تصادف مرگبار 206 با آمبولانس اورژانس /  2 سرباز جان باختند

پاییز سال 87 حدود ساعت 6 و 30 دقیقه صبح به مأموریتی در خیابان مشتاق سوم بعد از کانال «جی شیر» روبه‌روی سازمان انتقال خون اصفهان اعزام شدیم. آن‌طور که اعلام شده بود راکب یک موتورسیکلت در برخورد با نیسان پارک شده کنار خیابان بشدت آسیب دیده بود.

با توجه به فوریت حادثه، از چند کوچه فرعی خود را به محل رساندیم اما خیابان آنقدر شلوغ بود که تا فاصله 100 متری هیچ جای پارکی وجود نداشت. به همین دلیل خودرو را نزدیک محل متوقف کردیم و سراغ مصدوم رفتیم.

بررسی‌های مقدماتی‌مان نشان داد موتورسوار مجروح سربازی است که تنها یک ماه از خدمتش مانده بود. آن‌طور که هم خدمتی‌اش می‌گفت او برای اینکه دیر به پادگان نرسد با سرعت در خیابان می‌رانده که تصادف Crash کرده بود. مصدوم از ناحیه فک و دست راست دچار شکستگی شده بود و درد شدیدی داشت. در نخستین گام با گردنبند مخصوص، گردن بیمار را ثابت نگه داشتیم و پس از سرم تراپی، دستش را با آتل بستیم.

در همه این لحظات، جمعیت زیادی دورمان ایستاده و تماشایمان می‌کردند، چون همکارم برای جابه‌جا کردن آمبولانس رفته بود، برای اینکه بتوانم شرایط انتقال مصدوم را به داخل آمبولانس فراهم کنم از هم خدمتی آن سرباز خواستم دست مصدوم را بالا نگه دارد. من هم بسرعت وسایل را داخل آمبولانس بردم اما وقتی خواستم پیاده شوم و مصدوم را ببرم ناگهان یک پژو 206 را دیدم که با 120 کیلومتر سرعت مستقیم به سمت ما می‌آمد. سرعتش آنقدر زیاد بود که یک لحظه مرگ را جلوی چشمانم دیدم و...

لحظاتی بعد گیج و منگ با صدای فریاد و گریه مردم به خودم آمدم و فهمیدم پس از برخورد آن خودروی سواری با ستون چپ آمبولانس، من به عقب پرتاب شده و سرم به سقف خورده و روی برانکارد افتاده بودم. از شدت ضربه، آمبولانس 100 متری جابه‌جا شده بود و از همکارم هیچ خبری نداشتم، اما فاجعه هولناک‌تر از تصور من بود.خودروی 206 پس از برخورد با آمبولانس منحرف شده و با گذشتن از روی سرباز مصدوم، دست کـم 15 نفر از تماشاگران حاضر را نیز زیر گرفته و همه را مجروح کرده بود. کمی آن طرف‌تر سربازی که دست مصدوم را نگه داشته بود ، دیدم که بر اثر تصادف و برخورد سرش با جدول، ضربه مغزی شده بود.بلافاصله درهمان حال بی‌سیم را برداشتم و درخواست کمک کردم و بسرعت 4 واحد کمکی از اورژانس‌های چهارراه نظر، پروین، صفه و خوراسگان در محل حاضر شدند.

متأسفانه هر دو سرباز مصدوم به‌دلیل شدت جراحت‌ها، قبل از رسیدن به بیمارستان جان باخته بودند و بقیه مصدومان نیز به بیمارستان انتقال یافتند.

همکارم آقای رستمی هم که بموقع متوجه 206 شده بود، خودش را به داخل شمشادهای کنار خیابان پرتاب کرده و آسیب جزئی دیده بود.

بررسی‌های پلیسی نشان داد راننده پژو که با سرعتی سرسام آور در خیابان می‌راند به‌دلیل تابش نور خورشید به چشمانش، صحنه تصادف را ندیده و آن فاجعه را رقم زده بود.از آن روز به بعد، آنقدر چشمم ترسیده که هر زمانی برای مأموریت یک تصادف می‌روم، فردی را در فاصله دورتری می‌فرستم تا با گذاشتن علائمی به رانندگان هشدار بدهد تا...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

قاتل اهورا به قصاص محکوم شد

وقتی وارد اتاق شدم شوهرم قادر و دخترم را در وضعیت بدی دیدم و ..!

وقتی به خودم آمدم که در خانه مجردی شراره بودم و ... / می خواهم زنم مرا ببخشد!

مرگ یک زن کرجی در سطل زباله شهری!

ماهرخ پس از ارتباط شیطانی با من، خواست تا برای شوهرش پاپوش درست کنم و .!+ عکس

افسر نیروی انتظامی پس از تیراندازی مرگبار در مشهد دستگیر شد

قرار شوم سمیه با پسر جوان در یک باغ شهریار / وقتی آن دو را باهم دیدم ..!+ عکس

سعید نفس نمی کشید از ترس او را در خانه مجردی تکه تکه کردم و ..!

قتل 3 دختر و گمشدن 9 زن جوان در آبادان + جزئیات

وقتی مادرم با مرد 60 ساله ازدواج کرد، آزار و اذیت های او مرا به دامان شاهین انداخت و ..!

مرگ تلخ وکیل 30 ساله و منشی 22 ساله اش داخل دفتر کار در میاندوآب!

خودکشی ۴ دختر نوجوان در در مرکز شبه خانواده بهزیستی مشهد

این دختر به عجیب ترین بیماری قرن مبتلا شده است +تصاویر

شرط عجیب خانم مجری برای همسر خواننده‌اش+فیلم