اعدام برای گناه بزرگ مستی جوان تهرانی !

قتل در مستی اتفاق افتاد. قتل در مستی در شهران رخ داد. قتل در مستی موجب درگیری شد. متهم قتل در مستی 20ساله است. متهم قتل در مستی مقتول را با چاقو به قتل رساند.

رسیدگی به این  پرونده از عصر بیست  و پنجم اردیبهشت ماه سال ۹۷ به دنبال وقوه درگیری خونین در بوستانی در شهران آغاز شد.

به ماموران کلانتری ۱۴۱ کن خبر رسید در یکی از پارک های منطقه شهران درگیری خونین رخ داده است. مأموران پلیس به پارک موردنظر رفتند و با پیکر خونین مرتضی 30 ساله روبه‌رو شدند. پیکر نیمه جان مرتضی به بیمارستان منتقل شد اما وی ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی جان سپرد. در بررسی‌ها روشن شد مرتضی در درگیری با پسری مست به نام حجت کشته شده است .ردیابی حجت آغاز و وی با اطلاعاتی که شاهدان به پلیس دادند ردیابی و بازداشت شد. حجّت قتل در اوج مستی را گردن گرفت و به بازسازی صحنه جرم پرداخت.

متهم ۲۰ ساله در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.در آن جلسه مادر قربانی برای حجت حکم قصاص خواست .

سپس متهم  به دفاع پرداخت و گفت: آن روز در خانه‌مان مشروب خورده بودم که دوستم پرهام با من تماس گرفت و از من خواست تا از خانه مان در شهرری به محله آنها در شهران بروم .من هم قبول کردم و  با  پرهام در پارک قرار داشتم .من با  موتور به داخل پارک رفتم و  آنجا  با  پرهام و چند نفر دیگر از دوستان مان بار دیگر مشروب خوردم .حال طبیعی نداشتم  و دوستانم می‌گویند در حال عربده کشی بودم  که  مرتضی که برای تفریح به پارک آمده بود مقابل من  ایستاد و به من اعتراض کرد .یادم می آید او می گفت نباید مقابل زن و بچه مردم داد و فریاد بزنم و فحاشی کنم. او لحن تندی داشت.

این متهم ادامه داد: من که حال خودم را نمی فهمیدم با او درگیر شدم .او چند سیلی به صورتم زد. می خواستم فرار کنم اما مقابل را هم دیواری بود که راهم را بسته بود به همین خاطر چاقویی را که در جیب داشتن بیرون آوردم  و یک ضربه به گردن مرتضی زدم. من همان موقع با موتور فرار کردم اما چند ساعت بعد دوستانم با من تماس گرفتند و گفتند مرتضی در بیمارستان جان سپرده است .

وی گفت: باور کنید من اصلا مقتول را نمی‌شناختم و هیچ خصومتی با او نداشتم .باور کنید مست بودم و  حالت طبیعی نداشتم که دست به این کار زدم .من حتی به خوبی به خاطر ندارم چاقو را چطور به گردن مرتضی زدم.

وی در پاسخ به سوال قاضی درباره اینکه چرا چاقو حمل  می کردی گفت :مدتی بود موتور گرانقیمتی خریده بودم .چون در محله مان  خفت گیری زیاد بود می ترسیدم موتورم را از من به زور بگیرند .به همین خاطر برای دفاع از خودم و حفظ موتورم همیشه یک چاقو در جیب داشتم. من واقعا پشیمان و شرمنده اولیای دم هستم و از آنها تقاضا دارم تا مرا ببخشند .من واقعا قصد قتل نداشتم .

در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به مدرک های موجود در پرونده وی را به قصاص محکوم کرد.