فوتبال شبیه زندگی است، مخصوصا در ایران /  همه ناراضی و عده ای در فکر فرار!

مهدی ملکی/ دبیر گروه ورزشی

ژوزه مورایس چند روز پیش در اظهارنظری قابل تامل گفت:«مشکلات غیرقابل فهمی داریم، در فوتبال ایران هیچکس خوشحال نیست.» سرمربی پرتغالی سپاهان بعد از بازی تیمش مقابل شمس آذر به مدیران باشگاه اعلام کرد که قصد ترک ایران را دارد. منوچهر نیکفر مدیرعامل سپاهان ضمن تایید این موضوع، تاکید کرد که مورایس خیلی مصر به جدایی است و با توجه به اتفاقاتی که طی این ماه‌ها تجربه کرده‌، حق هم دارد. این اتفاق را در کنار صحبت های مدتی پیش پاکو خمز بگذارید. سرمربی اسپانیایی تراکتور که از رویه برگزاری بازی‌های لیگ و امکانات برگزاری این رقابت‌ها گلایه داشت، گفت:«پیش خودم می‌گویم آیا ارزش دارد من اینجا بمانم و کار کنم؟»

مورایس

واقعیت قابل انکار نیست. هر کسی از جایی که لذت نبرد و بدتر از آن اذیت هم بشود، فرار می‌کند. مگر آنکه راهی برای فرار و جایی برای پناه بردن نداشته باشد. از این منظر، تفاوت میان مربیان داخلی و خارجی در همین نقطه نمایان می شود. مربی ایرانی فرار کند و کجا پناه ببرد؟ یا باید برای همیشه قید مربیگری و فعالیت در فوتبال را بزند یا نهایتا مجبور است از باشگاهی به باشگاه دیگر نقل مکان کند. در اینصورت هم شاید اوضاع کمی بهتر شود اما در اصل ماجرا تفاوتی ایجاد نمی‌کند. دلیلش هم آن است که مشکلات و آنچه باعث نارضایتی و ناراحتی می‌شود، در سطح کلان اتفاق می‌افتد. از سمت نهادهای تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر. از جانب فدراسیون فوتبال و کمیته‌هایش. کمیته داوران، کمیته انضباطی و البته بخش‌ها و مسئولان اجرایی.

واقعا این چه فوتبالی است که دغدغه‌ها و مشکلاتش بسیار بیشتر از لذت بردن است! مگر فوتبال یک سرگرمی فراگیر و لذتبخش نیست؟ مگر فوتبال یک صنعت پولساز نیست؟ مگر نمی‌گویند فوتبال شبیه زندگی است؟ پس چرا سرگرمی تبدیل به جنگ اعصاب شده و سوهان روح و روان میلیون‌ها هوادار؟ پس چرا در این فوتبال حجم هزینه‌ها نسبت به درآمدها، تفاوت شگفت و مایوس کننده‌ای دارد؟ البته که نظریه چندان نادرستی هم نیست؛ فوتبال شبیه زندگی است، مخصوصا در ایران...

حدود دو سال پیش امیر قلعه نویی سرمربی وقت تیم گل گهر در مصاحبه ای جنجالی گفت:« در این سالها در فوتبال فقط ظلم بود و بی عدالتی.» رضا فتاحی، سرپرست تیم فوتبال سپاهان هم چند روز پیش اظهار امیدواری کرد که مشکلات سپاهان یک روزی با عدالت حل شود. حتی جواد نکونام که تیمش با صدرنشینی نیم فصل نخست را به اتمام رساند، بارها نارضایتی‌اش از شرایط باشگاه و البته قوانین و اتفاقات را علنی کرده. مشابه این وضعیت در تیم‌های پایین جدولی هم وجود دارد؛ شاید اینطور به نظر برسد که تیم‌شان نتیجه نگرفته و هواداران ناراضی هستند اما اوضاع عمیق‌تر از این حرف‌هاست و واقعا خیلی چیزهای عادی سرجای خودش نیست که بتوان صرفا «فوتبالی» وضعیت را سنجید.

چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم، چه مسئولان خوش‌شان بیاید و چه نیاید، نکته مهم اینکه خروجی فوتبال دولتی همین است که مقابل چشمان‌مان رژه می‌رود. فوتبالی که از چند نهاد و ارگان برای بخش‌های مختلف آن تصمیم گرفته می‌شود. نمونه‌اش موضوع مجوز واردات خودرو برای ملی‌پوشان. البته اینکه چنین پاداشی منطقی، درست و برحسب عدالت بوده یا خیر، محل بحث و نقد نیست. موضوع این است که مصوبه‌ای به تایید و امضای هیات وزیران رسیده اما یکسال بعد توسط نهادی دیگر وتو می‌شود. همین تصمیم ابتدایی و البته بعدی، یکی از حواشی مهم یکسال اخیر فوتبال ایران بوده و البته همچنان هست.

وبگردی