نوشین دوست مطلقه من بود و در خانه ام با سپهر خلوت می کرد

اگر چه با هوشیاری مأموران پلیس فتا، پشت پرده «پیامک های زشت» افشا و با اثبات بی گناهی من، مشخص شد که همسرم برای تحت فشار قرار دادن من در ماجرای طلاق و تضییع حق و حقوق قانونی ام به این کار «شرم آور» دست زده، تا جایی که نه تنها با آبرو و حیثیت من بازی کرده است، بلکه چیزی نمانده بود با این اسناد و مدارک در دادگاه نیز محکوم شوم. با این وجود اکنون فهمیدم با راه دادن دوست مطلقه ام به زندگی خصوصی ام و دلسوزی های بی جا، اشتباه بزرگی را مرتکب شدم که...

زن جوانی به نام فاطمه که با اعترافات همسرش و لو رفتن ماجرای «پرونده سازی» از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید، در حالی که از سر شوق مدام بر صورت دختر ۵ ساله اش بوسه می زد به رئیس اداره اجتماعی پلیس Police فتا گفت: ۱۸ ساله بودم که با سپهر ازدواج کردم. او کارمند بود و به خاطر علاقه ای که به یکدیگر داشتیم زندگی شیرینی داشتیم. در همین ایام با کمک همسرم تحصیلاتم را تا مقطع فوق دیپلم ادامه دادم. این در حالی بود که تولد «بهاره» زیبایی دیگری به زندگی مان بخشیده بود و من برای تربیت صحیح او دیگر به تحصیلاتم ادامه ندادم، اما این زندگی شیرین از روزی به تلخی گرایید که پای «نوشین» به زندگی خصوصی ام باز شد. من و او از دوران دبیرستان با یکدیگر دوست بودیم. نوشین که پس از طلاق به زنی تنها و افسرده تبدیل شده بود به همین خاطر هم گاهی ساعت ها با من درد دل می کرد. روابط ما به جایی رسید که حتی زمانی که من در منزل حضور نداشتم او به خانه ام رفت و آمد می کرد و من از سر دلسوزی به او محبت می کردم و نمی خواستم آن زن تنها را برنجانم ولی طولی نکشید که با تغییر رفتارهای همسرم به روابط مخفیانه آن ها پی بردم تا جایی که وقتی مچ آن دو را در خانه مان گرفتم و صحنه ناجوری هم بود همسرم با بی شرمی تمام عنوان کرد عاشق نوشین شده است و می خواهد با او ازدواج کند. با شنیدن این جملات دردناک دست دخترم را گرفتم و به منزل پدرم رفتم. پس از آن هم از دادگاه تقاضای مهریه و طلاق کردم. چند ماه بعد همسرم کپی پیامک های زشت و زننده ای را به دادگاه ارائه داد که همه آن ها حکایت از روابط نامشروع من با مردان نامحرم داشت که برخی از آن ها نیز از شماره تلفن شخصی من ارسال شده بود. اگر چه حیرت زده بودم، اما نمی توانستم بی گناهی ام را ثابت کنم. در همین گیرودار «سپهر» پیامکی با این عنوان که «اگر می خواهی شلاق Whip نخوری مهریه ات را ببخش و از زندگی ام بیرون برو!» برایم ارسال کرد، مأموران با ظن به این پیامک همسرم را دستگیر کردند که مشخص شد او با ترفندی خاص و سوء استفاده از تلفن همراهم که گاهی دست دخترم بود، «پیامک های زشت» را برای محکوم کردن من در دادگاه منتشر کرده است و... برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.