اعدام بخاطر یک تکه سیم ! / داستان باورنکردنی یک قاتل + عکس

شمارش معکوس برای قصاص جوان دهه هفتادی که یک مرد ضایعات جمع کن را به قتل رسانده است آغاز شد.

اخبار اختصاصی رکنا - کپی رایت

به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، درگیری منجر به قتل دو ضایعات جمع کن.قتل با کارد میوه خوری بر سر یک تکه سیم! و حکم قصاص برای جوانی که در این پرونده جنایت کرد.

این خلاصه پرونده ای است که با انگیزه پیش پا افتاده تبدیل به یک فاجعه شد و زیر پوست جامعه خزید.

اول مرداد ماه سال 99 پسر جوانی با لباس بنفش در خیابان های فرعی محله مهرآباد می دوید.زمین می خورد و از جا برمی خاست و دوباره می دوید.ناگهان یک خودروی در حال عبور با او تصادف کرد.پسر جوان محکم به زمین برخورد کرد ولی دوباره از جا بلند شد و شروع به دویدن کرد.راننده او را صدا می زد و می گفت صبر کن اورژانس خبر کنم.اما او فریاد زد که من مشکلی ندارم و از تو هم شکایتی ندارم.

اما وجدان بیدار راننده اجازه نمی داد او را رها کند و پسر جوان را تعقیب می کرد که یکدفعه متوجه بوق زدن عده ای از رهگذران شد که فریاد می زدند:آن پسر جوان که لباس بنفش دارد در خیابان پایینی شاهرگ یک نفر را با چاقو زد و فرار کرد.

جسد غرق در خون مرد 57 ساله به نام محمود در خیابان مهرآباد افتاده بود و بلافاصله ماموران کلانتری رسیدگی به پرونده را در جریان کار خود قرار دادند.

محمود قبل از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داد و ماجرا رنگ خون گرفت.

دستگیری قاتل مرد ضایعات جمع کن تهرانی

ساعتی بعد از قتل محمود 57 ساله،خانواده او هویتش را در سردخانه بیمارستان تائید کردند و عملیات پلیسی برای پیدا کردن ردی از قاتل آغاز شد.

با توجه به اطلاعاتی که شاهدان ماجرا در اختیار ماموران پلیس قرار دادند،و همچنین بعد از بررسی دوربین های مدار بسته ماموران پلیس به سرعت موفق به شناسایی محل زندگی متهم 27 ساله شده و او را بازداشت کردند.

متهم به نام امید بلافاصله بعد از بازداشت به قتل اعتراف کرد.

جوان ضایعاتی جزئیات قتل را در دادگاه تشریح کرد

رسیدگی به پرونده قتل محمود بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران آغاز شد.

در ابتدای جلسه رسیدگی،فرزندان محمود به عنوان اولیای دم پشت تریبون قرار گرفتند و ضمن اعلام شکایت،تقاضای قصاص متهم را کردند.

سپس متهم در جایگاه دفاع حاضر شد و گفت:اتهامم را قبول دارم.من ضایعات جمع کن هستم و آن روز در سطل زباله ای در محله یافت آباد در حال جستجوی زباله ها بودم که یکدفعه محمود به سمتم آمد.من او را نمی شناختم و با او دشمنی نداشتم و آن روز برای اولین بار او را دیدم.به من گفت یک تکه سیم اینجا بود تو آن را برداشتی؟گفتم نه من سیم برنداشتم.اما انگار باورش نشد.من را هول داد و با مشت به دهانم کوبید و به سرم هم ضربه زد.من هم عصبانی شدم و با او درگیر شدم.یک میله دستم بود اما یکدفعه یک رهگذر چاقوی میوه خوری دسته سبز دستم دادو گفت مال خودت.من هم چاقو را در گردن محمود کوبیدم و فرار کردم.

قاضی از متهم پرسید:در اقاریر اولیه گفته بودی که چاقو همراه نداشتی؟

متهم:آن زمان از ترس دروغ گفته بودم اما حالا می خواهم راستش را بگویم.

قاضی گفت:زمانی که دستگیر شدی،روی بدنت آثار کبودی بود.دلیل آن همان درگیری بود؟

متهم: نه به دلیل تصادف بود.درگیری من و محمود شدید نبود.

متهم همچنین در دفاع آخر گفت: از کارم پشیمانم.من هیچ دشمنی ای با مقتول نداشتم و او را نمی شناختم.تقاضای عفو و بخشش دارم.

قضات شعبه یازدهم بعد از شنیدن دفاعیات متهم،شکایت شکات و دفاع وکلا برای صدور رای وارد شور شدند.با رای قضات امید به قصاص محکوم شد.

حالا باید دید در نزاعی بر سر یک تکه سیم، امید پای چوبه دار خواهد رفت یا موفق به جلب رضایت اولیای دم می شود.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

 

وبگردی