سیدالشهدا سه بار فرزندم را به من بخشید

به گزارش رکنا، همه ساله اخباری از انسان هایی می شنویم که در موقعیت های حساسی در زندگی، حضور ائمه را در کنارشان به وضوح حس کرده اند. افرادی که با عناوین نظرکرده یا حاجت گرفته از آن ها یاد می شود. به همین دلیل به گفت وگوی مادری رفته ایم که سه بار از سیدالشهدا حاجت گرفته است و به شنیدن داستان عجیب این مادر نشستیم.

فرزند شما باید سقط شود

این مادر در خصوص اولین باری که از سالار شهیدان  حاجت گرفته است می گوید: ‌زمانی که در ماهه هفتم بارداری برای فرزند دومم که پسر است بودم؛ روزی برای مشکلی که داشتم به پزشک مراجعه کردم، پزشک در آن روز به من گفت که باید هرچه سریع تر جنین را سقط کنم زیرا به دلایل پزشکی احتمال اینکه بچه زنده به دنیا آید نبود؛ اما من به فرزندم دلبسته بودم و نمی خواستم که آن را از دست بدهم. زمانی که از همه جا نا امید شده بودم از امام حسین(ع) مسئلت کردم که فرزندم از بین نرود. با این حال علی رغم حرف پزشک، تا پایان دوران بارداری بچه را نگهداشتم و به لطف سالارشهیدان تا پایان دوران بارداری هیچ مشکلی نه برای من نه برای بچه بوجود نیامد.

فرزند شما خواهد مرد

این مادر در ادامه در خصوص بار دومی که از این امام بزرگوار حاجت گرفته است می گوید: فرزند من در روز عاشورای حسینی به دنیا آمده است. به خاطر دارم که در آن روز قبل از اینکه مرا به اتاق عمل ببرند، پزشک مربوطه به من و همسرم گفت که بندناف دور گلوی بچه پیچیده شده است و بچه تا چند لحظه دیگر خفه می شود و احتمال اینکه بچه زنده بدنیا آید قریب به صفر است. در همان لحظه امام حسین(ع)  را به خون علی اصغرش قسم دادم که فرزندم مرده بدنیا نیاید. پس ازینکه از اتاق عمل بیرون آمدم وبه هوش شدم، متوجه شدم که فرزندم سالم به دنیا آمده و در آغوشم آرام گرفته، در آن لحظه فقط اشک می ریختم و از سیدالشهدا تشکر می کردم.

فرزند شما مرد

مادر حاجت گرفته در خصوص بار سومی که از شهید کربلا حاجت گرفته اذعان می دارد: زمانی که پسرم به سه سالگی رسید، روزی به ناگهان تشنج کرد و دهانش قفل شد و دیگر قادر نبود که نفس بکشد. پدرش برای اینکه بتواند راه تنفس پسرمان را باز کند انگشت خود را به زور در دهان فرزندمان کرد اما حاصلی جز پارگی انگشت همسرم به همراه نداشت. سپس به سرعت به همسایه خود که پزشک بود مراجعه کردیم؛ زمانی که او فرزندمان را معاینه کرد گفت او دیگر نفس نمی کشد و قلبش از حرکت ایستاده است.

این مادر در ادامه تصریح می کند: پس ازینکه همسایه این حرف را زد با حالی پریشان و آشفته پسرمان را به نزدیک ترین بیمارستان رساندیم، به خاطر دارم که در حیاط بیمارستان فریاد زدم که یا امام حسین(ع) فرزندم را از خودت می خواهم و سپس در همان محل نذر کردم که اگر فرزندم زنده بماند برای او قربانی خواهم کرد. در همین حال که من و همسرم منتظر بیرون آمدن پزشک مربوطه از اتاق بودیم، پزشک در اتاق را باز کرد و گفت فرزند شما به زندگی بازگشته است و خوشبختانه هیچ مشکلی ندارد. در آن لحظه نمیتوانستم باور کنم که فرزندم به زندگی بازگشته است و فقط اشک ریختم اما زمانی که صدای گریه کردن فرزندم را از اتاق شنیدم همراه با اشک ریختن خندیدم.

این مادر در پایان گفت: چند سال بعد، جلوی یک دسته عزاداری، نذری که برای سلامتی فرزندمان کرده بودیم را ادا کردیم. پسرم نیز که آن موقع ده سال داشت مشغول به عزاداری برای سیدالشهدا بود. اکنون نیز که پسرم جوانی 20 ساله است همه ساله در عزاداری ایام محرم شرکت می کند و زندگی خود و هر آن چه که در زندگی به دست می آورد از الطاف این امام بزرگوار به خود می داند.

توسل به ائمه و یاری خواستن از ایشان در طول زندگی، همیشه موجب سعادت قلبی است، البته این توسل نباید محدود به بازه زمانی خاصی شود بلکه باید همیشگی و پیوسته باشد. با این حال محرم، ماهیست که سبب تسکین قلب های شکسته است و نباید از  توسل به سیدالشهدا و خاندان ایشان در این ماه که مختص به ایشان است غافل شد؛ شایسته است انسان نهایت استفاده قلبی و روحی را از این ماهه عزیز ببرد.

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.