خودکشی قاتل تاجر تهرانی قبل از جلسه دادگاه ! + جزییات

مرد جوان که به خاطر بدهی ۶۰۰ میلیونی دوستش را به قتل بود با خوردن قرص به استقبال مرگ رفت تا در جلسه دادگاه حاضر نشود .

رسیدگی به این پرونده از نهم تیرماه امسال به‌دنبال ناپدید شدن مرد جوانی به نام حبیب آغاز شد.وی که تاجر و صاحب شرکت تهیه و توزیع مواد غذایی و شوینده بود برای چیدن گیلاس و شاتوت به کن رفته بود که دیگر بازنگشت.

پدر وی به ماموران گفت:موبایل پسرم خاموش است و می ترسم بلایی سرش آمده باشد.

تلاش برای افشای راز ناپدید شدن مرد تاجر آغاز شده بود که پدر وی به ماموران گفت: پسرم مدتی بود با شریکش به نام بهروز اختلاف داشت و می‌خواست طلب ۶۰۰ میلیونی اش را از بهروز پس بگیرد .اما بهروز پول پسرم را نمی داد. من به او مشکوک هستم .آخرین بار هم آنها قرار بود برای تفریح به سولقان بروند.

با اطلاعاتی که مرد سالخورده به پلیس داده بود حبیب در حالی که آثار سوختگی روی دستانش نمایان بود ردیابی و بارداشت شد.اما ادعا کرد از ناپدید شدن شریکش اطلاعی ندارد و دستانش به خاطر انفجار گاز پیک نیک دچار سوختگی شده است.

کشف جسد حبیب در حاشیه روستایی در حوالی کن !

دو روز از این ماجرا گذشته بود که پلیس جسد حبیب را در حاشیه روستایی در حوالی کن پیدا شد. شواهد نشان می داد این مرد با ضربه های جسم سخت به سرش از پا درآمده است.جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان علت مرگ را خفگی اعلام کردند.

وقتی پلیس خودرو سوخته قربانی را در حاشیه اسلامشهر پیدا کرد بهروز

بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و پرده از جنایت برداشت و به قتل حبیب اعتراف کرد .

بهروز گفت :من و حبیب سال 83با هم آشنا شدیم. او تاجر و صاحب شرکت مواد غذایی و شوینده بود.ما با هم شریک بودیم و کار می کردیم و من 600 میلیون تومان از او قرض گرفته بودم.او از من خواست تا بدهی ام را به او بدهم.اما چون به تازگی خانه خریده بودم نمی توانستم بدهی را بدهم .تمام دارایی من خودرو سانتافه ام بود که می خواستم آن را بفروشم و وام خانه ام را تسویه کنم. اصرارهای حبیب برای گرفتن قرضش باعث شد تا به فکر کشتن او بیافتم.می خواستم او را با خوراندن سیانور بکشم اما نشد.

پشت پرده قتل حبیب مرد تهرانی / در دادگاه  فاش شد

وی ادامه داد: من به بهانه چیدن گیلاس و شاتوت در اتوبان همت با حبیب قرار گذاشتم. من به بهانه شیوع ویروس کرونا روی صندلی عقب ماشین نشستم و حبیب پشت فرمان نشست. وقتی به نزدیکی کن رسیدیم از ماشین پیاده شدیم. من در فرصتی مناسب حبیب را به داخل گودالی هل دادم و سپس با سنگ به سرش زدم. وقتی بیهوش شد او را خفه کردم.من گوشی او را هم شکستم تا عکس های سلفی که با هم گرفته بودیم از بین برود و راز قتل پنهان باقی بماند.

این متهم گفت: من ماشین شریکم را به حوالی اسلامشهر بودم و آتش زدم. اما دستانم دچار سوختگی شد. سپس با همسرم تماس گرفتم و به دروغ گفتم با موتورتصادف کرده ام و بعد از تصادف چند مرد ناشناس به من و حبیب حمله کردند ،حبیب را کشتند و جسدش را با خود بردند. همسرم که از شنیدن این حرف ترسیده بود اصرار کرد به اداره پلیس برویم اما من قبول نکردم تا اینکه خودروی مقتول را به اسلامشهر بردم و آتش زدم. این شد که دستانم نیز سوخت.

به دنبال اعتراف های بهروز و بازسازی صحنه جرم پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. این در حالی بود که اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کرده بودند .قرار بود بهروز در دادگاه محاکمه می‌شود اما شب قبل از محاکمه وی در زندان با خوردن قرص به استقبال مرگ رفت .این متهم که به بهداری زندان منتقل شده بود معجزه‌آسا زنده ماند .اما جلسه دادگاه به خاطر غیبت وی به روزهای آینده موکول شد .

وکیل بهروز که در دادگاه حاضر بود گفت :موکلم بعد از این ماجرا از نظر روحی به هم ریخته است .او با آنکه دو فرزند دارد می گوید حاضر نیست به این زندگی ادامه دهد .او قبلا هم دوبار در زندان دست به خودکشی زده اما زنده مانده است. من قبل از دادگاه با او صحبت کردم اما هرگز فکر نمیکردم بار برای اینکه در جلسه دادگاه حاضر نشود با خوردن قرص دست به خودکشی بزند .من بار دیگر او صحبت می کنم تا در جلسه بعدی حاضر شود و اگر نیاز است از لحاط روحی و روانی تحت درمان قرار بگیرد.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

وبگردی