به گزارش رکنا،  مرد جوان با وضعیتی بسیار اسف بار در دایره اجتماعی کلانتری گفت: ۵ سال قبل به طور اتفاقی با دختری دانشجو آشنا شدم و مدتی با او رابطه خیابانی داشتم. نازنین شیفته و دلباخته ام شده بود و با وجود آن که خانواده اش به شدت مخالف ازدواجمان بودند به عقد هم درآمدیم.

بهرام افزود: دوران نامزدی من و نازنین حدود یک سال طول کشید و در این مدت همیشه شک و تردید داشتم که مبادا با فرد دیگری رابطه داشته باشد. بدبینی مثل موریانه فکر و ذهنم را نابود کرده بود و هر روز که می گذشت شک بیشتری نسبت به همسرم پیدا می کردم تا جایی که پس از آغاز زندگی مشترکمان اجازه ندادم ادامه تحصیل بدهد و به دانشگاه برود.

اختلافات ما به خاطر سختگیری هایی که به خرج می دادم باعث شد تا در مدت کوتاهی نسبت به همدیگر سرد بشویم و فاصله بگیریم. متأسفانه با وجود این خلاءهای عاطفی من که آن موقع در یک آژانس تاکسی تلفنی کار می کردم فریب عشوه گری های دختری معتاد را خوردم و او در رفت و آمدهای مخفیانه، مرا نیز به دام انداخت و پس از گذشت سه ماه به کراک و مصرف مشروبات الکلی آلوده شدم.

این دختر خانم حتی زمینه ارتباط من و چند زن خیابانی را نیز فراهم کرد و در باتلاق فساد و اعتیاد گرفتار شدم. بهرام اشک هایش را پاک کرد و گفت: همسرم که از ازدواج با من پشیمان شده بود وقتی فهمید با زنان خیابانی رابطه دارم و به کراک آلوده شده ام بدون معطلی طلاق گرفت. نمی خواستم از او جدا بشوم و برای همین هم تهدیدش کردم روی سر و صورتش اسید خواهم پاشید. ولی فایده ای نداشت و او یک سال پس از جدایی مان با پسرعمویش ازدواج کرد و زندگی خوبی تشکیل داد. من جزای خیانت به همسرم را با این وضعیتی که الان می بینید پرداخت کرده ام و به آخر خط رسیده ام. ای کاش می فهمیدم چه کار می کنم و دنبال هوی و هوس نمی رفتم تا جلوی همه حتی پدر و مادرم آبرو و اعتبار داشتم و سرم را بالا می گرفتم. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی