نمی توانستم آنچه را می بینم باور کنم. از شدت شرم چهره ام را به سوی دیوار برگرداندم تا همسایگان مجتمع مسکونی چشمان اشکبارم را نبینند. شنیده بودم مردان غریبه و افراد مشکوک به منزل برادرم رفت و آمد دارند، اما نمی دانستم او و فرزندانش تا این حد در منجلاب فساد و مواد افیونی غوطه ور شده اند. حالا می فهمم اهالی مجتمع حق داشتند از من تقاضا کنند تا از برادرم بخواهم واحد مسکونی را تخلیه کند و... 

زن میانسال در حالی که از خجالت برگه حکم قضایی را در دستش مچاله می کرد به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری  گفت: ۵ سال قبل بود که واحد آپارتمانی ام را در اختیار برادرم گذاشتم تا خانواده اش سقفی برای زندگی داشته باشند. او بیکار بود و وضعیت مالی مناسبی نداشت.

اگر چه شنیده بودم برادرم به مصرف مواد مخدر Drugs آلوده شده است، اما به حرف های دیگران توجهی نمی کردم. دلم به حال فرزندان خردسالش می سوخت به همین خاطر از او خواستم بدون پرداخت اجاره در واحد آپارتمانی ام سکونت کند و سر و سامانی به زندگی آشفته اش بدهد، اما هنوز چند ماه از این ماجرا سپری نشده بود که با شکایت های مکرر ساکنان مجتمع مسکونی روبه رو شدم. آن ها از وضعیت زندگی برادرم و رفت و آمد افراد غریبه و معتاد Addicted به داخل مجتمع گلایه مند بودند.

آن ها می گفتند برادرت نه تنها به تذکرات دلسوزانه ما توجهی نمی کند بلکه با پرخاشگری و توهین پاسخ ما را می دهد. برخی از اهالی مجتمع نیز در لفافه سخنانی می گفتند که از شدت شرم نمی توانستم سرم را بالا بگیرم. آن ها طوری وانمود می کردند که همسر و دختر برادرم با افراد غریبه رابطه دارند و با ظاهری زننده و جلف تردد می کنند.

از آن روز به بعد سعی کردم بیشتر مراقب برادرم و خانواده اش باشم، هر بار که به منزل آن ها می رفتم کسی در را باز نمی کرد و من با این تصور که آن ها در منزل حضور ندارند به خانه ام بازمی گشتم اما روزی که به طور سرزده وارد واحد آپارتمانی شدم برادرم را در حال مصرف مواد مخدر صنعتی دیدم.

این در حالی بود که دختر نوجوان او نیز با ظاهری زننده در حال کشیدن سیگار بود. تصمیم گرفتم به خاطر آسایش همسایگان و شکایت های اهالی مجتمع آنان را از واحد آپارتمانی که در اختیارشان گذاشته بودم بیرون کنم، اما وقتی موضوع را با برادرم در میان گذاشتم او مرا مورد ضرب و جرح قرار داد و در حالی که ناسزاهای رکیکی بر زبان می راند مرا از مجتمع مسکونی بیرون انداخت.

دیگر چاره ای نداشتم جز آن که به قانون Law متوسل شوم. زن میانسال ادامه داد: امروز وقتی به همراه نیروهای انتظامی و برای تخلیه آپارتمان Apartment به مجتمع مذکور رفتیم از آن چه می دیدم حیرت زده شدم. همه اعضای خانواده برادرم به مواد مخدر آلوده شده بودند. کلاه گیس، عینک دودی، لوازم آرایش آنچنانی و...

حکایت از ماجرایی تلخ داشت. این در حالی بود که ۲ فرزند کوچک برادرم گوشه چادرم را گرفته بودند و ملتمسانه از من می خواستند تا آن ها را بیرون نکنم. حالا هم نگاه های معصومانه ۲ کودک رهایم نمی کند و من مانده ام با این شرایط چه کنم... برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

فریبا در روز عروسی شوهر و هوویش مُرد!

شوهرم با دوست دختر سابقش که شوهر دارد، ارتباط شیطانی گرفته است

ناصر با وعده وام الهه را تسلیم خصیصه شیطانی اش کرد

پیام تبریک عجیب سرهنگ قهرمانلو برای عید نوروز

زنم مرا کتک می‌زند / آقا قاضی قاشق داغ به بدترین جای بدنم چسبانده!

بلای شومی که نزدیک سال تحویل از حمام بر سر مادر و دو دختر آمد

ماجرای پیامی عجیب که علنی شد / عیدتان مبارک خانه ما نیایید ما در سفریم+ عکس

حادثه تلخ پیش از سال تحویل در بلوار نصر + عکس

در این زندان سگ ها را به جان برهنه ها می انداختند+ تصاویر تکاندهنده ۱6+

فوری / خطر انفجار تانکر سی هزار لیتری در بوکان+ عکس

تصاویر ترسناک از جنگل خودکشی در ژاپن + جزییات و عکس

حادثه دردناک برای بازیگر سریال پایتخت + عکس

ماجرای دعوای 2 بازیگر سرشناس ایرانی چه بود؟

ترکیدن بادکنک علت سقوط هواپیمای دختر ترکیه ای در ایران!

گفتگو اختصاصی با زن خائن و 2 مرد شیطان صفت / لیلا شوهرداشت اما دل به همکارش بست! + فیلم و عکس

سهیلا دختر 16 ساله هستم و خودم را آلت دست مردان پولدار و توریست های عرب می کردم!