درد مشترک گرشا رضایی و بابک صحرایی + فیلم
رکنا: یادداشت بابک صحرایی را درباره آهنگ «یه روز» با صدای گرشا رضایی بخوانید.
![درد مشترک گرشا رضایی و بابک صحرایی + فیلم](https://cdn.rokna.net/thumbnail/RW3B3CPfdtGp/yYGYIWiRH1jE7SFsFf8OS8GtVdPr30fs0wJj5HjN1IuvcJmljcN6H8bAsgVZzpzYCc2Paf9tWNy3TqJ7J2yYx6_iJ_9nS3dv9VaDD9pzMsmGiYQZhOmIlhgOn3kc4a2cxob1LbtVitWvtfuJ1_NwVg,,/%DA%AF%D8%B1%D8%B4%D8%A7+%D8%B1%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C+%D9%88+%D8%A8%D8%A7%D8%A8%DA%A9+%D8%B5%D8%AD%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C.jpg)
به گزارش رکنا، بابک صحرایی که این روزها سوگوار از دست دادن مادر است، یادداشت تلخی را همزمان با انتشار آهنگ «یه روز» با صدای گرشا رضایی منتشر کرد. چهارمین و آخرین قطعه از آلبوم تازه گرشا رضایی به اسم «یه روز» به انتشار رسید.
بابک صحرایی درباره این قطعه نوشت:
منو تو اوج رگبار، این آخرین بار
تو بغلت نگهدار
«یه روز» با صدای بسیار زیبا و موسیقی درخشان گرشا رضایی عزیزِ جانم منتشر شد
«یه روز» انگار پیش بینی تقدیرم است. این ترانه را زمانی روی موسیقی ناب و زیبای گرشا رضایی عزیزم نوشتم که مادرم در این جهان نفس می کشید.
روز سیاه و تلخ خاکسپاریاش، کنار مزارش، پیکر بیجانش را بغل کردم و سرم را روی قلبش که دیگر صدایی نداشت گذاشتم. حس زمان هایی بهم دست داد که قدم از قد مادرم کوتاهتر بود و در بغلش جا می شدم. با همه وجودم از مادرم خواستم که من را در بغلش نگه دارد. اما حقیقت این دنیا، امان نداد و آن لحظه، آخرین لحظه ای شد که در آغوشش بودم
ابتدای ترانه «یه روز» را انگار برای این لحظه از زندگی ام نوشته ام. قبل اینکه به این لحظه برسم
الان چهل و چهار ساله ام و تا اینجای عمرم مثل برق و باد گذشته. می دانم مابقی عمرم هم، هرقدر که باشد، به چشم بر همزدنی می گذرد و به آن «یه روز» موعود می رسم. روزی که دوباره مادرم را، پدرم را، در آغوش می گیرم.
مثل ادامه این ترانه که چندین ماه پیش نوشتهام:
یه روز
این جادههای دور، این ابرای صبور
ما رو تو آغوش می گیرن
یه روز
دلتنگیای ما، تنهائیای ما
پایان می گیرن
مادرم صدای گرشا را بسیار دوست داشت و بخشی از سرنوشت من با هنر بینظیر و درخشان برادر عزیزم گرشا رضایی، تبدیل به ترانه ای شد که از مهمترین ترانه های عمرم است.
ارسال نظر