پسرجوان را از طبقه دوم بیرون پرت کردند / باند مخوف تهران ردیابی شد + جزییات

به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، روز 19 آذر ماه امسال معلم بازنشسته ای با حضور در دادسرای امور جنایی تهران اعلام کرد که پسر 20 ساله ام که مهندس است از شهرستان برای کار به تهران آمد اما او را در یک قدمی مرگ به بیمارستان رسول اکرم (ص) رساندیم .

این معلم بازنشسته اعلام کرد پسرم را از طبقه دوم به پایین پرتاب کردند و از ناحیه دست و پا و لگن به شدت آسیب دیده و معجزه خدا بود که پسرم در این سناریو زنده مانده است.

گروگانگیری برای عضوگیری در شرکت هرمی

پدر نگران به بازپرس واحدی گفت: پسرم به تازگی مدرک لیسانس IT گرفته بود و به دنبال کار بود که یکی از دوستانمان پیشنهاد داد تا پسرم حمیدرضا برای کار به تهران برود و در یک شرکت مشغول به کار شود. از اینکه برای پسرم کار پیدا شده بود خوشحال بودم و پسرم برای کار به تهران آمد.

وی افزود: پس از اینکه حمیدرضا به تهران آمد خیلی سخت با ما تلفنی صحبت می کرد و بعضی اوقات از او بی اطلاع بودیم و چون در شهرستان بودم و دسترسی به محل کار پسرم نداشتم نمی توانستم پیگیر او شوم تا اینکه روز 14 آذر ماه پسرم که معمولا تلفنش را جواب نمی داد یک لوکیشن برای شماره خواهرش فرستاد و نوشت که جانم در خطر است.

این مرد ادامه داد: روز 16 آذر ماه بود که همراه دخترم به تهران آمدیم و به آدرسی که پسرم اعلام کرده بود رفتیم، وارد خیابان 22 بهمن در منطقه باغ فیض شدیم اما پلاک خانه را نمی دانستیم و شماره موبایل پسرم خاموش بود که ناگهان گوشی موبایلم زنگ خورد و مرد جوانی پشت تلفن بود، اسم پسرم را برد و پرسید شما پدر حمیدرضا هستید؟ شوکه شده بودم، گفتم بله، پرسیدم پسرم کجاست که آدرس همان خیابانی که داخلش بودیم را داد و با دادن شماره پلاک خانه به سرعت به سمت آنجا رفتیم که دیدم اورژانس جلوی در ساختمان است.

معلم بازنشسته گفت: پسرم به بیمارستان منتقل شد و مرد جوان که با من تماس گرفته بود در صحنه حضور داشت و پلیس نیز در محل بود که مرد جوان عنوان که در طبقه سوم ساختمانی که پسرم در آنجا بوده زندگی می کند و وقتی متوجه سقوط پسرم شده به کمکش رفته . پسرم قبل از بیهوش شدن شماره موبایل مرا به این مرد داده و گفته که یکی از اعضای داخل خانه مرا به بیرون هل داده است.

دروغ پردازی برای گرفتن عضو در شرکت هرمی

بدین ترتیب تیمی از ماموران پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس واحدی از شعبه 11 دادسرای امور جنایی برای تحقیقات ویژه وارد عمل شدند و کارآگاهان در گام نخست به سراغ مرد جوان که حمیدرضا را از مرگ نجات داده است.

مرد همسایه به ماموران گفت: 2 ماه قبل طبقه دوم ساختمان ما به این افراد اجاره دادند و رفت و آمدهای مرموزی در ساختمان ها می شود به همین خاطر به آنها شک داشتم تا اینکه روز حادثه صدای عجیبی از بیرون خانه شنیدم که دیدم پسر جوان در کوچه افتاده و چند مرد سعی دارند جوان زخمی را به زور سوار بر خودرویشان کنند که به سرعت خودم را به پایین ساختمان رساندم و از چند مرد جوان خواستم به پسر جوان دست نزنند و او را به بیمارستان برسانند که با سر و صدا توانستم آنها را از سوار کردن بر خودرویشان پشیمان کنم و قبل از اینکه اورژانس و پلیس به محل بیایند چند مرد جوان پا به فرار گذاشتند.

وی افزود: پسر جوان در حالیکی از درد به خود می پیچید شماره پدرش را داد و در ادامه حمیدرضا اعلام کرد که یکی از مردان او را بیرون پرتاب کرده است.

حمیدرضا نیز در تحقیقات پلیسی گفت: روزی که به تهران آمدم آنها ادعا می کردند که دکترا و تحصیلکرده در رشته IT هستند اما وقتی وارد دفترشان شدم متوجه شدم آنها دروغ می گویند و در این مدت ارتباط مرا با بیرون قطع کردند و می گفتند برای اینکه پولدار شوم باید چند نفر را وارد دفتر کنم و زیر مجموعه بگیرم .

وی افزود: وقتی نقشه شان را فهمیدم به همین خاطر خودم را به مریضی زدم و ادعا کردم که کرونا دارم اما آنها توجه ای نکردند و چون احساس خطر می کردم لوکیش محلی که در آنجا بودم را به خواهرم فرستادم.

پسر جوان ادامه داد: روز حادثه ابتدا کیفم را به پایین پرت کردم و سعی داشتم از آنجا فرار کنم که ناگهان یکی از افراد داخل دفتر مرا به پایین پرت کرد و قصد کشتن مرا داشت تا نقشه شان فاش نشود.

بنا بر این گزارش، بازپرس واحدی دستور شناسایی افراد داخل این شرکت دروغین و عامل اقدام که اتهام اقدام به قتل است را صادر کرد و در این راستا تحقیقات تکمیلی ادامه دارد.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

 

وبگردی