دفاعیات 3 شیطان پراید سوار تهران / تسلیم شدن زنان و حتی مردان !

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از فروردین ماه امسال به دنبال شکایت یک مرد جوان آغاز شد .

وی که به پلیس آگاهی رفته بود گفت: ساعت ۷ صبح در خیابان آزادی منتظر تاکسی بودم تا به محل کارم بروم .من سوار یک پراید سفید شدم که سه سرنشین داشت . آنها پس از طی مسافت کوتاهی یکباره تغییر مسیر دادند و به سمت میدان فتح . وقتی به آنها اعتراض کردم ، یکی از آنها به رویم قمه کشید و مردی که روی صندلی شاگرد نشسته بود با باتوم مرا تهدید به مرگ کرد .آنها از من خواستند تا گوشی موبایل و همه پول‌هایی که همراه دارم به آنها بدهم.

وی ادامه داد: آنها به زور و تهدید موبایل، پول نقد و کارت عابر بانکم رمز آن را از من گرفتند و مرا پیاده کردند.

خفت گیری های سریالی در تهران

با این شکایت ردیابی سه مرد خفتگیر آغاز شد. دو روز از این ماجرا نگذشته بود که شکایت مشابهی به پلیس رسید. این بار پسر جوانی به تله ۳ مسافربر افتاده و اموالش سرقت شده بود.

در حالی که فرضیه سریالی بودن خفتگیری ها قوت گرفته بود زن جوانی شکایت دیگری را مطرح کرد.

این زن گفت: وقتی به عنوان مسافر سوار پراید سفید شدم سه مرد خشن مرا به حوالی میدان فتح بردند و با تهدید چاقو و قمه همه اموالم را سرقت کردند .آنها حتی مرا تهدید به مرگ کردند .

در حالی که شمار سرقت های مشابه در اردیبهشت ماه به ۲۰ فقره رسیده بود ماموران پلیس پراید سفید را ردیابی و سه سرنشین آن را بازداشت کردند .

عباس، بهروز و پدرمان که سعی داشتند خودشان را بیگناه نشان دهند در مواجهه حضوری با شاکی ها جرمشان را گردن گرفتند و همگی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.

محاکمه 3 خفتگیر خشن در دادگاه

در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و از طرف ۱۰ نفر از شاکی ها که اعلام گذشت کرده بودند برای متهمان مجازات خواست.

سپس 10شاکی دیگر که در جلسه حضور داشتند یک به یک به تشریح جزئیات ماجرا پرداختند و برای متهمان اشد مجازات خواستند.

عباس ۳۲ ساله گفت :من و دوستم بهروز بیکار بودیم. به همین خاطر پدرام پیشنهاد خفتگیری را مطرح کرد .چون ما به سختی زندگی مان را می‌گذراندیم حرف پدرام را قبول کردیم .طبق نقشه پدرام پشت فرمان ماشین می نشست و من و بهروز به عنوان مسافر سوار پراید می‌شدیم .ما افرادی را که صبح زود منتظر تاکسی بودند سوار ماشین می کردیم و در حوالی میدان آزادی از آنها سرقت می کردیم .ما به خاطر فشار مالی دست به این کار زدیم.

بهروز نیز گفت: دو قبول دارم دست به سرقت زدم اما من ۲۰ فقره سرقت را قبول ندارم .من فقط در پنج فقره از سرقتها شرکت داشتم.

پدران نیز گفت: من نقشه خفتگیری را طراحی نکرده بودم .من به همراه عباس و بهروز با هم تصمیم گرفتیم برای گذراندن زندگی مان از مسافرها سرقت کنیم.چون پ.ل خوبی به دست آوردیم هر روز یک نفر را به تله می انداختیم.

وی ادامه داد: ولی ما فقط مسافرها را تهدید می کردیم و به هیچ یک از آنها آسیبی وارد نکرده بودیم .حالا هم پشیمان هستم و طلب بخشش داریم .

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.