عمو یحیی آزاد شد / قهوه خانه او پاتوق سلبریتی ها بود

 او حالا زندگی‌‌اش را مدیون بزرگ‌منشی خانواده مقتول و البته تلاش خیرانی است که 2سال کوشیدند تا با گرفتن رضایت اولیای دم، مانع از قصاص مرد سالخورده‌ای شوند که از ارتکاب جنایت نادم و پشیمان بود.

به گزارش رکنا، عمو یحیی و قهوه‌خانه معروف او در دربند برای خیلی از بازیگران و چهره‌های معروف شناخته‌شده و سال‌ها پاتوقی برای تفریح و خوردن یک صبحانه دل‌انگیز بود. اما شهریور سال‌98 حادثه‌ای خبری در رسانه‌ها منتشر شد که خیلی‌ها را شوکه کرد؛ خبری که نشان می‌‌‌داد قهوه‌چی معروف و آرام دربند در جریان درگیری با شریکش با ضربه چاقو او را به قتل رسانده است. پس از این اتفاق بود که عمو یحیی قهوه‌چی به اتهام قتل عمد دستگیر و درحالی‌که خودش هم کاملا در شوک بود، به قتل شریکش اعتراف کرد. او می‌گفت: من و مقتول حدود 40سال با هم دوست و همکار بودیم. رفت‌وآمد خانوادگی داشتیم و خانواده‌اش به من خیلی لطف داشتند و اصلا نمی‌دانم چه شد که در یک لحظه عصبانیت کنترلم را از دست دادم و با چاقو به او ضربه زدم. شواهد از این حکایت داشت که درگیری قاتل و مقتول بر سر سرقفلی همان قهوه‌خانه معروف بوده است. اما هر‌چه بود، نتیجه‌ این عصبانیت نه‌تنها جان مقتول را گرفته ‌و خانواده او را داغدار کرده بود، که خانواده دیگری(خانواده قاتل) را هم به ورطه فروپاشی کشانده بود. عمو یحیی مدتی بعد در دادگاه محاکمه و با اصرار خانواده مقتول به قصاص محکوم شد؛ حکمی که دیوان‌عالی کشور هم مهر تأیید به آن زد و این یعنی تنها راه نجات قهوه‌چی سالخورده از قصاص، گذشت خانواده مقتول است.

ورود خیرین به پرونده

خانواده عمو در شوک بودند. خانواده‌ای که ده‌ها سال با آبرو زندگی کرده بودند، حالا بر سر یک لحظه عصبانیت عمو یحیی در خطر بزرگ‌ترین مجازات قرار داشتند؛ قصاص سرپرست خانواده. در این شرایط بود که دختر بزرگ او به تکاپو افتاد تا هر طوری شده رضایت خانواده مقتول را بگیرد. اما او به‌تنهایی نتوانست کاری از پیش ببرد و به همین دلیل دل به کمک خیرین بست. مهدی شهرابی، یکی از خیرین پایتخت است که سابقه گرفتن رضایت برای قاتلان زیادی را دارد که ناخواسته و در اوج عصبانیت دست به جنایت زده‌ و از کرده خود به‌شدت نادم و پشیمان بودند. او که خودش هم از مشتریان قهوه‌خانه معروف عمو یحیی بود، در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: من و یکی دیگر از خیرین به نام سیدمصطفی اصغری از طریق دختر عمو یحیی در جریان وضعیت پرونده و خانواده آنها قرار گرفتیم. وقتی پرونده را مطالعه کردیم، متوجه شدیم که همه‌‌چیز بر اثر یک لحظه عصبانیت رخ داده است. عمو یحیی مردی بود که بیش از 40سال خانواده‌اش را با شرافت و آبرو حفظ کرده بود و حالا این خانواده در معرض فروپاشی بود.

او ادامه می‌‌دهد: در این سال‌هایی که برای نجات قاتلانی که به‌خاطر یک اشتباه و یک لحظه عصبانیت دست به جنایت زده‌اند فعالیت می‌کنم، به‌خوبی متوجه شده‌ام که جنایت، سن و سال نمی‌شناسد. هر انسانی در هر سنی در معرض خطر است. فقط کافی است یک لحظه خشمت را کنترل نکنی و یک لحظه دچار اشتباه شوی تا خدای ناکرده در جریان یک درگیری هولناک‌ترین حادثه را (قتل) رقم بزنی. عمو یحیی هم از این دسته افراد بود که حالا به‌خاطر اشتباهی که کرده بود، خودش را نمی‌بخشید. شهرابی می‌گوید: با همکاری واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران تلاش برای گرفتن رضایت خانواده مقتول را آغاز کردیم. هر بار که برای مذاکره به خانه آنها می‌رفتیم، محترمانه و بزرگوارانه برخورد می‌کردند. آنها عمو یحیی را کاملا می‌شناختند و حتی برای او احترام قائل بودند اما حادثه‌ای که رخ داده بود، چنان غمی در دلشان گذاشته بود که چیزی جز قصاص نمی‌خواستند. حق هم داشتند. سرپرست خانواده‌‌شان را از دست داده بودند و همه اینها به‌دلیل اشتباهی رخ داده بود که قاتل مرتکب شده بود. با این حال دست از تلاش برنداشتیم و در این 2سالی که گذشت، آنقدر رفتیم و آمدیم که در نهایت خدا کمکمان کرد و دلشان نرم شد و حاضر به گذشت شدند. خانواده مقتول همین یک ماه پیش بود که حاضر شدند از قصاص قاتل بگذرند. آنها با حضور در دادسرای جنایی تهران قاتل را بخشیدند اما هنوز عمویحیی 73ساله در زندان بود و باید از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه می‌شد؛ اتفاقی که چند روز پیش رخ داد و با توجه به اینکه وی حدود 3سال در زندان بود، هیچ سابقه کیفری نداشت، خانواده مقتول بی‌قید و شرط گذشت کرده بودند و از طرفی خودش نادم و پشیمان بود، ایامی را که در حبس گذرانده بود به‌عنوان مجازات درنظر گرفته شد و به این ترتیب او عصر یکشنبه از زندان آزاد شد. به‌گفته شهرابی، لطف خدا بود که باعث شد دل خانواده مقتول نرم و آنها حاضر به گذشت شوند. حالا و پس از آزادی عمو یحیی ، از آنجا که وی هیچ منبع درآمدی ندارد قرار است برای او مغازه‌ای تهیه کنیم تا وی بتواند قهوه‌خانه و دیزی‌سرای خودش را راه‌اندازی کند و بقیه عمرش را در کنار خانواده‌اش سپری کند. این خیر تهرانی معتقد است که ریشه اصلی بسیاری از جنایات ناخواسته‌ای که در کشور رخ می‌دهد، خشم آنی و عدم‌توانایی در کنترل آن است و اگر افراد یاد بگیرند که چطور خشم خود را کنترل کنند، آمار جنایت در کشورمان با کاهش چشمگیری روبه‌رو خواهد شد.