اقدام شیطانی با دختر ۱۱ ساله زیر پل یکی از اتوبان های تهران / 6 نفر بودند + جزئیات تلخ
حوادث رکنا: ۶ نفر بودند که تجاوز کردند. ۶ معتاد شیشه ای که شرایط و قرائن گواه آن بود که در جریان ارتکاب عمل شنیع خود در شرایط طبیعی نبوده اند و از حالت عادی خارج شده بودند. قربانی دختری ۱۱ ساله بوده است.
خردادماه امسال ، شبانه با جمعی دیگر از مددکاران در شهر پرسه می زدیم. در جریان بازدید به یکی از پلهای یکی از بزرگراه ها رسیدیم. 2 شاهد یا 2 دلسوخته در آنجا بودند توانی برای تعریف آنچه دیده بودند ندارند. یکی از آنها برای بیان هر کلمه مکث می کند تا ببیند با چند واژه می تواند عمق فاجعه را بگوید. ۶ نفر بوده اند که تجاوز کردند. ۶ معتاد شیشه ای که شرایط و قرائن گواه آن بود که در جریان ارتکاب عمل شنیع خود در شرایط طبیعی نبوده اند و از حالت عادی خارج شده بودند. قربانی ۶ مرد ، دختری ۱۱ ساله بود.
عکس هایی که فریاد نفرت می دهند
راوی اول نمیتواند بیشتر بگوید. شاهد دوم با روایت دیگر که از همان ابتدا سراغ عکس هایی می رود که در گوشی همراهش است. همه عکس ها پر از تصاویر آسیب های اجتماعی کف خیابان است. روی یک عکس متوقف می شود. تصویر را بزرگ می کند. دختربچه ای زانوهایش را بغلش گرفته و در گوشه ای از فضای ماشین چمباتمه زده است. لباسهایش آنقدر چرک است که به سختی می توان رنگ صورتی لباسش را تشخیص داد. او را در چهار راه قیطریه پیدا کرده اند. کودکی که دو، سه نفر دیگر مثل او بوده اند. چشمانش را معصومانه به دوربین دوخته است. عادت نداشته از او عکس بگیرند و شاید همین سبب شده نگاه مَنگی به تصویر داشته باشد.
لحظات سیاه زندگی او را آخرین گوشی مدل آیفون ثبت کرده است و شاید همین هم برایش عجیب بوده؛ در یکی از شب های شهر او را شناسایی کرده اند. این که چه ساعت از شب بود گفته نشد. بررسیهای پزشکی حکایت از جسمی شکنجه شده داشت. شنیدنش هم حس بدی دارد. صدا آرام می شود؛ به سختی از میان جمله ادا شده واژه چندبار شنیده می شود. باورش آنقدر سخت است که دوباره و سه باره ، عدد پرسیده میشود.
تجاوز چند باره به دختر کوچولو در یک روز
با اطمینان می گوید. و این بار برای آنکه بتوان باور کرد بلندتر میگوید: چند بار در طول یک روز دختر شکنجه شده است. هنوز تصویر دختر بچه بر صفحه گوشی تلفن همراه موجود است. فقط ۶ یا ۷ سالش بوده ، یعنی اگر مدرسه می رفت اول دبستان بود. اگر بچه ای مثل بچههای دیگر شهر بود حتما دلش پیش کتاب ها و درسهایش بود. حتما جایی از وقتش جلوی تلویزیون بود و بخشی دیگر را با همسالانش می گذراند. اگر کودکی معمولی بود شاید در این سن و سال دوست داشت ادای کارهای مادرش را درآورد. شاید از پدرش می خواست برای تولدش چیز خاصی بخرد. پذیرفتن و باور آنچه رخ داده، سخت است. شبیه فیلم های ترسناک آمریکایی می ماند که می ترسی اما می دانی دروغ است.
با همه وجود،ذهن، از پذیرش آنچه گفته شد سرباز می زند، کاش نه او ۷ ساله بود و نه این تصویر حقیقت داشت. کاش دروغ بود اما تصویر خط بطلانی بر خیال پردازیهای ذهن مغشوش است. پرونده اش لای پوشه های مددکاری است. شاهد حادثه، همه کابوس هایش را نگفت. بعضی حرف ها را نمی شود گفت. بعضی حرف را نمیشود نوشت.
تجاوز جنسی به کودکان کار و خطر ایدزی شدن آنها
زمانی که دکتر مینو محرز، رئیس مرکز تحقیقات ایدز به ایسنا اعلام کرد طبق مطالعهای روی یک هزار کودک کار در تهران بیشترین میزان شیوع ایدز در کودکان کار و خیابان بین سنین ۱۰ تا ۱۸ سال است و بیشترین راه ابتلا در بین این کودکان، تجاوز جنسی هم بین دختران و هم بین پسران بوده است، باور کردن مطالعه علمی هم سخت بود . هشدار این محقق برای اینکه اگر کاری نکنند امکان تجاوز جنسی و اعتیاد در این کودکان زیاد شده و به تبع آن ابتلا به ایدز در میان آنها افزایش مییابد، جدی بود. این مطالعه نشان داد ۴تا ۵ درصد این کودکانHIV مثبت بودند. یعنی ۵۰ کودک که بیشترشان در جریان یک اتفاق شوم، سلامتشان تباه شده است. یافتههای پژوهش «سنجش رفتارهای پر خطر در کودکان کار و خیابان در ایران »که توسط «سازمان بهزیستی» انجام شده حاکی از آن است که این کودکان از سنین پایین با روابط جنسی آشنا میشوند به گونه ای که میانگین سن شروع روابط جنسی در دختران، ۱۲/۵ و در پسران ۱۳/۷سال است و در مجموع، ٢١ درصد این کودکان رابطه جنسی را تجربه کردهاند .
اهانت و خشونت از سوی مردم، «کتک خوردن»، «خفت شدن»و «آزار جنسی» از جمله تجربههای کودکان کار در زندگی خیابانیشان است که در گزارش «سازمان بهزیستی» به آن اشاره شده است. دست ما کوتاه است.
مولود بشنوایی، عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان است.انجمن حمایت از حقوق کودکان با بیست و یک سال فعالیت در زمینه کودکان کار و خیابان، قدیمی ترین نهاد مدنی است که در این زمینه فعالیت میکند. این انجمن آمارهای جامع و گزارشهای مستندی دارد که برای کودکان کار رخ داده است.
بشنوایی میگوید: گزارش های مراکز پزشکی، گزارش خود کودکان و مردم نشان میدهد کودکان ما حدود تعرض و تعدی به خود را نمی شناسند ؛ دایم باید به آنها گفته شود کسی حق ندارد به مسائل خصوصی شما دست بزند.اجازه ندارند به شما دست بزنند. دست زدن هم نوعی تعرض است اما متاسفانه تجاوز به کودکان هنوز یک مسئله غایی دیده می شود.
عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان میگوید: خواهش میکنم جامعه را حساس کنید. دولتمردان را حساس کنید . هر چقدر هم چشمها را بست و ندید باز این مسائل هست و ممکن است مخاطرات آن در آینده گریبان این جامعه را بگیرد. یکی از کارهای انجمن حمایت از حقوق کودکان، آموزش مهارت ها به دختران است.
فریادهای دختر 12 ساله قبل از تجاوز او را نجات داد
وی ادامه داد ؛ به آنها یاد داده شده است وقتی در خیابان هستند اگر کسی خواست آنها را اذیت کند ، داد و فریاد کنند؛ چند روز قبل یکی از دخترهای ۱۲ ساله مرکز، اول با گریه و بعد با خوشحالی گفته است یک موتور سوار قصد داشته او را بدزدد اما او آنقدر جیغ کشیده که مرد موتورسوار رهایش کرده و مردم به دادش رسیده اند.
بشنوایی میگوید: یاد گرفتن مهارتها در پیشگیری تاثیر اصلی را دارد. باید مرکزی باشد که به این بچهها بها دهد. کودک باید بفهمد کسی هست که از او حمایت کند و تنها نمیماند. اگر یک شماره سه رقمی باشد که دایم در برنامه های تلویزیونی گفته شود، بچه احساس امنیت می کند که مامن و پناهگاهی دارد و آنوقت تن به اتفاقات ناگوار نمیدهد.
کلام آخر این فعال حقوق کودک تلخ است؛ میگوید: ما دائم در این مرکز التیام آلام میدهیم. مددکارهای ما در تنهاییشان به خاطر فشارهایی که به این کودکان میآید گریه میکنند. باور کنید در خیلی از مواقع، دست ما کوتاه است. ما می توانیم بچه را التیام دهیم اما او به همان چرخه باز میگردد و تغییری در کار نیست. کودکان کار در خیابانها بیپناه هستند، تعرض به کودکان کار هزینهای برای متجاوز ندارند چرا که کودک کار سر و صاحب ندارد و خدا کند قانون، مردم و هر کس که دستش میرسد به داد بیکسی آنها برسد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
وقتی کشور ما ۴۰ درصد مردم ایران معتاد هستند و جلوگیری از مواد مخدر با خشونت اقدام نمیکنند باید توقع همچین چیزی اتفاقات بیفتد
فکر میکنم این محقق یا مدد کاران اجتماعی لطفی که می توانند به این بچه ها بکنند با پوستر های بزرگ در مراکز ی که بچه های کار هستند یا در پارکها و...راه دفاع از خود وهمچینین اینکه با فریاد اجازه ندهند کسی به انهادست بزنند را آموزش بدهند فکر می کنم ادمهای خیری هستند که قبول هزینه پوستر ها یا حتی هنر مند های نقاش خیابانی این را مجانی انجام میدهند واینقدر این فاجعه روز بروز در حال افزایش هست که فکر کنم مسولین مخالفتی با این پوستر ها نداشته باشند چرا که برای بچه های معمولی هم این اتفاق می افتد از کجا معلوم که زمانی مثل یکی از مسئولین آلمان که بر ای دخترش اتفاق وحشتناک افتاد برای بچه های اینها نیافتد
افسوس که این مزرعه را آب گرفته
دهقان مصیبت زده را خواب گرفته
فقط مانده ام:
مسولین ما جواب خدا را چه می خواهند بدهند؟!
اعدام...فقط انهم در ملا عام
باهوش ، نابغه ، مگه راهی دیگه جز اعدامم هس ؟؟؟
تف به ذات پلید این افراد پست فطرت
خانواده من ب هیچ وجه اجازه نمیدن ی قدم از خونه دور بشم . اگه کاری یا چیزی داشته باشم یا بابام منو میرسونه یا راننده . از نظر من اعدام برای همچین ادمایی کار خیلی ساده ای ، باید تااخر عمرشون تو زندان بمونن
به نظر من اکر راست میکن ونمی خوان این بچه ها بلای سرشون کسی بیاره خوب از گوچکی یا نوزادی بدن به خانواده ای که دلش بچه میخواد چرا اینقدر سخت میگیرند در خانواده بزرک بشه بهتر هست یا کنج بهزیستی یا خیابان البته خانه ای که خوب میتواند تربیت کند وجای امنی برایش هست تقصیر خود دست در کاران این مسعولیت هست که با سختگیریهای بسیار زیاد دیگران را از گرفتن فرزند خوانده پس میزنندوپشیمان نتیجه این رفتارهای وحشتناک هست وستم در حق این کودکان بی گناه بی گناه تصمیم درست باید بگیرند نه حرف حرف
از کودکان کار میگویید زنگ زدم به 123 میگم دختر زبان بسته رو دیدم بازیافت جمع میکنه تا ساعت یازده دوازده شب بیرون تو خیابون. چرافکری به حالشون نمیکنید باید حتما مثل بنیتا ازبین بره یا یه شیاد تو شب جایی بی حیثیتش کنه میگه خانم نمی دونم اینا به ما مربوط نیس اسم مشخصات بده با ادرس وظیفه شهرداریه به شهرداری میگم جواب میده پشت گوشی طوری حرف میزنه انگار الان چادر سرشه داره بدو میره پیداش کنه خانم کجان چن تا هستن. ادرس میپرسه ونفس میزنه که فکر کنی در حال حرکت به اونجاست. بس دیگه خدا خونه خراب از دنیاتون ببره همش دروغ وریاکاری خدا حق این بچه ها رو از شما بگیره. امین
خدا لعنتشون کنه چطور دلشون میاد با بچه ها این کارهارو انجام بدن هر چ زودتر فرج امام زمان ایشاالله باور کنید من با گریه اینارو نوشتم
در اخبار فقط بلدیم اتفاقات دیگر کشورها را بدهیم و همیشه ما خوبیم!
ای وای چ بد . دختر ۱۱ ساله چی از زندگی و ... میدونه . واقعا سخته
خدا لعنتشون کنه، اینجوری اگر پیش بره، ایران دیگه امنیتی واسه بچه ها حتی نداره، اون شش ولگرد معتاد باید قصاص واعدام شند.....
متون هیجان برانگیزوعالی دارید.اززحمات شما متشکرم.پیروز باشید.
خیلی جالب است که در تمام اخبار مثلا تکان دهنده از وضعیت نابسامانی که ۹۰ درصد آن ناشی از فقر است وهدف از انتشار آن مددجویی از مردم و تحریک حس انسانی کمک است بلافاصله هنوز چشم از آخرین کلمه ی خبر برنداشته
و حس تالم درحال بیداری وجدان است آگهی هایی جهت رفاه و زیبایی صورت نه سیرت و خوش گذرانی در هتلها تصویر قاب چشمان میگردد و تالم جایش را به برنامه ریزیهای تفریحی میدهد
ای کاش اهدافمان را از افزایش خوانندگان لااقل نامحسوستر عملی نماییم
واقعا دنیای بدی ساخته ایم
خیلی بد
اعتیاد جرم است و اگر در مهلت مشخص و مقرر اقدام به ترک نکند بعنوان مفسد اجتماع باید اعدام شود.
با اشک می نویسم
قلبم به درد اومده
خیلی ناراحت شدم
خدایا دست مظلومان و بی پناهان و یتیمان را بگیر و ریشه ظلم و ستم را بسوزان.
واقعا که استغفر اله توبه توبه