توبه ام را شکستم و به خانه مادر 3 شهید و جهیزیه یک عروس دستبرد زدم!
رکنا: شاید اگر آن طلافروش به خاطر سودجویی های خودش طلاهای بدون فاکتور و مسروقه مرا نمی خرید من هم دوباره توبه ام را نمی شکستم و به فکر سرقت نمی افتادم و اکنون این گونه زندگی ام نابود نمی شد.
نمی دانم چرا مجازات مالخران کمتر از سارقان است در حالی که اگر آن ها مال مسروقه را نخرند هیچ سرقتی در جامعه رخ نخواهد داد.
جوانی که به اتهام سرقت های سریالی توسط کارآگاهان اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی دستگیر شده است در حالی که عنوان می کرد به خاطر سرقت از منزل مادر 3 شهید دچار عذاب وجدان شده ام پس از آن که به سوالات افسر پرونده اش پاسخ داد به تشریح ماجرای خلافکاری هایش پرداخت و گفت: پدرم کشاورز است و زندگی متوسطی دارد با وجود آن که 3 برادر و 4 خواهر دارم اما در میان آن ها از وضعیت تحصیلی بهتری برخوردار بودم. آن روزها در رشته ریاضی فیزیک تحصیل می کردم که مادرم به خاطر نگهداری 50 گرم هروئین دستگیر شد و از من خواست تا جرم او را بپذیرم چرا که قبل از این ماجرا مادرم به خاطر نگهداری مواد مخدر به 17 سال حبس تعلیقی محکوم شده بود و اگر این بار نیز جرمش به اثبات می رسید باید آن 17 سال زندان را هم تحمل می کرد.
این گونه بود که من به خاطر مادرم، نگهداری مواد را قبول کردم اما قاضی که حدس زده بود من قصد فداکاری برای مادرم را دارم حداقل مجازات را برایم در نظر گرفت و من 3 سال بعد از زندان آزاد شدم و ازدواج کردم. پس از آن در حالی که 2 فرزند نیز داشتم به تحریک رفقایم سرقت از منازل را شروع کردم. البته در آن سرقت ها من فقط نگهبانی می دادم و در حمل وسایل مسروقه به دوستانم کمک می کردم تا این که روزی یک دستگاه گیتار مسروقه را به یک مالخر فروختم و کارآگاهان با ردیابی آن گیتار من و همدستانم را دستگیر کردند.
این بار به تحمل 5 سال زندان محکوم شدم و همسرم نیز از من طلاق گرفت. پس از آزادی از زندان به دنبال همسرم رفتم اما او شرط گذاشت که باید به دنبال نان حلال بروم و از خلافکاری هایم توبه کنم. این بود که به عنوان رفتگر در شهرداری استخدام شدم و از کارهای خلاف گذشته ام توبه کردم. دیگر آرامش به زندگی ام بازگشته بود و من مشاغل متفرقه دیگری مانند برق کشی ساختمان را هم انجام می دادم تا این که روزی در خیابان یکی از همبندی های سابقم را دیدم. او در حالی که مرا به خاطر پوشیدن لباس های رفتگری مسخره می کرد، گفت: من شهرستانی هستم و در باز کردن در منازل تبحر دارم تو هم خیابان های مشهد را کاملاً می شناسی و ما می توانیم خیلی زود پولدار شویم.
این بود که توبه ام را شکستم و دوباره به سرقت از منازل روی آوردم. در یکی از سرقت ها جهیزیه یک دختر را دزدیدیم و در سرقتی دیگر به منزل مادر 3 شهید دستبرد زدیم و درست 72 روز بعد از این سرقت دستگیر شدیم که بعد فهمیدم آن مادر خدا را به مقام 72 شهید کربلا قسم داده بود تا ما دستگیر شویم. این در حالی بود که من طلاهای مسروقه را به یک طلافروش که هم روستایی مان بود 30 هزار تومان زیر قیمت بازار می فروختم و...
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
دختر خوش صدای ایرانی به جای خوانندگی به عقد شیخ نشین دوبی در آمد
این جوان عینکی را می شنانسید / او شبح عابر بانک ها است +عکس
راز نامه عاشقانه پسر جوان به بازیگر معروف زن پس از خودکشی لو رفت + عکس
تسلیم شدن زن جوان در برابر مرد خواستگار و دوستش در بیابان
راز مرد شیطان صفت را دزد موبایلش به پلیس تهران لو داد / شاکی پرونده دستگیر شد! + عکس
خالی کردن حساب مازندانی ها با نرم افزار جاسوسی
فیلم گفتگو با مردی که حتی به زن مهربان تهرانی هم رحم نکرد / این مرد را می شناسید + عکس
خفت کردن های سریالی زنان روی پل عابر پیاده شرق تهران
اسرار مرگ سریالی سه شوهر یک زن + عکس
دزدان نامرد به پسر سرطانی هم رحم نکردند + عکس
وحید شرور معروف تهران در جشن آزادی از زندان دوستش را کشت!
حذف استقلال وپرسپولیس از آسیا؟ / خانم سربازرس AFC به وکیل ایرانی چه گفت؟
ارسال نظر