یک پایان‌بندی هندی برای عاشقانه ایرانی!

انتشار قسمت آخر سریال «عاشقانه» بسیاری از طرفداران این مجموعه را دچار حیرت کرد. مجموعه‌ای 17 قسمته که در آخرین قسمت خود به شکلی عجیب و غریب به پایان رسید تا همانند بسیاری از آثار دیگر شبکه نمایش خانگی به صورتی ضعیف و کم‌فروغ به کار خود پایان بدهد.
این پایان بندی ضعیف، صدای مهناز افشار یکی از بازیگران اصلی این مجموعه را هم درآورد تا او با گلایه از پایان‌بندی ضعیف این اثر محدویت‌هایی مانند زمان، سانسور و مسائل مالی را به عنوان عوامل چنین پایانی معرفی کند.
البته این اولین باری نیست که یک مجموعه نمایش خانگی به این شیوه به پایان می‌رسد و با توجه به سرنوشت مبهم بسیاری از سریال‌های معروف تولید شده برای این شبکه حداقل می‌توان بابت به اتمام رسیدن این سریال و معلق نگه نداشتن مخاطبانش از سازندگان آن تقدیر کرد!
اما در ارتباط با این اتفاق می‌توان چند نکته را ذکر کرد:
۱. سیاست اشتباه تمرکز بر چهره‌ها
اساسا رویکرد سازندگان سریال‌هایی همچون «عاشقانه» بیشتر بر استفاده از بازیگران سرشناس و جذب مخاطب از این طریق است. این در حالی است که معمولا در سریال‌های موفق و مهم جهان اولین پیشفرض برای جذب مخاطب، استفاده از داستان‌هایی قوی و جذاب است و اصولا این سریال‌ها بودند که به واسطه داستان جذاب خود توانسته‌اند هم مخاطبان را به خود جذب کنند و هم برای بازیگران گمنام خود اعتبار و شهرت فراهم کنند. درحالی که سازندگان سریال‌های ایرانی بیشتر به دنبال جذب مخاطب از طریق حضور ستارگان سینما Cinema هستند و توجه چندانی به استفاده از یک قصه جذاب ندارند که آثاری همچون شاهگوش، ابله و عشق تعطیل نیست هم دچار همین آفت شدند در نهایت یا به واسطه عدم استقبال مخاطب ناتمام ماندند یا با یک پایان‌بندی آبکی همچون عاشقانه به کار خود پایان دادند.
۲. قصه‌ای که قصه نبود!
بدون شک بزرگترین ضعف سریال عاشقانه در قصه این اثر بود. قصه‌ای دست و پا شکسته با تعداد زیادی کاراکتر که اتفاقا ایفای هر کدام از آن‌ها بر عهده یک بازیگر Actor سرشناس بود ولی باز هم این حضور نتوانست مانع از مشخص شدن ضعف‌های آشکار اثر به ویژه در ارتباط با شخصیت‌پردازی و البته عدم وجود تعلیق‌های مناسب در قصه شود و در نهایت نیز با یک پایان ایرانی-هندی به پایان رسید.
۳. عبور خودخواسته از خط قرمزها
هر چند نمی‌توان منکر این موضوع شد که عبوراز خط قرمزها همواره بر مخاطبان آثار نمایشی جذاب بوده است و این اصولا ربطی به تولید یک اثر نمایشی در داخل یا خراج از کشور ما ندارد. ولی نکته آنجاست که سازندگان عاشقانه در حالی به سراغ استفاده از این موضوع رفتند که تقریبا شرایط ویژه شبکه نمایش خانگی را در نظر نگرفته‌اند. شرایطی که به طور مشخص به آثاری که در آن بازیگران خانم با حجابی کم حضور داشته باشند یا مجوز نمی‌دهند و یا سازندگان را وادار با کارهایی همچون استفاده از افکت‌های تصویری برای رفع و رجوع موضوع می‌کنند. موضوعی که سازندگان «عاشقانه» نیز درگیر آن شدند و در نهایت هم باعث نارضایتی گروهی از مخاطبان شد و هم اعتراض بازیگران را در پی داشت.
۴. مگر از خط قرمزها خبر نداشتند؟!
اما یکی از سوالات اصلی مطرح شده از سوی مخاطبان در ارتباط با ممیزی‌هایی از جنس افکت‌های رنگی بر روی حجاب بازیگران که از قسمت دوم یا سوم کار به آن اضافه شد؛ این بود که مگر سازندگان این اثر از خط قرمزهای شبکه نمایش خانگی اطلاعی نداشتند که حالا مجبور شوند بر روی حجاب بازیگران افکت بیندازند؟ البته در این میان نباید از مسامحه مدیران شبکه نمایش خانگی در ارتباط با سریالی همچون «شهرزاد» و حجاب بازیگران آن نیز غافل شد؛ موضوعی که احتمالا باعث شده تا سازندگان دیگر آثار این شبکه نیز احساس کنند می‌توانند به همین روند ادامه بدهند.
۵. تجربه‌هایی که درس عبرت نمی‌شوند
اما یک نکته قابل تامل دیگر نیز در ارتباط با سریال عاشقانه و درواقع همه سریال‌های شبکه نمایش خانگی وجود دارد؛ آن هم اینکه با وجود چالش‌های فراوانی که معمولا در مسیر تولید این اثر به وقوع می‌پیوندد که البته اغلب آن‌ها مربوط به مسائل مالی است چرا سرمایه‌گذاران باز هم حاضر به سرمایه‌گذاری در تولید این شبکه می‌شوند؟ کم نیستند سریال‌هایی که به واسطه عدم بازگشت سرمایه در میانه راه ناتمام باقی مانده‌اند و در ظاهر سرمایه سرمایه‌گذاران را بر باد داده‌اند؛ پس دلیل ورود سایر سرمایه‌گذاران به این حوزه و ورود سرمایه‌های چند ده میلیاردی چیست؟ سوالی که مدت‌هاست توسط فعالین فرهنگی و رسانه‌های مختلف مطرح می‌شود، ولی هیچگاه جوابی قانع کننده به آن داده نشده است.بهترین قیمت های اجاره و فروش مسکن را اینجا ببینید / مشاوره رایگان