به گزارش رکنا، این ها بخشی از اظهارات مرد 51 ساله تبعه افغانستان است که مواد مخدر مصرفی بسیاری از معتادان متجاهر بزرگراه صد متری فجر را تامین می کرد.

این مرد میان سال که در عملیات مبارزه با فروشندگان مواد مخدر صنعتی دستگیر شده است، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد گفت: سال ها قبل وقتی به طور غیرمجاز و توسط قاچاقچیان انسان به اتفاق خانواده ام وارد ایران شدم زندگی خوبی داشتم چرا که حرفه خیاطی را در افغانستان آموخته بودم و به همین دلیل درحاشیه بزرگراه صدمتری فجر یک مغازه خیاطی باز کردم و به دوخت و دوز کاپشن پرداختم .

وضعیت اقتصادی‌ام رونق گرفت و درآمد خوبی داشتم تا جایی که چهار دختر و پسرم را آبرومندانه به خانه بخت فرستادم و به زندگی مشترک با همسرم ادامه دادم اما بدبختی های من از حدود 11سال قبل زمانی آغاز شد که یکی از هموطنانم به نام «عابد» به مغازه ام آمد.

این آشنایی موجب شد تا ساعت ها با هم گفت و گو کنیم و از خاطرات گذشته سخن بگوییم اما متاسفانه عابد به مصرف مواد مخدر صنعتی آلوده بود و در گوشه مغازه ام مواد مصرف می کرد. یک روز وقتی از سختی کار خیاطی سخن به میان آمد عابد پیشنهاد داد تا چند دود از کریستال هایش مصرف کنم اگرچه ابتدا مقاومت کردم اما وسوسه های عابد و تعریف و تمجیدهای او از آثار مصرف کریستال مرا ترغیب کرد تا برای اولین بار لب به این افیون خطرناک بزنم به گونه ای که با همین چند دود خیلی راحت به مصرف مواد مخدر صنعتی اعتیاد پیدا کردم و دیگر هیچ وقت نتوانستم آن را ترک کنم .

حالا دیگر بیشتر اوقاتم را با عابد به مصرف مواد مخدر می گذراندم . زمانی متوجه شدم که عابد جا و مکانی برای مصرف مواد مخدر نداشته و به همین دلیل مرا به مصرف این مواد خانمان سوز تشویق کرده است که دیگر دیر شده بود و من در گرداب مواد افیونی دست و پا می زدم. 

خلاصه مدتی بعد خبر رسید که عابد بر اثر عوارض ناشی از مصرف مواد مخدر صنعتی جان خود را از دست داده است و بدین ترتیب من، هم‌ بساطی‌ام را از دست دادم. بعد از مرگ عابد چون دیگر نمی توانستم به کار خیاطی ادامه بدهم برای تامین مخارج زندگی ام دچار مشکل شدم چرا که یا از شدت خماری نمی توانستم کارکنم یا در حالت نشئگی چرت می زدم و با سیگارم پارچه‌های مردم را می سوزاندم.
این بود که به ناچار تصمیم به فروش مواد مخدر گرفتم تا با تهیه مواد مخدر مصرفی معتادان حاشیه صد متری مخارج اعتیاد و زندگی ام را تامین کنم. مدت ها بود که به معتادان متجاهر مواد می فروختم تا این که یک بار توسط نیروهای انتظامی دستگیر و به تحمل چند سال زندان محکوم شدم اما به دلیل این که سابقه ای نداشتم و رفتارم در زندان خوب بود بعد از گذشت 9ماه از دوران محکومیتم مورد عفو قرار گرفتم و به صورت مشروط آزاد شدم ولی دوباره به سراغ مواد مخدر رفتم تا به قول خودم پول مفت دربیاورم .
این درحالی بود که حالا دیگر همسرم نیز اعتیاد داشت و باید هزینه های او را هم تامین می کردم و به همین دلیل دوباره بساطم را در حاشیه صد متری پهن کردم و به فروش هروئین و شیشه و کریستال ادامه دادم تا این که دوباره در عملیات ماموران دایره تجسس کلانتری میرزا کوچک خان دستگیر شدم و ماموران مقادیری از شیشه و هروئین های باقی مانده به همراه یک میلیون و 500هزار تومان پول نقد حاصل از فروش مواد را کشف کردند و مرا به کلانتری انتقال دادند . حالا هم اگر چه روزگار سیاهم را تقصیر عابد و ضعف خودم می دانم اما هیچ هدفی برای آینده ام ندارم و...
بنابراین گزارش این قاچاقچی 51ساله که خود افراد زیادی را به روز سیاه نشانده است با دستور سرهنگ عبدی (رئیس کلانتری میرزا کوچک خان) برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی