دسترسی داشت، پس هواپیماهای ضدجاذبه کجا هستند؟

به علاوه، بسیاری از مقامات SS نازی که ظاهرا در "برنامه مخفی بشقاب پرنده" شرکت داشتند، در موقعیتی نبودند که واقعا آن را اجرا کنند و ناسا حادثه ککسبورگ پنسیلوانیا را به ورود مجدد یک کاوشگر Venus شوروی به نام Cosmos ۹۶ نسبت می‌دهند.