سختگیری دارنده توپ طلا به پسرش
دارنده توپ طلا به این نکته اشاره کرد که در تمرینات با پسرش بسیار سختگیر است.
به گزارش رکنا، کریم بنزما مهاجم فرانسوی رئال مادرید با نشریه جی کیو درباره مسائل مختلفی صحبت کرد.
*توپ طلا:
از بچگی یکی از بزرگترین چالشها و رویاهایم بوده است. چیزی نیست که هر روز به آن فکر کنم. این طور نیست که با هدف بردن توپ طلا به تمرینات بروم اما همیشه در ذهن من بوده است. از بچگی همین بوده است. در نسلی بزرگ شدم که رونالدو و زیزو را دیدم. آنها توپ طلا را میبردند. به همین دلیل یاد گرفتم که از دیدن آنها لذت ببرم. سال گذشته چهارم شدم هر چند که در آن سال جوایز تیمی را نبرده بودم. امسال همه چیز را بردهام.توپ طلا تحقق یک رویاست. مفهوم خاصی دارد چرا که از سن کم هدف من بوده است. همه بازیکنان رویای این را دارند که روزی توپ طلا را ببرند.
*الگوها در بچگی:
الگوهایم پدر و مادرم بودند چرا که دوران بسیار سختی را داشتند. بازیکنی نبود که الگوی من باشد. نمیگویم که همیشه مشکلاتم را به تنهایی حل کردم اما همیشه برای رسیدن به هدفم سخت تلاش کردم. در 15-16 سالگی از رونالدو و زیدان الگو میگرفتم اما هرگز به خودم نمیگفتم که باید شبیه فلان شخص باشم.
*حضور فرزندانش در جشن قهرمانی چمپیونزلیگ:
حس بینظیری داشت و فوقالعاده بود. زمانی که دختر و پسرم به دیدنم در استادیوم آمدند، بسیار امید بخش بود. بچهام عاشق فوتبال بود. لحظات فوقالعادهای بود. نمیدانم چطور توصیفش کنم.
*کریم بنزما در نقش پدر:
یک خاطره فوتبالی با پسرم ابراهیم داریم. در فوتبال بسیار خوش اخلاق هستم اما وقتی با او تمرین میکنم زیاد خوش اخلاق نیستم. اگر به حرفم در مورد پاس دادن یا استپ یا این چیزها گوش ندهد، طوری با او صحبت میکنم که انگار در حال انجام فوتبال واقعی هستیم. برایم مهم نیست که بگوید:بابا، میخواهم گریه کنم یا ناراحت هستم. رفتارم این گونه است چون پدرم مثل من بود. رابطهام با پسرم این گونه بود هر چند که در پایان تمرین بغلش میکنم طوری که انگار برنده شدهایم (میخندد).
*مهمترین لحظات دوران فوتبالت:
اولین گل چمپیونزلیگی با میلان و بعدش اولین گلم با رئال مادرید؛ لحظاتی استثنایی بودند. همچنین لحظه اولین گلم بعد از آن لحظات اخیر در چمپیونزلیگ. هر چند که قبلش چهار چمپیونزلیگ برده بودیم، تیم خوبی داشتیم. پنجمین جام خیلی خاص بود. نمیگویم که نسبت به بقیه جامها نقش بیشتری داشتم اما چنین حسی داشتم.
*پیشرفت در باشگاه:
شروع خیلی مشکلی داشتیم چرا که خیلی جوان بودم و در رئال مادرید تنها بودم. زبان اسپانیایی را بلد نبودم. اولین فصلم خیلی مشکل بود اما با خودم فکر کردم: آسان نیست. استعداد دارم و همه چیز برای موفقیت در این باشگاه مهیاست اما باید بهتر شوم و رشد کنم. اگر به سطح کنونی ادامه بدهم، موفق نخواهم شد.حالا کمتر از آن زمان تمرین میکنم اما طبیعی است. با این وجود وقتی 21 ساله بودم هم این طور نبود که دیوانهوار رفتار کنم. میتوانم به این اشاره کنم که فوتبال قبلا چطور بوده است. حالا متفاوت است. به جز آن باید سبکم را کمی عوض می کردم زیرا باید هماهنگ میشدم.
*شد که به توانایی هایت شک کنی؟
نه، بیشتر شبیه یک جشن بود که سخت تلاش کنم. جام جهانی و چمپیونزلیگ برایم لحظاتی مملو از جشن بودند. به طور مثال هر کسی نمیتواند در جام جهانی در تیم ملی فرانسه شرکت کند.
*بعد از فوتبال چه کار می کنی؟
نمیدانم، شاید به جوانها کمک کنم تا تمرین و آنها را هدایت کنم تا به بازیکنان خوبی تبدیل شوند که میتوانند کارهایی فراتر از گلزنی انجام بدهند. به نظرم با بازیکنان جوان در فوتبال کنونی خوب تمرین نمیشود. از آنها میخواهند که فقط گل بزنند. اما میخواهند گل بزنند اما این کافی نیست. نمیخواهم زیاد از فوتبال دور شوم.
انتهای پیام/
ارسال نظر