اعتراف فرزاد مجیدی؛ من و نکونام یک اتفاق تاریخی را رقم زدیم

 فکر می‌کنم کسانی که سالم کار می‌کنند، فعلا در فوتبال جایی ندارند. ما با فوتبال زندگی می‌کنیم و دلمان تنگ شده است. حتی اگر در جایی مشغول به کار نباشیم، باز هم عاشقانه فوتبال را نگاه می‌کنیم. اما بعد از قهرمانی استقلال و رفتن آقا فرهاد به امارات، در تهران ماندم و فعلا مشغول هستم.

* اگر هم پیشنهادی از تیم‌های لیگ برتری برسد، برایشان بازی می‌کنم. (با خنده) به هر حال خودم تصمیم گرفتم وزنم را کم کنم. برخی افراد یک‌سری صحبت‌ها را مطرح می‌کردند که من فقط آنها را می‌خواندم و اهمیتی نمی‌دادم. اراده کردم و حدود سه ماه، نزدیک به ۲۷ کیلو کم کردم. اکنون نیز در حال انجام ورزش هستم. زیر نظر استاد رضا ناصری که دروازه‌بان فوتسال ایران بوده و رزومه خوبی در کار بدنسازی دارد، مشغول ورزش هستم. هم بدنم به سلامتی خوبی رسیده و هم وزنم کم شده است. فعلا مشغول این کار هستم. ولی همچنان دلم برای کار در فوتبال ایران تنگ شده است.

فرزاد مجیدی

* من که برنامه‌ای ندارم. باید پیشنهادی وجود داشته باشد. در زمان مربیگری در استقلال، دوست داشتم به تیم محبوبم کمک کنم. من در این تیم همه کار کرده‌ام و تجربه حضور در تمام پست‌ها را دارم. من چمن مجموعه انقلاب را آب داده‌ام، برای این تیم صف نانوایی هم رفته‌ام، مدیر اجرایی بوده‌ام و... شاید خیلی‌ها در جریان نباشند ولی برای موفقیت و آرامش استقلال، من کارهای زیادی به‌عنوان مدیر اجرایی انجام دادم. من در یکی از سخت‌ترین برهه‌های باشگاه استقلال مسئولیت داشتم. نمی‌دانید که چه فشارهایی به تیم وارد می‌شد. اما خدا کمک کرد و با آمدن آقای آجرلو که مدیر قابل و توانایی است، مشکلی در آن سال نداشتیم. زمانی‌که مدیریت و اعضای تیم مشکلی نداشته باشند، تیم می‌تواند به اهدافش برسد. اهداف آقا فرهاد نیز روز به روز جلو می‌رفت و خدا را شکر توانستیم آن اتفاق تاریخی را در فوتبال ایران رقم بزنیم.

* من در استقلال تمام سمت‌ها را داشته‌ام. مربی، سرپرست، مدیراجرایی و... اوج حضورم در استقلال آنجا بود که افتخار داشتم با تصمیم مرحوم منصورخان پورحیدری سرپرست باشگاه شدم که جا دارد از ایشان یادی کنیم. مهم نبود فرزاد مجیدی چه سمتی داشته باشد، هدف من خدمت به استقلال بود.

* با افتخار دوست داشتم که به تیمم خدمت کنم. برای مجموعه استقلال و هوادارانش هر کاری هم انجام دهی، کم است. من هر چه دارم از استقلال است.

* من و نکونام در نساجی همکاری داشتیم و بعد از ۲۴ سال یک اتفاق تاریخی را رقم زدیم. وضعیت تیم ما خوب نبود اما با حضور آقایان نکونام و هاشمی‌نسب توانستیم یک نظم تیمی را بسازیم و خدا را شکر به موفقیت رسیدیم و تیم را به لیگ برتر آوردیم. من که کوچکترین نقش را داشتم، این صعود حاصل زحمت کادرفنی، مربیان و نفر اول باشگاه یعنی آقای صنیعی‌فر مالک نساجی بود که قائمشهری‌ها هیچ‌وقت نباید این نام را فراموش کنند.

* فوتبال قابل پیش‌بینی نیست. برای قهرمانی و در صدر جدول ماندن، باید سخت تلاش کرد، اعضای تیم باید تمرکز داشته باشند و به مسائل حاشیه‌ای فکر نکنند تا ان‌شالله استقلال قهرمان شود.

* من سه، چهار ماهی در امارات و در کنار آقا فرهاد بودم. فکر می‌کنم اوج بدبیاری و اوج بدشانسی که می‌تواند در فوتبال رخ دهد، برای تیم آقا فرهاد به وجود آمد. در لیگ امارات رقابت با تیم‌هایی مانند الوصل، العین، شباب الاهلی، الجزیره و الشارجه خیلی سخت است. زمانی‌که آقا فرهاد در کلباء به مصاف این تیم‌ها می‌رفت، با بدشانسی یا اشتباهات داوری مواجه می‌شد.

* اصلا اتفاقات عجیبی که رخ می‌داد یک طرف، اما وقتی که می‌گویند در فوتبال بدشانسی می‌آوری و نتیجه نمی‌گیری، اوج آن را من در کلباء و با آقا فرهاد دیدم. این موضوع خیلی من را متأثر کرد. بازیکنان این تیم برای باشگاهی مانند کلباء مناسب بودند اما اگر می‌خواستیم این تیم را از لحاظ مهره با باشگاه‌های بزرگ امارات مقایسه کنیم، کلباء خیلی پایین‌تر بود. رقبای این تیم بازیکنان میلیون دلاری می‌خریدند.

* از نظر سطح و کیفیت بازیکنان و امکانات، رقابت برابری نبود ولی وقتی می‌گویند تیمی بدشانس است، اوج آن را می‌توانید در کلباء ببینید. مثلا دیدار با العین را که باید پیروز می‌شد، بازی را واگذار کرد. اصلا در برخی از مسابقات داوری در نوع خودش عجیب بود. مثلا VAR برای ما پنالتی می‌گرفت ولی داور تصمیم دیگری می‌گرفت. به هر حال ان‌شالله او به‌زودی کارش را در تیم جدیدی آغاز می‌کند و برایش آرزوی موفقیت می‌کنم.

* فرهاد مجیدی که همیشه جذاب‌ترین گزینه فوتبال ایران بوده است. من در این رابطه هیچ اطلاعی ندارم و باید خود فرهاد تیم جدیدش را اعلام کند. ولی مطمئنم که بهترین تصمیم را خواهد گرفت. کلباء که تیمی ناشناخته بود، با مربیگری آقا فرهاد تا جمع چهار تیم پایانی جام حذفی نیز بالا آمد.

* از زمانی‌که آقا فرهاد هدایت این تیم را برعهده گرفت، وحشتی بین رقبا افتاده بود، چون تیمش خیلی خوب بازی می‌کرد. ولی باز هم می‌گویم که اوج بدشانسی و ناداوری را به چشم دیدم.

* بله به آقا فرهاد احترام زیادی می‌گذاشتند و چندین‌بار از او تقدیر کردند. علت این موضوع نیز این است که سبک کار فرهاد، قابل احترام است و فکر می‌کنم آنها نیز پیشرفت تیم کلباء را می‌دیدند. تیمی که به قول شما آسانسور لیگ بود اما به جایی رسید که یقه تیم‌های بزرگ را می‌گرفت. در خیلی از بازی‌ها از جمله دیدار با الوصل، تیم کلباء باید بازی را چهار بر دو برنده می‌شد ولی دو – دو مساوی شد. باز هم می‌گویم که امکانات کلباء با تیم‌های العین، الوصل، الشارجه، شباب الاهلی، الوحده و... قابل مقایسه نیست. اما کلباء در این دو سال تمام این تیم‌ها را شکست داد و هر زمان هم که آنها با کلباء بازی داشتند، تمام تن و بدن آنها می‌لرزید، علت آن نیز این است که تیم آقا فرهاد فوتبال بازی می‌کرد و تاکتیک داشت.

* برای استقلال و هوادارانش دلتنگ هستم. برای مجموعه استقلال آرزوی موفقیت می‌کنم و امیدوارم این تیم بتواند قهرمان شود.