مرد متاهل از ترس آبرویش ویدا را کُشت + عکس

به گزارش گروه جنایی رکنا، رسیدگی به این پرونده از دوازدهم آبان ماه سال 96 به دنبال ناپدید شدن دختر جوانی به نام ویدا در دستور کار پلیس Police قرار گرفت.شواهد نشان می داد این دختر هشتم آبان با مرد 42ساله ا ی به نام فرهاد قرار ملاقات گذاشته بود. با این سرنخ فرهاد تحت بازجویی قرار گرفت و ادعا کرد از سرنوشت دختر جوان بی اطلاع است. ولی وقتی پلیس به رابطه دوستانه آنها پی برد بعد از 12روز لب به بیان حقیقت گشود و گفت: مدتی پیش با ویدا آشنا شدم. او یکسال قبل به بهانه سرمایه‌گذاری در یک پروژه اقتصادی، مبلغ 45 میلیون تومان از من پول قرض کرده بود. قرار بود این مبلغ را در کمترین زمان به من بدهد اما هر بار بهانه ای می آورد.آن روز سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و من او را داخل ماشین خفه کردم و جنازه اش را در جاده اندیشه انداختم.

به دنبال اعتراف های این مرد بقایای جنازه نیز کشف شد.

وی دیروز در حالی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی Judge قربان زاده و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد که اولیا ی دم برای او حکم قصاص خواستند.

سپس وی به تشریح ماجرا پرداخت و گفت: ویدا از بستگان دورمان بود و من او را صیغه کرده بودم. به همین خاطر بعد از دستگیری و در بازجویی ها از ترس آبرویم گفته بودم او را به خاطر بدهی میلیونی اش کشتم ولی حالا حقیقت را می گویم. من زن و بچه داشتم که ویدا را به عقد موقتم در آوردم. بعد از مدتی اصرار داشت تا او را به عقد دائم در بیاورم و صاحب فرزند شویم اما من قبول نکردم.

وی ادامه داد: صبح هشتم آبان ماه سال 96 با او در فلکه دوم صادقیه قرار ملاقات داشتم. به دیدن او رفتم و متوجه شدم ویدا همراه خودش یک ساک بزرگ آورده است. او می گفت وسایل شخصی اش را جمع کرده تا همراهم بیاید و تصمیم ندارد دیگر به خانه پدری اش برگردد. من همسر و فرزند داشتم و نمی توانستم با ویدا زندگی کنم. به همین خاطر به او گفتم بهتر ار رابطه مان را با هم تمام کنیم. اما او قبول نکرد و با هم بحث کردیم. ویدا با شنیدن حرف های من شروع به داد و فریاد کرد و من در اوج عصبانیت دستم را روی گلوی او گذاشتم و فشار دادم اما بی حال شد. فکر کردم او بیهوش شده به همین خاطر به او تنفس مصنوعی دارم ولی کار از کار گذشته بود.

این متهم گفت: من واقعا قصد کشتن Killing دختر جوان را نداشتم. فقط می خواستم او را آرام کنم. از ترسم جنازه را به شهر جدید اندیشه بردم و آن را در حاشیه یک خیابان رها کردم. من از ویدا طلبکار بودم ولی به خاطر طلبم او را نکشتم.

در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

این مرد را می شناسید؟! / او کارمند بانک بود! + عکس

اعتراف و دستگیری های جدید در پرونده رسوایی اخلاقی شورای شهر بابل

فوری / رامین حسین پناهی اعدام شد + عکس

انفجار جلسه محرمانه سران حزب دموکرات با 5 موشک نقطه زن ایران + فیلم و عکس

قتل تکان دهنده در ارومیه / زنی شوهر خود را زنده زنده آتش زد

حمله سپاه پاسداران به اقلیم کردستان+ فیلم

این زن موطلایی را می شناسید ؟/او مقابل بانک ها کمین می کند+عکس چهره باز

حمله وحشتناک مارها به گچساران! /53 مار صید شدند! + عکس

راز اجساد 2 زن بدون لباس درون چمدان + تصاویر

تجاوز پدر به دختر 14 ساله اش جلوی دوربین!

عملیات سپاه برای دستگیری 5 عضو فاسد شورای شهر بابل + جزئیات رسوایی با یک زن

اعدام مادر مقابل چشمان فرزندش+عکس

اقدام شوم تازه داماد با دستور برادرعروس! + عکس و گفتگو

 

وبگردی