جزییات اعدام 2 قاتل تاجر آملی در زندان+ فیلم و عکس
حجم ویدیو: 13.45M | مدت زمان ویدیو: 00:00:52

رسیدگی به این جنایت هولناک از نیمه شب 18 اسفند 91 و به دنبال کشف جسد خونین مردی درصندوق عقب خودرو رها شده‌اش در بلوار منفرد- آمل- در دستور کار تیم جنایی قرار گرفته بود.نخستین بررسی‌ها نیز  نشان داد قربانی ماجرا با ضربات چاقو از پا در آمده است.

در حالی که کارآگاهان پلیس آمل با کشف جسد، سرگرم تحقیق برای شناسایی مشخصات قربانی جنایت بودند، خانواده صاحب یک فروشگاه لوازم خودرو در آمل، وقتی از غیبت طولانی مدت وی نگران شدند پلیس را در جریان قرار دادند.

آنان در گزارش خود اعلام کردند که مصطفی -49 ساله- پس از تعطیل کردن مغازه‌اش در حوالی میدان علامه میرحیدر آملی، راهی خانه‌اش شده بود اما به شکل مرموزی ناپدید شده بود. وقتی مشخصات این مرد در اختیار کارآگاهان قرار گرفت، آنها مطمئن شدند جسد کشف شده در خودرو متعلق به اوست. بدین ترتیب، تجسس‌ برای کشف انگیزه جنایت و شناسایی و دستگیری عاملان قتل آغاز شد.تیم جنایی در نخستین گام و برای کشف سرنخی برای افشای راز جنایت، به محل کار قربانی ماجرا رفتند.آنها با مشاهده بهم ریختگی وسایل در زیر زمین و رد خون که تا خروجی در مغازه دیده می‌شد پی بردند که قربانی جنایت پیش از مرگش با عامل یا عاملان قتل درگیر شده و درمغازه‌اش با چاقو از پا در آمده است.

مأموران در ادامه تحقیقات و با توجه به مشاهدات شان مطمئن شدند مهاجمان ناشناس از پیش با قربانی آشنایی داشته‌اند.

ازسوی دیگر خانواده مصطفی هم در تحقیقات، از اختلاف‌های شدید مقتول و شاگرد مغازه‌اش پرده برداشتند.بنابراین پسر21 ساله تحت بازجویی قرارگرفت.اما او با زیرکی سعی کرد خود را بی‌گناه نشان دهد.بعد هم ادعا کرد شب حادثه با اجازه مصطفی، زودتر از همیشه مغازه را ترک کرده است. اما دربازجویی‌های فنی سرانجام لب به اعتراف گشود و پرده از راز سرقت مرگبار برداشت.«از مدت‌‌‌ها پیش کلید یدکی مغازه را ساخته بودم.به همین خاطر برخی مواقع به انباری دستبرد می‌زدم. روز حادثه هم احساس کردم صاحب مغازه متوجه سرقت از انباری شده و به من شک کرده است. با توجه به اینکه احساس می‌کردم بزودی اخراج خواهم شد تصمیم گرفتم این بار مقدار زیادی لوازم یدکی را به سرقت ببرم.به همین خاطر نیمه شب وقتی اطمینان پیدا کردم مصطفی مغازه را ترک کرده و به خانه رفته است، به محل کارم برگشتم.پس ازجمع‌آوری لوازم گرانقیمت، خواستم آنجا را ترک کنم که ناگهان مصطفی را درچارچوب در دیدم. از ترس اینکه مبادا مرا تحویل پلیس بدهد چاقویی را که همراه داشتم به طرفش گرفته و تهدیدش کردم. اوهم با عصبانیت خواست تا آنجا را ترک کرده و دیگر برنگردم. اما ناگهان با چاقو به طرفش حمله کردم و...»

پس از این اعترافات، کارآگاهان جنایی با ابهامی روبه‌روشدند. چراکه با مقایسه جثه ضعیف شاگرد مغازه و هیکل قوی قربانی جنایت مطمئن شدند که وی به تنهایی قادر به ارتکاب جنایت نبوده است. بدین‌ ترتیب بازجویی‌ها ادامه یافت تا اینکه متهم اعتراف کرد در جریان سرقت مرگبار، یکی از دوستانش نیزهمراهش بوده است. بنابراین ساعتی بعدهمدست شاگرد جنایتکار نیز به دام افتاد و به مشارکت در قتل اعتراف کرد.پس ازتکمیل تحقیقات، پرونده به دادگاه کیفری استان ارسال شد. قضات دادگاه نیز پس از محاکمه و باتوجه به درخواست اولیای دم، برای دو متهم، حکم قصاص صادر کردند.با توجه به اعتراض متهمان به رأی صادره، پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور ارسال و در نهایت قضات دادگاه عالی حکم صادره از سوی دادگاه کیفری استان مازندران را تأیید کردند. سرانجام رأی صادره برای اجرا به دادسرای عمومی و انقلاب استان مازندران ارجاع شد و سحرگاه دیروز، هردوجوان اعدامی در محوطه زندان به دارمجازات آویخته شدند.

این درحالی بود که ساعاتی قبل از اجرای حکم، تعداد زیادی از بستگان دو جوان اعدامی با تهیه پلاکارد‌هایی در مقابل زندان ساری حضور یافته و درخواست گذشت ازسوی خانواده قربانی جنایت را داشتند.اما با اصرار اولیای دم به اجرای حکم، دو جنایتکار به دار مجازات آویخته شدند.