توصیه محمد بلوری به مستندسازانی که به پرونده‌های جنایی علاقه دارند

پرونده‌های جنایی به‌ لحاظ معمایی و پلیسی، جذابیت زیادی برای مخاطب دارند اما رسالت اصلی آنها برای پرداختن به این مباحث در قالب مستند، رسیدن به کنه ماجرا، ریشه‌های این اتفاق و گره‌های ناگشوده است تا به نوعی عامل بازدارنده در تکرار آن باشد.

به گزارش رکنا ، محمد بلوری، روزنامه‌نگار پیشکسوتی که او را به‌عنوان پدر حادثه‌نویسی مطبوعات ایران می‌شناسند، درباره حفظ حریم خانواده، بایدهای اطلاع‌رسانی، پرهیز از اصرار به سرگرمی‌سازی و لزوم رویکرد اجتماعی و روانشناسی در پرداختن به این اتفاق‌ها در آثار مستند و مکتوب گفته است.

در قتل‌های زنجیره‌ای و نمونه آن مهین قدیری، در ابتدا جریان مقاومتی مقابل رسانه‌ای شدن اخبار وجود داشت. دلیل حساسیت‌ها نسبت به این موضوع چه بود؟

پلیس دوست داشت ماجرا در خفا و دور از چشم خبرنگاران بماند. در قتل‌های خفاش شب هم همین اتفاق افتاد. از همان ابتدا ما کشمکش داشتیم که ماجرا رسانه‌ای شود چون شواهد نشان می‌داد همه قتل‌ها کار یک نفر است. ما می‌خواستیم به خوانندگان هشدار بدهیم که سوار هر ماشینی نشوند. بعد از چند قتل دیگر توجهی به ممنوعیت‌ها نداشتیم و درباره قتل‌ها نوشتیم تا خانم‌ها و دختران هوشیار باشند. چون رسانه‌ای نشدن ماجرا باعث می‌شد قاتل با خیال آسوده به همان شیوه ادامه دهد. خوشبختانه امروز این حساسیت‌ها کم شده است. سال‌ها قبل ما یار پلیس بودیم. مشورت و اطلاعات می‌دادیم. معمای برخی قتل‌ها را کشف کرده و به پلیس می‌گفتیم. نمونه‌اش ماجرای هوشنگ ورامینی در سال‌های قبل از انقلاب است. هوشیارسازی، وظیفه پلیس و روزنامه‌نگار است، البته رسانه‌ها باید متعهد باشند که نکات انسانی و اجتماعی را رعایت کنند. وحشت ایجاد نکنند، مردم و پلیس را منحرف نکنند.

-همان‌طور که در مستند «مهین» هم شاهد هستیم یکی از نگرانی‌های پلیس ایجاد نگرانی در جامعه یا دریافت اطلاعاتی است که آنها را از ماجرا منحرف می‌کند. در این اطلاع‌رسانی چه نکاتی باید مورد توجه قرار بگیرد که باعث ایجاد رعب و وحشت نشود؟

 نگرانی ایجاد کنیم و نه وحشت. انتشار همین اطلاعات که قاتل راننده است، شربت و نوشیدنی تعارف می‌کند تا به مسلخ بکشاند و... هشدار است.

-در پرداختن به چنین ماجراهایی چه در مطبوعات و چه در قالب مستند تا چه میزان باید مسأله حفظ حریم خانواده قاتل و مقتول لحاظ ‌شود؟

در روزنامه نشان دادن چهره‌ها ممنوع است. باید مراقب باشیم که خانواده‌ها دچار آسیب نشوند، بویژه بچه‌ها که بیشتر در معرض خطر قرار دارند. تصویری از آنها منتشر نکنیم، نشانی دقیق ندهیم. برخی اوقات اطلاعات نصف و نیمه رسانه‌ای می‌شود، براساس همان نشانه‌ها مردم به خانه‌ قاتل رفته و صدمه زده‌اند. خانواده که مقصر نیست، حرمت آنها باید حفظ شود.

-به مستندسازانی که به چنین سوژه‌هایی علاقه‌مندند چه توصیه‌ای دارید؟

تمرکزشان را روی این موضوع بگذارند که حادثه و عارضه چطور رشد می‌کند و تکرار می‌شود. به جوانب ماجرا بپردازند. در مطبوعات هم ما به این مسائل توجه داشتیم البته امروز روزنامه‌نگاری کمی ضعیف شده و اغلب به گزارش رسمی پلیس اکتفا می‌شود. پلیس هر چه مطابق میل خودش است می‌گوید و بقیه هم می‌نویسند. خیلی‌ها روزنامه‌نشین و پایبند کامپیوتر شده‌اند. الان ۸۰ درصد مطالب روزنامه‌ها گزارش‌های رسمی است. خواننده می‌خواهد همه جوانب و اکناف مسأله را بفهمد. وضعیت خانواده چیست؟ چه عواملی باعث این اتفاق شده و قاتل چطور به این راه کشیده شده است و.... قبلاً روزنامه نویس‌ها همین کار را می‌کردند. مستندسازها که رسالتشان همین است. باید به عوامل شکل‌گیری و رشد چنین وقایعی از تمام جوانب بپردازند. در کارهای تصویری هم نباید تصویری از خانواده‌ها نمایش داده شود، تا جایی که می‌توانند بازسازی کنند. نباید اسم و مشخصات خانواده را افشا کنند. اگر مسأله ناموسی و هتک حرمت است به‌خاطر خانواده نباید افشا کنند.

-در همین روزها مجوز تولید مستندی درباره بابک خرمدین صادر شده و البته خانواده او در نامه‌ای نسبت به این اقدام اعتراض و اعلام کرده‌اند بدون آگاهی و جلب رضایت آنها بوده است. به اعتقاد شما برای پرداختن به این موضوع از الان باید اقدام کرد؟

اول اینکه در کارهای تصویری باید اجازه خانواده لحاظ شود. پرداخت تصویری برای رسیدن به کنه ماجرا باشد. می‌خواهند بگویند قتل رخ داده و چطور رخ داده؟ خب اینکه معلوم است؛ چرایی این ماجرا مهم است. باید دید آن لحظه‌ای که هیولای درون اوج پیدا می‌کند و خانواده را به کام مرگ می‌کشاند آن لحظات کجاست و ریشه آن چیست. قبل از اینکه به مجازات فکر کنیم باید به ریشه این اتفاق توجه کنیم. این اتفاق حتماً ریشه روانی دارد. درباره همین ماجرا من متعجبم که پزشکی قانونی در اولین روز و بر اساس اطلاعات سطحی اعلام کرد آنها مشکل روانی ندارند. با چنین اشتباهاتی قضات و بازپرس را منحرف نکنید. انگیزه‌ها باید بررسی شود. ریشه‌های آن در دوران کودکی و نوجوانی جست‌وجو شود. این خودش جذاب تر از بخش معمایی و پلیسی قتل‌هاست. پرداختن به این مسائل ظرافت خاصی می‌خواهد. حتماً باید تیمی از متخصصان حوزه روانشناسی و جامعه‌شناسی با آنها همکاری کنند.

منبع: هنرآنلاین