شهادت آرزوی الهام و دخترش بود / آنها دست در دست هم به عشق سردار سلیمانی رفتند + فیلم و عکس
رکنا: مادر و دختر بمی دست در دست هم بود که در مراسم تشییع پیکر سردار سلیمانی شهید شدند. حالا در آستانه یک سالگی شهادتشان دوباره داغ خانواده آنها تازه شده است.
به گزارش خبرنگار اعزامی رکنا به کرمان، هفدهم دی ماه سال گذشته ،همان روزی که پیکر پاک شهید حاج قاسم سلیمانی برای تشییع به شهر کرمان منتقل شد دسته دسته از مردمی که عشق سردار را به دل داشتند حتی از شهرهای دیگر خود را به کرمان رساندند تا در مراسم تشییع شرکت کنند. در این میان 61 نفر با سردار دلها پرکشیدند و شهادت نصیبمشان شد. الهام پی پر و دختر خردسالش زهرا تیرگر از دسته شهدایی بودند که در جریان مراسم تشییع پیکر سردار سلیمانی جانشان را از دست دادند تا نام شهید تا ابد افتخار آنها و خانواده هایشان باشد.
با سفر به کرمان سراغی از خانواده شهید الهام پی پیر و دخترش زهرا تیرگر گرفتیم. اهل بم بودند و دسترسی به همسر خانواده و پدر خانواده آسان نبود اما با کمی پیگیری به غلام رسیدیم. برادر شهید الهام پی پر. هر چند مرد جوان تادیروقت مشغول کار بود و در آخرین ساعات روز موفق شدیم او را در خانه اش ملاقات کنیم.
به یاد خواهرم
عقربه ها ساعت 10 شب را نشان می داد که زنگ خانه پی پر را زدیم. مرد جوان با چهره ای گشاده ما را به داخل خانه دعوت کرد. قدم به داخل خانه که گذاشتم تلویزیون درحال پخش برنامه ای در باره حاج قاسم سلیمانی بود.زندگی ساده و بی آلایش ،مهربانی یک مرد بمی و غمی که فضای خانه را فرا گرفته است. غلام روبه رویم می نشیند. وقتی از ماجرای روز حادثه از او می پرسم اینطور می گوید:
خواهرم الهام مربی قرآن بود، جانش بود و جان مقام معظم رهبری. حاج قاسم سلیمانی را دوست داشت و همیشه برای او و دیگر مدافعان حرم دعا می کرد. می دانم که وقتی خبر شهادت سردار سلیمانی را شنیده چه حس وحالی پیدا کرده است. واقعا شنیدن این خبر برای همه ما ناراحت کننده بود.
او ادامه می دهد: وقتی قرار شد سردار قاسم سلیمانی را درکرمان تشییع کنند و به خاک بسپارند همان شب قبل از مراسم خواهرم به همراه همسر و دخترش از بم به کرمان آمدند. صبح زود بود که رسیدند. خانم ها با همدیگر رفتند و ما مردها هم باهم.
آخرین دیدار بود
به این قسمت ازصحبت هایمان که می رسیم چشمان مرد جوان خیس از اشک می شود ادامه می دهد: نمی دانستیم که این دیدار آخرین دیدار ماست. تا ظهر خبری از همدیگر نداشتیم. نماز ظهر را که خواندم دلشوره ای به جانم افتاد .
در جست و جوی خواهر
غلام می گوید: بعدازظهر که دیگر خبری از خواهرم نشد بیشتر نگران شدیم شروع کردیم به جست وجو. همه خیابان های شهر را گشتیم اما خبری از الهام ودخترش زهرا نبود تا اینکه سرانجام در بیمارستان شفا خواهرم و و دخترش را که جان باخته بودند پیدا کردیم.
شهادت آروزی آنها بود
این ماجرای شهادت دو عضو خانواده پی پر و تیرگر بود، حالا نزدیک به یک سال از ماجرای آن روزها می گذرد. غلام می گوید: خواهرزاده ام زهرا نصف قرآن را حفظ بود، خواهرم هم مربی قرآن بود و یک بسیجی پیرو خط اما و رهبری. حالا هم با شهادت خود ارادتشان را به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نشان دادند.ما از اینکه عزیزانمان را در جریان تشییع سردار دلها از دست داده ایم ناراحت نیستیم ،سعادتمند شدند و به شهادت رسیدند.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
خدارحمتشون کنه روحشون شاد
درقیامت باحضرت فاطمه زهرا س محشورشوند.