گفتگو با مهندس هوا فضا در زندان! / او قاتل زن و بچه اش است! + عکس

متهم جوانی که چهار سال قبل خودش را به ماموران معرفی کرده و به قتل همسر و فرزند خود اعتراف کرده بود،حالا منکر این اتهام است.

اخبار اختصاصی رکنا - کپی رایت

به گزارش اختصاصی رکنا،برگه معرفی نامه را روی میز می گذارند و زندانی باید اطلاعات خودش را روی آن بنویسد.شروع می کند به نوشتن.دست خطش گویای این است که سطح سوادش با بقیه زندانی ها فرق دارد.در دیکته کلمات ثقیل مشکلی ندارد و با انشایی نرم و روان،معرفی نامه اش را بدون مکث می نویسد.

چشمم به خودکار خشک شده است که روی کاغذ کشیده می شود و نثری خوش خط خلق می کند.نامه کوتاهش که تمام می شود،خودکار را روی کاغذ می گذارد و منتظر است گفتگویمان را آغاز کنیم.

می گویم:«تحصیلاتتان چیست؟»

می گوید:«فوق لیسانس هوا و فضا

مرگ ناگهانی همسر و فرزندم زندگی من را نابود کرد

چه شد که کار یک مهندس مملکت با این سطح سواد،به زندان کشیده شد؟

به اتهام قتل همسر و فرزندم اینجا هستم.آذر ماه سال 93 بود که یک شب آنها به طرز عجیبی به کام مرگ فرو رفتند.دخترم دو ماهه بود.مثل هر نوزاد دیگری بعضی شب ها دیر به خواب می رفت یا بدقلقی می کرد.اینطور وقت ها همسرم بیدار می ماند و از بچه مراقبت می کرد.من از زمانی که دخترمان به دنیا آمده بود در هال خانه روی کاناپه می خوابیدم.آن شب هم خوابم برد.صبح وقتی بیدار شدم،دیدم همسرم کبود شده است.نوزاد دو ماهه مان هم سفید شده بود.سریع با اورژانس تماس گرفتم.اما دیگر کار از کار گذشته بود و آنها جان خود را از دست داده بودند.

علت مرگ آنها چه بود؟

پزشکی قانونی در گزارش معاینه جسد فقط نوشته بود مرگ ناگهانی!نمی دانم علت اصلی مرگ آنها چه بود.شاید پتو روی صورت دخترم افتاده بود و او خفه شده بود.مادرش هم خیلی به او وابسته بود و روی دخترمان خیلی حساس بود.شاید وقتی دیده که دخترمان نفس نمی کشد،سکته کرده است.

به اتهام قتل زن و فرزندم خودم را تسلیم پلیس کردم

چه شد که تو متهم به قتل شدی؟

جواز دفن صادر شد و کسی به من شکی نکرده بود.حتی مادر همسرم هم همیشه از من تعریف می کرد و مشکلی نداشتیم.اما نگاه های سنگین مردم و همکاران اذیتم می کرد.اینکه همه با لحنی از من علت مرگ همسر و فرزندم را می پرسیدند که انگار در پس حرفشان این بود که انگار من قاتلم،من را اذیت می کرد.برای همین دو سال بعد از حادثه خودم را به ماموران معرفی کردم و گفتم من قاتل زن و بچه ام هستم.می خواستم دادگاه و قانون من را تبرئه کنند تا سنگینی نگاه مردم از روی من برداشته شود.

در اعترافات اولیه چه گفتی؟

گفتم با همسرم مشکل داشتم و فرزند نمی خواستم.به اصرار همسرم بچه دار شده بودم و گریه های بچه اذیتم می کرد.برای همین زن و بچه ام را خفه کردم.اما همه این اعترافات دروغ بود.من هیچ مشکلی با همسرم نداشتم و دخترمان را دوست داشتم.

پرونده ات در چه مرحله ای است؟

چند بار برایم کمیسیون پزشکی تشکیل دادند تا سلامت روانی ام تائید شود.یکی از پزشکان می گفت تو قاتل تمیزی هستی که پزشکی قانونی را سر کار گذاشته ای!

اما من قاتل نیستم.سال 95 پسرخاله خودم هم همینطور فوت کرد و علت مرگ مشخص نشد.

اگر آزاد شوی زندگی ات را چطور می سازی؟

قبلا در یکی از مراکز کامپیوتر بزرگ تهران کار می کردم.قبل از آن هم با پدرم کار ساخت و ساز می کردیم.اما مرگ پدرم شوک خیلی بدی برای من و برادرم بود.مدتی افسردگی داشتم.انگار یک انسان تاثیرگذار مثل کوه پشت ما بود که دیگر او را نداشتیم.برای همین بعد از این دیگر سراغ ساخت و ساز نمی روم.بعد از مرگ همسر و فرزندم هم از برخورد همکاران خودم آزرده بودم.سراغ آن کار هم نمی روم.شاید یک کار خصوصی راه بیندازم.

آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

 

وبگردی