29 اردیبهشت‌ماه سال‌90 بود که منشی یک شرکت حقوقی در خیابان سپهبدقرنی تهران با مرکز فوریت‌های پلیس‌110 تماس گرفت و مأموران را از گم شدن ناگهانی مدیر شرکت با خبر کرد. او گفت: من از مدتی قبل به عنوان منشی در این شرکت کار می‌کنم. مدیر شرکت ساسان نام دارد و رابطه‌ای دوستانه بین ما وجود دارد. ساعتی قبل دو مرد که 800 میلیون تومان به ساسان بدهکارند وارد شرکت شدند و به اتاق او رفتند. لحظاتی که گذشت آنها با هم درگیر شدند. من هم ترسیدم و از شرکت خارج شدم. حالا که برگشتم از ساسان خبری نیست و گوشی تلفن همراهش خاموش است. 
بعد از مطرح شدن شکایت کارآگاهان پلیس آگاهی به دستور قاضی در این باره تحقیق کردند. یک روز بعد به مأموران پلیس خبر رسید که جسد ساسان در حاشیه شهر کشف شده است. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی دو مرد بدهکار که محمود و مهرداد نام داشتند، بازداشت شدند. آنها در بازجویی‌ها به ارتکاب قتل Murder و انتقال جسد به حاشیه شهر اعتراف کردند. با کامل شدن تحقیقات پرونده برای بررسی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و دو متهم صبح دیروز پای میز محاکمه ایستادند. بعد از اینکه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند منشی شرکت در جایگاه قرار گرفت و در شرح روز حادثه Incident گفت: ساسان با محمود و مهرداد دوست بود و به هر کدام 400‌میلیون تومان داده بود تا در شرکت‌هایشان سرمایه‌گذاری کرده و سود آن را به ساسان پرداخت کنند، اما آنها از پرداخت سود و اصل پول طفره می‌رفتند.
همین موضوع به اختلاف آنها منجر شد تا اینکه روز حادثه آن دو وارد شرکت شدند. ابتدا مهرداد وارد دفتر ساسان شد. لحظاتی که گذشت آنها با هم درگیر شدند. البته من صدای درگیری و فریاد کمک خواهی ساسان را شنیدم.
بعد محمود وارد شد و مشاجره آنها بالا‌تر گرفت. من هم از ترس شرکت را ترک کردم و ساعتی بعد که برگشتم محمود را در پارکینگ دیدم که گفت ساسان و مهرداد برای انجام کاری از شهر خارج شده‌اند، اما من که به آنها مظنون شده بودم پلیس را با خبر کردم. در ادامه مهرداد در جایگاه قرار گرفت و اتهام را به گردن محمود انداخت. او گفت: بعد از برملا شدن راز قتل، محمود از من خواست که قتل، را گردن بگیرم تا ماهانه 100‌میلیون تومان به حسابم واریز کند که قبول کردم، اما او فقط 70‌میلیون تومان به حسابم واریز کرد به خاطر همین من هم واقعیت را گفتم؛ چراکه اصلاً مرتکب قتل نشده‌ام. آن روز وقتی وارد اتاق ساسان شدم او عصبانی بود و اشیای ‌روی میز را به سمت من پرتاب کرد. من اتاق را ترک کردم و بعد محمود وارد شد. شاید او با گلدان بر سر ساسان زده و او را به قتل رسانده باشد. در ادامه محمود در جایگاه قرار گرفت و اتهام را به گردن مهرداد انداخت و گفت: من در ارتکاب قتل نقشی نداشتم. هیئت قضائی بعد از شنیدن آخرین دفاع دو متهم وارد شور شد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.