زن شوهر دار با وسوسه های شیطانی پسرخجالتی را از راه بدر کرد

تیم گشتی کلانتری مصلای مشهد هنگام اجرای طرح تشدید مبارزه با سرقت‌های خیابانی، پسر جوانی را مشاهده کرد که دو کیسه‌گونی در دست داشت.

این پسر جوان که سرووضع ژولیده و به‌هم‌پاشیده‌ای داشت، هنگام رویارویی با ماموران انتظامی، دو کیسه‌گونی را کنار پیاده‌رو رها کرد و پا‌به‌فرار گذاشت.

ماموران کلانتری با مشاهده رفتار مشکوکش به تعقیبش پرداختند و کمی جلوتر درحالی‌که نفس‌نفس می‌زد، او را دستگیر کردند. در بازرسی از دو کیسه‌گونی متهم، مقادیری مواد‌مخدر صنعتی شیشه که پسر جوان برای مصرف خودش تهیه کرده بود، به‌همراه وسایل و قطعات سرقت‌شده از خودروهای سواری و سه دستگاه گوشی تلفن‌همراه و دیگر‌خرت‌وپرت‌های مسروقه کشف شد.

پسر جوان به‌اتهام سرقت به کلانتری منتقل شد و بررسی‌ها برای مشخص‌شدن دیگرسرقت‌هایش و همچنین اعلام موضوع به خانواده‌اش آغاز شد.

من مهران، ٢٢سال دارم

بیزاری از زندگی، در نگاه پسر جوان موج می‌زند. وقتی با او روبه‌رو شدم که خماری به سراغش آمده بود و مدام تقاضای زهرماری داشت.

پسر جوان پس از کمی کش‌وقوس رازهای مگوی زندگی‌اش را چنین برایم تشریح کرد: از ۴سال و ۴ماه قبل خانواده‌ام مرا طرد کردند.

همیشه خجالتی بودم تا اینکه اتفاقی با زنی شوهردار آشنا شدم و همان شد که در خانه اش معتاد شدم وقتی خانواده امفهمیدند معتاد شده‌ام  خیلی سعی کردند مرا از این منجلاب بیرون بکشند؛ اما شیشه و کراک روح و بدنم را وابسته خود کرده بود و اراده‌ای برای ترک نداشتم. در این مدت ٢ بار به‌خاطر سرقت دستگیر شده‌ام و سابقه کیفری هم دارم.

این وسایلی را که امروز از من کشف شده، خودم ندزدیده‌ام. از دوستم طلب داشتم. او هم این وسایل سرقتی را به‌جای طلبش دستم داد و داشتم برمی‌گشتم که دستگیر شدم.

پسر جوان آهی کشید و افزود: من با یکی از دوستانم که پدرومادرش از هم جدا شده و با پدربزرگش زندگی می‌کرد، رفیق شدم. او پسر خوب و سر‌به‌راهی است و الان هم به دانشگاه می‌رود؛ اما نمی‌دانم چطور شد که با برادر بزرگش باب رفاقت باز کردم و از طریق وی به زنی شوهر دار که مواد می خرید معرفی شدم قرار بود من فقط مواد کمی را هرروز به این زن برسانم.

پسر جوان بازوانش را با کف دست ‌مالید و پس از خوردن کمی آب، گفت: اعتیادم اول از قلیان در خانه نازیلا  که در غیاب شوهرش با هم ارتباط داشتیم شروع شد و بعد هم سیگار و کم‌کم موادمخدر، درنهایت به مصرف شیشه روی آوردم و الان هم که می‌بینید به چه حال‌وروزی افتاده‌ام.

او ادامه داد: من لکه ننگ خانواده و فامیلمان هستم و وقتی به گذشته برمی‌گردم، می‌بینم که فقط یک حرف برایم باقی می‌ماند و آن هم اینکه خودم کردم که لعنت بر خودم باد. دلم برای پدرومادرم

می‌سوزد.

در حق زحمت‌هایشان خیلی نامردی کردم؛ البته رو ندارم به چشمان مادرم نگاه کنم، چون یک‌بار چند‌تکه طلایش را دزدیدم و او متوجه شد. می‌گوید مرا بخشیده؛ ولی از خودم بدم می‌آیدبرای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

اخبار زیر را از دست ندهید:

ازدواج باورنکردنی مرد 68 ساله با نوه 24 ساله اش

در اتاق ویلا زندانیم کردند/ به زور لباس هایم را درآوردند و ...

حمله به خانه مانکن معروف دنیای مد/ سارق بادیگارد خانه را با چاقو زد + فیلم و عکس

شهروز با هر زنی صحبت می کرد فکر می کردم قبلا با او ارتباط داشته است / بارها سر زده به محل کارش رفتم تا اینکه ...

فیلم لحظه ورود رعب آور کوسه سفید به قفس غواص گردشگر + تصاویر

صحنه زشتی که دختر 4 ساله از پدر و مادرش در آشپزخانه دید + عکس

 

خواهر 50 ساله خواننده معروف از همسر 38 ساله اش باردار شد + عکس

عکس های یادگاری بازیگر زن معروف ایرانی از سفرش به کانادا +تصاویر

شغل دوم کمدین معروف ایرانی چیست؟ / با بیزنس جذاب آقای بازیگر آشنا شوید! +عکس