اوایل فروردین‌ماه امسال بود که قاضی محسن مدیر روستا، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران پلیس از قتل مرد جوانی در خیابان کمیل حوالی بزرگراه نواب با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد. تیم جنایی در محل حادثه با جسد غرق در خون مرد جوانی کنار خودروی پژویی روبه‌رو شدند که با اصابت ضربه چاقویی به قلبش از پای در آمده بود.

همسر مقتول هم که مقابل چشمانش شوهرش را به قتل رسانده بودند بر بالین جسد گریه می‌کرد. نخستین بررسی‌ها حکایت از این داشت لحظاتی قبل دو پسر موتور سوار با خودروی مقتول تصادف می‌کنند و قصد فرار دارند که مرد جوان مانع فرار آن‌ها می‌شود که یکی از آن‌ها چاقویی به سوی او پرتاب می‌کند و در حالی که راننده غرق در خون روی زمین می‌افتد از محل فرار می‌کنند. تحقیقات بعدی هم نشان داد قاتل و همدستش سارق هستند و دقایقی قبل پس از سرقت موبایل شهروندی در حال فرار با خودروی مقتول تصادف می‌کنند.

همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران تحقیقات خود را درباره این حادثه آغاز کردند. مردی که دو متهم تلفن همراه او را سرقت کرده بودند به مأموران گفت: من وکیل پایه یک دادگستری هستم. ساعتی قبل در خیابان کمیل در حال پیاده‌روی بودم که تلفن همراهم زنگ خورد.

یکی از دوستانم پشت خط بود که شروع به حرف زدن کردم. هنوز ثانیه‌هایی از صحبتم نگذشته بود که موتور سیکلتی با دو سرنشین به من نزدیک شد و ناگهان ترک‌نشین آن در چشم به هم زدنی تلفن همراهم را قاپید و راننده موتور سیکلت به سرعت حرکت کرد. من با داد و فریاد از رهگذران درخواست کمک کردم و مدام فریاد می‌زدم «آی دزد».

سارقان برای اینکه گرفتار نشوند با سرعت زیاد حرکت می‌کردند که پشت چراغ قرمز با خودروی پژویی تصادف کردند. آن‌ها قصد داشتند فرار کنند که راننده مانع آن‌ها شده بود و قبل از اینکه من به آن‌ها برسم یکی از آن‌ها با چاقو راننده را به قتل رساند و هر دو فرار کردند. تازه عروس هم در توضیح ماجرای قتل شوهرش گفت: من و شوهرم به تازگی ازدواج کردیم. قرار بود به زودی مراسم عروسی‌مان را برگزار کنیم.

من و شوهرم برای زندگی‌مان آرزو‌های قشنگی داشتیم، اما دو سارق جنایتکار زندگی ما را سیاه کردند و الان به جای لباس سفید عروسی لباس سیاه عزا بر تن دارم. وی ادامه داد: آن روز همراه همسرم برای خرید به بازار رفتیم. در خیابان کمیل پشت چراغ قرمز توقف کردیم که موتورسیکلتی با سرعت زیاد به ما نزدیک شد به طوریکه راننده آن نتوانست موتورسیکلتش را کنترل کند و به خودروی ما برخورد کرد.

پس از این شوهرم از خودرو پیاده شد تا به پلیس زنگ بزند که متوجه شد سرنشینان موتورسیکلت قصد فرار دارند. او مانع فرار آن‌ها شد و در حالی که با اداره پلیس در حال حرف زدن بود و ماجرا را شرح می‌داد، یکی از سرنشینان موتور سیکلت ناگهان چاقویی از جیبش در آورد و ضربه محکمی به قفسه سینه شوهرم کوبید و هر دو به سرعت فرار کردند.

پس از این با داد و فریاد از مردم درخواست کمک کردم، اما کسی به فریادم نرسید و قاتلان موفق به فرار شدند و شوهرم مقابل چشمانم جان باخت. در حالی که نزدیک به ۹‌ماه از مرگ داماد بی‌گناه به دست موبایل‌قاپان موتور سوار می‌گذرد و تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی برای شناسایی عاملان قتل به بن‌بست رسیده است، قاضی مدیر روستا دستور تحقیقات بیشتر درباره این حادثه را صادر کرد.خواندنی های رکنا را در اینستاگرام دنبال کنید

دستگیر داماد قلابی در هنگام مراسم ازدواج