اتفاق وقایع عجیب در هنگام بازیگری برای رونی
رکنا ورزشی:مهاجم سابق شیاطین سرخ از فشار و استرسی که در دوران بازی تحمل کرده، حرف زده است.
به گزارش رکنا ورزشی، وین رونی بیش از هر بازیکن دیگری برای انگلیس و منچستریونایتد گل زد. برای مدت کوتاهی، او در جوانی، احساس میکرد که میتواند هر چیزی که میخواهد باشد، رقیب لیونل مسی یا کریستیانو رونالدو، در یورو 2004.
رونی، با استعدادترین بازیکن انگلیس پس از پل گاسکوئین، هرگز در مورد عصبانیت و دردی که در طول دوران بازیگری اش رخ داده و باعث شده تا او نسبت به ثمر رساندن برخی از بزرگترین گلهایش واکنش نشان دهد، به گونهای که انگار انتقام از یک دشمن نادیده است، صحبت نکرده است.
حتی یک ناظر معمولی در دوران حرفهای او میتوانست ببیند که در زمین او را تحت تأثیر قرار، او را به ماجراهای ناگوار خارج از زمین سوق میدهد، که تحت آزار و اذیت قرار میگیرد. همه کسانی که بازی او را تماشا کردند میدانستند که خشم وجود دارد اما این اولین بار است که او آن را توضیح میدهد. شاید به این دلیل است که او در نهایت آن را از بین برده و آماده است در مورد منبع آن و آنچه به آن دامن زده است صحبت کند.
تصادفی نیست که صحنه ابتدایی «رونی»، مستندی درباره زندگی و حرفه او که این هفته منتشر میشود، شبیه ادای احترام به گاو خشمگین در نقش رونی است، چهرهاش در یک کاپوت پنهان شده است و با مشت مشت به بدن سنگین ضربه میزند. کیسهای که در گاراژ خانهاش در چشایر آویزان است. خشمی که او احساس میکرد، او را در سن 16 سالگی در کانون توجه رها کرد، و او را به دلیل نحوه جویدنش مسخره کرد. رونی 36 ساله به نقطهای در زندگی خود رسیده است که هر روز با شغلی که به عنوان سرمربی دربی کانتی انجام میدهد هواداران جدیدی به دست میآورد. شاید به همین دلیل است که وقتی رونی از پایان دوران بازیگریاش صحبت می کند، پشیمانی کمی در حرفهایش دیده میشود. تنها حالا به عنوان یک پدر، به عنوان یک همسر، به عنوان یک مدیر، در اواخر عمرش است که آرامش پیدا کرده است.
رونی میگوید: «ما در یک خانه در کراکستث بزرگ شدیم، و وقتی پدربزرگم فوت کرد، زمان زیادی را در خانه خانوادهام در جاده آرمیل گذراندم. مادرم از من و دو برادرم مراقبت میکرد. حالا میدانم که کار سختی بودیم. در مورد اینکه مادرم در دوران کودکی از ما ناامید میشد، همیشه در حال قاطی کردن، خراب کردن وسایل خانه بود. او درست قبل از اینکه من برای اولین بار برای اورتون در سال 2002 بازی کنم فوت کرد. من واقعاً به او نزدیک بودم. وقتی او درگذشت، من داغون شدم. او شخصیت بزرگی بود.
وی افزود: وقتی او درگذشت، ضایعه بزرگی برای همه خانواده بود. او همیشه برای من لباسهای فوتبال میخرید. بسیاری از اعضای خانواده روز را در نان من میگذرانند و سپس، یک شب، زمانی که همه رفته بودند، من به نان خود برمیگشتم و تا دیروقت پیش او مینشستم. «مادر و پدرم اصلاً پول زیادی نداشتند. آنجا بزرگ شدن سخت بود. من همیشه در آن منطقه وارد دعوا میشدم. رفتن از این مرحله به اینکه مجبور شدم در سن 16 سالگی بازیکن لیگ برتر شوم و یک بازیکن بینالمللی شوم، چیزی بود که من برای آن آماده نبودم. من هرگز به طرف مقابل یک فوتبالیست بودن فکر نکرده بودم. من برای آن بخش از زندگی آماده نبودم.
مهاجم اسبق سه شیرها گفت: مدت زیادی طول کشید تا به آن عادت کنم و بفهمم چگونه با آن کنار بیایم. مثل این بود که به جایی پرتاب شده باشید که راحت نباشید. برای من سخت بود. من در جوانی اشتباهات زیادی مرتکب شده بودم، بعضی از آنها در مطبوعات و بعضی دیگر در مطبوعات نبودند، چه جنگ و چه هر چیز دیگری. برای من رسیدگی به آن، برخورد با مطالبی که در روزنامهها بود، برخورد با خانواده در آن زمان، بسیار سخت بود. در سالهای اولیه حضورم در منچستریونایتد، احتمالاً تا زمانی که اولین پسرم، کای را به دنیا آوردیم، واقعاً خودم را قفل کردم و هیچوقت بیرون نرفتم. مواقعی بود که چند روز از فوتبال مرخصی میگرفتم و من در واقع خودم را قفل میکردم و فقط مینوشیدم تا سعی کنم همه اینها را از ذهنم دور کنم.
رونی ادامه داد: ممکن است مردم بدانند که من گاهی نوشیدنی را دوست داشتم یا بیرون میرفتم، اما چیزهای بیشتری از آن وجود داشت. این چیزی بود که در سرم میگذشت. اکنون، مردم قدرت بیشتری برای صحبت در مورد چنین چیزهایی خواهند داشت. در آن زمان، در ذهن من و سایر بازیکنان، هیچ راهی وجود نداشت که بتوانم به رختکن یونایتد بروم و شروع کنم به گفتن "این احساسی دارم" زیرا شما این کار را انجام نمیدهید. سپس به جای اینکه افکار خود را بیرون بریزید، در نهایت از درون رنج خواهید برد. قفل کردن خودم باعث شد برخی از مسائلی را که با آنها درگیر بودم فراموش کنم، مانند یک پرخوری بود. "معمولاً، این در مورد گروهی از پسرها است، اما این یک خود پرخوری بود، اساسا، که به شما کمک میکند چیزها را فراموش کنید، اما وقتی از آن بیرون آمدید، به سر کار برمیگردید و هنوز آنجاست، بنابراین آسیب بیشتری نسبت به آن داشت.
انتهای پیام/
ارسال نظر