تاوان سخت دفاع از ناموس / کمک کنید این قاتل دیه ای آزاد شود + فیلم
حوادث رکنا: علی نام متهمی است که در جریان دفاع از حیثیت خود، متهم به قتل غیرعمد شد و حالا باید با پرداخت دیه از قصاص رهایی پیدا کند.
علی 24 ساله از بند زندان تماس می گیرد و گویی پنجره ای رو به آزادی پیدا می کند. او چند سال قبل متهم به قتل شد و در پس روزهای تلخ و سیاهی که بر او گذشت،با ادله و مستندات به قضات اثبات کرد که این قتل به خاطر دفاع از حیثیت رخ داده است.
به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، حالا علی متهم به قتل غیر عمد است و باید دیه بپردازد تا بتواند بار دیگر رنگ آزادی را ببیند.او برای پرداخت این دیه نیاز به کمک دارد.حتی مبلغی ناچیز هم می تواند یک متهم به قتل غیرعمد را از روز های تلخ حبس به آزادی نزدیک کند.
متهم به قتل غیر عمد در زندان خرم آباد چشم انتظار کمک
حدود 6 سالی می شود که پسر یکی یکدانه یک خانواده کوهدشتی ، زندگی اش را در زندان خرم آباد می گذراند.او تنها 18 سال داشت که مهر اتهام سنگین قتل روی پرونده اش خورد و در حالی که در اولین رای صادر شده به قصاص محکوم شده بود، دنیا پیش رویش تیره و تار شد.
اما باز هم امید خود را از دست نداد و با ادله و مستندات اثبات کرد تنها به خاطر دفاع از حیثیت خود مرتکب قتل شده است.
گفتگو با علی که به خاطر قتل در زندان است
چند سال داری؟
متولد سال 76 هستم.فقط دو ماه داشتم که مادرم از دنیا رفت و از آن زمان با پدرم و مادربزرگم زندگی می کنم.
مقتول را از قبل می شناختی؟
نامش امید بود.سابقه آشنایی ما برمی گشت به زمانی که من 15 ساله بودم.آن زمان یک بار با چند نفر دیگر من را مورد ضرب و جرح قرار داده بودند و ما شکایت کردیم.بعد که بازداشت شدند گفتند که در حال مستی و در حال برگشت از عروسی تصمیم گرفته بودند که هر کسی را سر راهشان بود کتک بزنند.تا آن زمان او را نمی شناختم اما از شکایت خود صرف نظر کردم و گفتم به خاطر رضای خدا از او گذشت می کنم.با این حال ظاهرا او به خاطر اینکه از او شکایت کردم از من کینه به دل گرفته بود.
چطور به این نتیجه رسیدی که از تو کینه داشت؟
بعد از این حادثه شنیدم که به چند نفر گفته بود کسی نمی تواند جلوی من بایستد و می خواهم علی را ادب کنم.
چه شد با او درگیر شدی؟
سه سال گذشته بود و من نامزد کرده بودم و به تهران آمده بودم.عروسی من نزدیک بود.تا اینکه برای آزمون آیین نامه رانندگی به خرم آباد آمدم. شب حادثه به من زنگ زد و گفت چون من را بخشیدی،گردن من حق داری. بعد گفت می خواهم تو را دعوت کنم و به تو شیرینی بدهم. من مخالفت کردم و گفتم مسافر تهران هستم اما او اصرار می کرد و می گفت با هم دور بزنیم و کباب بخوریم و برگردیم.من هم انگار خجالت کشیدم که نه بگویم و با او قرار گذاشتم.سوار ماشین شدم و یکدفعه سمت یک دامداری رفت.فکر کردم می خواهد آنجا شام مهیا کند.اما وقتی وارد آنجا شدیم در راقفل کرد و برای من چاقو کشید و تهدیدم کرد.نیت او را که فهمیدم با او درگیر شدم و می خواستم هرطور شده خودم را از مخمصه نجات دهم.نمی دانم چه شد که چاقو را از دستش گرفتم و با همان چاقو به او ضربه زدم.
بعد از قتل شناسایی شدی؟
نه خودم را معرفی کردم.از اول هم حقیقت را گفتم اما به قصاص محکوم شدم و تقاضای اعاده دادرسی دادم که پذیرفته شد.حالا با حکم دادگاه به اتهام قتل غیر عمد و دفاع از خود،به پرداخت دیه محکوم شده ام.
اگر دیه را پرداخت کنی آزاد می شوی؟
همین فردا آزاد می شوم.
خانواده ات نمی توانند دیه را تامین کنند؟
مبلغ 480 میلیون باید بپردازم.پدرم یک کارگر ساده است و توان مالی بالایی ندارد.
روزهایت را در زندان چطور می گذرانی؟
زندان سخت است.مخصوصا روزهایی که با کابوس اعدام می گذشت.هر کاری که انجام می دهیم باز می بینیم روز و ساعت و دقیقه نمی گذرد.کتاب می خوانم و عبادت می کنم اما باز هم سخت است.تنها امیدم این است که آزاد شوم و بتوانم کار کنم.کارگری،مکانیکی یا هر کاری.فقط دلم می خواهد به کار مشغول باشم.یک دایی هم دارم که شغلش بنایی است و در تهران کار می کند.شاید بتوانم در کنار او کار کنم.
علی دارد آرزوهایش را رج می زند و من دارم گوش می کنم.آرزوهایی که در گرو آزادی است و آزادی ای که در گرو پرداخت دیه است.
در صورت تمایل کمک های نقدی خود را جهت تامین دیه به حساب پدر علی به نام فرامرز جعفری پور واریز کنید.
5892101338907286
ارسال نظر