ارتش شاهنشاهی پول‌های ایران را کجا خرج کرد؟

به گزارش رکنا، در دهه پنجاه شمسی با افزایش بی‌سابقه قیمت هر بشکه نفت و همچنین کمک‌های مالی آمریکایی‌ها به محمدرضا پهلوی، درآمد خوبی نصیب این خاندان شد.

اما این درآمد سرشار به جای اینکه صرف تولید و ایجاد اشتغال و افزایش سطح رفاه عمومی شود، هزینه برگزاری مراسمات و جشن‌های پهلوی می‌شد. از طرفی دیگر به‌ واسطه انتخاب ایران به‌ عنوان «ژاندارم منطقه» هزینه زیادی نیز صرف حضور ارتش ایران در کشورهای منطقه می‌شد.

در این دوران که بودجه ارتش شاهنشاهی 24 برابر شد، ایران به مناطق مختلف منطقه به‌ صورت مستقیم و غیرمستقیم نیروی نظامی و تجهیزات جنگی ارسال کرد.

پهلوی همچنین برای دفع خطر بلوچ‌ها، از رژیم صهیونیستی تجهیزات نظامی تهیه می‌کرد و به‌ رایگان در اختیار ارتش پاکستان قرار می‌داد

درگیری ظفار

ظفار که مرز عمان با کشورهای یمن و عربستان است، منطقه‌ای محروم در عمان به‌حساب می‌آمد. در سال 1351 گروه‌های مخالف که از سوی شوروی حمایت می‌شدند، توانستند کنترل اوضاع را در دست بگیرند و دولت وقت را تحت فشار بگذارند.

آن زمان سلطان قابوس به کمک آمریکایی‌ها، تازه حکومت را در دست گرفته بود و قدرت کافی برای سرکوب مخالفان را نداشت. به همین خاطر از ایران، پاکستان و اردن تقاضای کمک کرد ولی تنها ایران حاضر شد هزینه تلفات انسانی و ادوات نظامی این جنگ را بپذیرد. شاه طی سخنان خود در تیرماه 1353 در این باره گفت: «سلطان عمان کاملاً تنها بود و هیچ‌کس به وی کمک نمی‌کرد. در آنجا وحشی‌های بدبخت ظفار وجود داشتند که به خود، نام ارتش آزادی‌بخش داده بودند.»(1)

اگرچه جنبش ظفار تهدید برای مرزهای ایران نداشت اما منافع آمریکا در منطقه به خطر افتاده بود. به همین خاطر نیروهای ایرانی در آذر سال 1351 به عمان اعزام و با مردم ظفار روبرو شدند. سلطان قابوس به کمک ارتش محمدرضا توانست معترضان را سرکوب و قدرت را به دست بگیرد.

تحلیلگران حضور ایران در عمان را به درخواست امریکا از خاندان پهلوی می‌دانند. با توجه به سیاست جدید امریکا در دوره نیکسون، ایران در منطقه خلیج‌فارس، به دلیل دارا بودن عواملی چون ثروت و جمعیت فراوان، موقعیت استراتژیکی، ثبات نسبی و توان نظامی که آن را از دیگر کشورهای کوچک منطقه متمایز می‌ساخت، عملاً وظیفه ژاندارمی منطقه را پذیرفت و به همین خاطر به کمک سلطان قابوس رفت.

حضور ایران در عمان سه سال طول کشید اما تا سال 53 این حضور نظامی محرمانه بود. همچنین به دلیل سانسور رسانه‌ای پهلوی آمار دقیقی از میزان تلفات ایران در این جنگ مستقیم وجود نداشت. اما روزنامه کیهان در سال 53 اعلام کرد که حدود 720 کشته و 1404 زخمی، حاصل حضور ایران در ظفار بود. این آمار توسط خبرگزاری پارس هم تایید شد. همچنین چندین جنگنده و هواپیمای ایرانی نیز در جنگ ظفار منهدم شد. طبق آمارهای غیررسمی حدود 20 هزار نیروی ایرانی به ظفار اعزام شدند و ایران هزینه‌های لشکرکشی به ظفار را از جیب خودش پرداخت کرد. بنا به نظر کارشناسان نظامی انگلیس، حضور ارتش شاهنشاهی علیه چریک‌های ظفار حدود 1 میلیارد دلار هزینه برداشت.

هدایای ایران در جنگ ویتنام

پس‌ از آن که جنگ امریکا در ویتنام فرسایشی شد و حضور سربازان آمریکایی هزینه زیادی را برای دولت آمریکا ایجاد کرده بود، آمریکا از هم‌پیمانانش خواست که به صورت مستقیم در جنگ ویتنام مشارکت کنند. ایران نیز به دستور سفیر امریکا در تهران برای کمک به ویتنام وارد جنگ شد. ارتش پهلوی سه سال در این جنگ که بین آمریکا و ویتنام شمالی درگرفته بود، شرکت کرد.

فرح پهلوی در کتاب خاطرات خود در خصوص جنگ ویتنام می‌گوید: «محمدرضا میگفت: در جنگ ویتنام نفت و بنزین و سوخت هواپیما به آمریکایی‌‎ها میدادم و حتی هواپیماهای جنگی ایرانی‌ها را در اختیار فرماندهان آمریکا در ویتنام جنوبی قرار دادم. هر چه به من میگفتند، از جان و دل پذیرفتم و مانند یک غلام حلقه به گوش، مجری دستورات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آنها بودم.»(2)

حضور ایران در ویتنام، همچون جنگ ظفار، به‌ صورت محرمانه بود و امیرعباس هویدا نخست وزیر وقت باید طبق قانون از مجلس مجوز می‌گرفت، ولی این کار را انجام نداد. البته به‌جز نیروی نظامی، نیروهای خدماتی و پزشکی نیز به ویتنام اعزام شدند. همچنین شاه حدود 34 فروند جنگنده ایرانی را که به تازگی از آمریکا خریداری کرده بود به جنگ ویتنام فرستاد که با پایان جنگ این جنگنده‌ها به‌عنوان غنیمت در ویتنام ماند تا آن که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران تحویل داده شد. البته یکی از این جنگنده‌ها در موزه‌ای در ویتنام ماند تا نشان دهند در این جنگ، چه کشورهایی علیه ویتنام وارد جنگ شدند.

علیرضا ازغدی نویسنده کتاب تاریخ روابط خارجی ایران در این زمینه می‌نویسد: «سیاست همسوی شاه با آمریکا در جنگ ویتنام در داخل جامعه ایران مورد انتقاد بخش وسیعی از اقشار و طبقات مختلف مردم بود. در عرصه مطبوعات هم معترضین ضدجنگ با ویتنام همدردی می‌کردند اما رژیم پهلوی از اینکه ایالات متحده نقش پررنگ‌تری به حامیان منطقه‌ای خود به ویژه ایران اعطا می‌کرد، خرسند بود.»(3)

جولان سربازان پهلوی در بلندی‌های جولان

یکی دیگر از عرصه‌هایی که ارتش شاهنشاهی در منطقه نقش ایفا کرد، حمایت نظامی از تجاوز رژیم صهیونیستی در ارتفاعات جولان بود. پس از تشکیل رژیم صهیونیستی در خاک فلسطین، ابتدا اسرائیلی‌ها به چهار کشور مصر لبنان سوریه و اردن حمله نظامی کرده و خاک زیادی را به تصرف خود درآورد. اما اعراب خشمگین برای بازپس‌گیری سرزمین‌های اشغالی بارها به اسرائیل حمله کردند و مناطق چندین بار دست‌به‌دست می‌شد. از جمله این موارد بلندی‌های جولان در مرز سوریه و اسرائیل بود که به اشغال صهیونیست‌ها درآمد.

در آن زمان که شاه با آمریکا و بالتبع با اسرائیلی‌ها روابط گرمی داشت، نیروهای خود را به اسرائیل و بلندی‌های جولان فرستاد تا بتواند امنیت اسرائیل را تأمین کند. این اقدام که طبق معمول ابتدا محرمانه بود، پس از لو رفتن با مخالفت جدی مردم و روحانیت روبرو شد.

سربازان ایرانی برای جلوگیری از بازپس‌گیری جولان توسط ارتش سوریه و به عنوان حافظ منافع رژیم صهیونیستی تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، در آن منطقه حضور داشتند و پس از انقلاب با وساطت سازمان ملل به ایران بازگشتند.

نفت رایگان به پاکستان

پس‌ از آن که بین کشورهای ایران و ترکیه و پاکستان پیمان «سنتو» بسته شد؛ ارتش شاهنشاهی سال‌ها تسلیحات نظامی رایگان به پاکستان داد تا مردم منطقه بلوچستان را سرکوب کند.

حکومت پهلوی که از قدرت گرفتن بلوچ‌ها احساس خطر می‌کرد، ترجیح می‌داد به جای حضور مستقیم در جنگ با بلوچ‌ها، از پاکستان حمایت کند. به همین خاطر حدود 25 سال نفت ایران به قیمت بسیار کم یا رایگان در اختیار پاکستان قرار می‌گرفت. پهلوی همچنین برای دفع خطر بلوچ‌ها، از رژیم صهیونیستی تجهیزات نظامی تهیه می‌کرد و به‌رایگان در اختیار ارتش پاکستان قرار می‌داد.

جنگ نیابتی در سومالی

البته حضور نظامی ایران به موارد فوق محدود نمی‌شود و می‌توان به کمک‌های محمدرضا به سومالی نیز اشاره کرد.

رژیم پهلوی همچنین در سال 1356 به دستور آمریکا اقدام به ارسال تجهیزات نظامی برای ژنرال «محمد زیادباره» حاکم وقت سومالی کرد تا این کشور را در جنگ با اتیوپی که رژیم آن تحت حمایت شوروی سابق بود، یاری دهد.

در حقیقت ایالات متحده هزینه تسلیحات جنگ غیرمستقیم با شوروی را از طریق ایران و هزینه نیروی انسانی جنگنده را از طریق ارتش سومالی تامین می‌کرد.

پی‌نوشت:

1. بحران ظفار و رژیم پهلوی، محمدجعفر چمنکار

2. کهن دیارا، خاطرات فرح پهلوی

3. علیرضا ازغدی، تاریخ روابط خارجی ایران 1320 تا 1357، نشر قومس

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.