به گزارش رکنا، فروردین ماه سال 84 جدال خونین تازه داماد 24ساله به نام کامران وپدرزن 60ساله اش عسگر مقابل در دادگاه خانواده به خون کشیده شد و مرد سالخورده به خاطر اصابت چاقو به سینه اش جان سپرد. همان موقع تازه داماد بازداشت شد و به قتل Murder اعتراف کرد. کامران گفت: من و همسرم یکسال و نیم بود که ازدواج کرده بودیم اما دخالت های خانواده هایمان موجب شد تصمیم بگیریم به زندگی مشترک پایان دهیم. من و همسرم به هم علاقمند بودیم اما ادامه این زندگی ممکن نبود. به همین خاطر بعد از پایان تعطیلات نوروز به دادگاه خانواده رفتیم تا از هم جدا شدیم. پدر زنم ان روز عصبانی بود و بارها در دادگاه با من درگیر شد. وقتی از در دادگاه خارج شدیم او به رویم چاقو کشید و من فرار Escape کردم. پدرزنم مرا تعقیب کرد تا اینکه در انتهای یک کوچه بن بست به من رسید. او با چاقو به من حمله کرد و من چاقو را از دستش گرفتم و یک ضربه به سینه اش زدم.

به دنبال بازسازی صحنه جنایت Crime کامران پای میز محاکمه ایستاد و به قصاص محکوم شد. حکم صادره اما با اعتراض وی در دیوان عالی کشور تایید نشد و رسیدگی به پرونده از سر گرفته شد. تازه داماد جوان بار دیگر پای میز محاکمه ایستاد و این بار نیز به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. قضات دیوان عالی کشور پسر از بررسی موشکافانه این پرونده بار دیگر حکم قصاص وی را تایید نکردند و وی برای سومین بار محاکمه شد.

این متهم در دادگاه ادعای دفاع از خود را مطرح کرد و گفت: وقتی پدرزنم به من حمله کرد من چاره ای غیر از فرار نداشتم.اما وقتی در انتهای کوچه بن بست به من رسید ناچار شدم برای دفاع از خودم چاقو را از او بگیرم وگرنه کشته شده بودم.

قضات دادگاه کیفری در پایان جلسه ادعای تازه داماد مبنی بر قتل در دفاع از خود را پذیرفتند و حکم به پرداخت دیه صادر کردند. کامران اما با گذشت 12 سال از جنایت و کش و قوس هیات قضایی این پرونده نتوانست مبلغ دیه را بپردازد. به همین خاطر درخواست اعسار از پرداخت دیه را مطرح کرد.

وی به قضات دادگاه گفت: من همسرم را دوست داشتم و دخالت های خانواده هایمان موجب شد پایمان به دادگاه باز شود. همین موضوع مسیر زندگی ام را تغییر داد و باعث شد تا 12 سال از بهترین روزهای زندگی ام را در زندان Prison سپری کنم. دوبار حکم قصاص برایم صادر شد و بارها در زندان کابوس اعدام execution دیدم. حالا هم توان پرداخت دیه را به صورت یکجا ندارم.به همین خاطر از قضات دادگاه تقاضا دارم با تقسیط دیه موافقت کنند تا بعد از آزادی از زندان کار کنم و قسطی مبلغ دیه را به اولیای دم بپردازم.

در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تارای صادر کند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی