به گزارش رکنا، راز قتل این زن از آذر سال 98 و با گزارش مردی جوان به پلیس فاش شد. وی که جسد را پیدا کرده بود گفت: با دوستانم در حوالی بزرگراه آزادگان خیابان دستواره قدم می‌زدیم که چشممان به یک گونی بزرگ افتاد که داخل جوی آب افتاده و لکه‌های خون رویش بود. وقتی گونی را بیرون کشیدیم و درش را باز کردیم از ترس شوکه شدیم داخل گونی جسد خونین یک زن قرار داشت.

وقتی مأموران پلیس به محل رسیدند با جسد زن جوان در حالی رو به رو شدند که دست و پاهایش با تکه‌های پارچه بسته شده بود و آثار ضربه‌های جسم نوک تیز مانند قیچی به سرش دیده می‌شد. وقتی جسد برای تعیین علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد در ادامه تحقیقات هویت مقتول به‌نام رها 40 ساله شناسایی و خانواده و محل زندگی اش به دست آمد.

بدین ترتیب مأموران به خانه مقتول در حوالی خیابان خزانه رفتند و به تحقیق از شوهر وی پرداختند. مسعود در نخستین بازجویی‌ها گفت: همسرم روز قبل از خانه خارج شد و دیگر برنگشت.

این مرد خیاط گفت: همسرم دختر خاله‌ام بود ما سال‌ها با هم زندگی کردیم و یک دختر دانشجو هم داریم که در شهرستان درس می‌خواند. ما هیچ اختلافی با هم نداشتیم. من در خیابان جمهوری بوتیک دارم و یک کارگاه خیاطی هم روی پشت بام خانه‌ام راه انداخته‌ام. دیروز همسرم برای خرید داروهایش از خانه بیرون رفت و گفت بعد از خرید به خانه خواهرم می‌رود اما چند ساعت بعد وقتی خواهرم با من تماس گرفت و گفت رها به خانه او نرفته نگران شدم. با تلفن همراهش تماس گرفتم جواب نداد به خواهر زنم زنگ زدم اما او هم بی‌خبر بود و گفت گوشی موبایل رها خاموش شده است. همه جا را دنبالش گشتیم اما خبری پیدا نکردیم تا اینکه امروز فهمیدم همسرم کشته شده است.

در حالی که مسعود منکر دخالت در قتل همسرش بود کارآگاهان پلیس در حیاط خانه آنها با لکه‌های خون روبه‌رو شدند و فرضیه جنایت خانوادگی قوت گرفت.

در بررسی‌های بعدی نمونه تکه‌های پارچه‌ای که دست و پای رها با آن بسته شده بود در کارگاه خیاطی مسعود پیدا شد. همچنین در تحقیقات میدانی از همسایه‌های مقتول آنها بر خلاف ادعای مسعود که می‌گفت زندگی آرامی با همسرش داشته مدعی شدند این زوج همیشه با هم دعوا داشتند و صدای درگیری آنها را بیشتر اوقات می‌شنیدند. از سوی دیگر آثار درگیری و خراشیدگی روی دست‌های مرد خیاط شک پلیس را به اینکه وی در قتل همسرش دست دارد بیشتر کرد.

در ادامه تحقیقات اسناد و مدارکی علیه مسعود کشف شد که ادعای وی را در بی‌گناهی اش کمرنگ کرد مأموران با پیدا کردن داروهای مقتول که تازه خریده بود و یافتن کلید در خانه که متعلق به رها بود و با خودش نبرده بود مطمئن شدند که مسعود سعی در کتمان حقیقت دارد. همچنین مرد خیاط در پاسخ به این سؤال که چرا آن روز چندین بار حیاط خانه را شسته ادعا کرد حیاط را به خاطر برگزاری جشن تولد فرزند باجناقش شسته است. اما این ادعای وی نیز تأیید نشد و سرانجام کیفرخواست وی به اتهام قتل همسرش صادر و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در روز دادگاه که در شعبه دوم دادگاه برگزار شد دختر مقتول از پدرش اعلام گذشت کرد اما پدر مقتول برای دامادش تقاضای قصاص کرد و در حالی که به خاطر قتل دخترش بشدت بی‌تابی می‌کرد از هوش رفت.

مسعود وقتی پای میز محاکمه ایستاد در حالی که همچنان منکر قتل همسرش بود گفت: من نمی‌دانم چه کسی رها را کشته است او از خانه بیرون رفت تا دارو بخرد.من بی‌دلیل بازداشت شده‌ام.

قاضی پرسید: اما در تحقیقات مشخص شده که تلفن همراه همسرت در خانه بوده است چطور تلفنش را نبرده بود؟

متهم پاسخ داد: همسرم وقتی از خانه خارج می‌شد گوشی موبایلش دستش بود حتی من از او پرسیدم که به تلفنش نگاه کرد و جوابم را داد.

چرا وقتی همسرت گم شده بود حیاط خانه را شستی؟

- خانواده همسرم می‌خواستند از شهرستان به خانه ما بیایند خواستم خانه تمیز باشد.

متهم درباره علت خراشیدگی و کبودی دستانش نیز گفت: چند روز قبل از این ماجرا کارهای بنایی انجام می‌دادم و به همین خاطر دستهایم خراشیده شده بود.

اما پاسخ‌های ضد و نقیض متهم نتوانست هیأت قضایی را متقاعد کند که وی بی‌گناه است بنابراین وی در آخرین دفاع باز هم اتهام قتل همسرش را رد کرد و بدین ترتیب با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور حکم مرد خیاط وارد شور شدند.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.