آهنگساز ایستاده در غبار: شاید تا آخر عمر نتوانم مشابه موسیقی این فیلم را بسازم!

* فیلم‌سینمایی «ایستاده در غبار» به لحاظ نوع ساخت و روایت کمی خاص بود موسیقی آن هم برای شما همینطور بود؟

پروژه «ایستاده در »غبار از این جهت خاص بود که حجم موسیقی خیلی زیادی داشت. این فیلم به دلیل نوع ساخت و کارگردانی‌اش باید از قطعات متعددی در آن استفاده می‌شد. همچنین موسیقی در این فیلم یک شخصیت مستقل داشت و حتی گاهی هم بیرون می‌زد.

 

* این بیرون زدن موسیقی و کلاً حجم موسیقی فیلم چه بازتاب‌هایی داشت؟

انتقاداتی داشت اما به نظرم این‌که موسیقی این فیلم بیرون زده بود و کاملاً ملموس بود نقطه قوت محسوب می‌شد. البته در عین این موارد کل موسیقی یک شخصیت و انسجام واحد داشت.

 

* چرا برای ساخت قطعات سراغ فضای موسیقی ایرانی یا حداقل سازهای این سبک نرفتید؟

استفاده از موسیقی ایرانی برای فیلم را خیلی نمی‌پسندم مگر این‌که فضای فیلم و تصویر طوری باشد که نیاز به این نوع موسیقی متن داشته باشد.

 

* منظورتان دقیقاً از فضای تصویر چیست؟

مثلاً روی فیلم «کمال الملک» نمی‌توان موسیقی پاپ، ارکسترال یا غربی قرار داد و فضای آن به گونه‌ای است که حتماً باید سراغ موسیقی ایرانی بروید. اما در کارهای دیگر که آزادی Freedom عمل وجود دارد، انتخاب من هم متفاوت است.

 

* در تولید موسیقی «ایستاده در غبار» تا چه حد با کارگردان یا سایر عوامل فیلم همفکری داشتید؟ خصوصاً که با محمدحسین مهدویان و چند نفر از عوامل فیلم دوستی قدیمی دارید. این رابطه در ساخت موسیقی هم دخیل بوده است؟

دوستی من با عوامل فیلم در ساخت موسیقی دخیل بود. پیش از «ایستاده در غبار» یک تجربه مشابه در مجموعه «آخرین روزهای زمستان» داشتیم و برای اولین‌بار نبود که این مدل را امتحان می‌کردیم. در این پروژه هم از ابتدا می‌دانستیم که از موسیقی چه چیزهایی می‌خواستیم.

 

* فکر می‌کنم یک نکته مثبت و برتری کارهای شما با این تیم هم این است که از ابتدا در جریان جزئیات فیلم هستید.

از زمانی که ایده به ذهن محمدحسین مهدویان می‌رسد تا شروع پروژه و پیگیری مراحل مختلف همه ما در جریان هستیم و همفکری خوبی با همدیگر داریم. معمولاً او آنقدر راجع به همه چیز فکر می‌کند و ایده‌هایش کامل است که طی همفکری‌هایی که داریم تغییر خاصی نمی‌کند.

 

* برای ساخت موسیقی این فیلم آثار دهه پنجاه یا شصت و به خصوص موسیقی فیلم‌های آن دوره را شنیدید؟

من با موسیقی دهه پنجاه زندگی می‌کنم و همین الان هم اگر بخواهم از موسیقی لذت ببرم کارهای آن دوره را گوش می‌کنم. برای ساخت این فیلم به آن کارها رجوع نکردم و فقط کافی بود کمی به ذهنم رجوع کنم. فضای تنظیم و حس و حال موسیقی آن دوره را می‌پسندم چون کارهای آن زمان درگیر تکنیک نبودند. اولویت برای موسیقی دهه پنجاه و شصت حس و حال بود.

 

* خودتان هم که متولد دهه شصت هستید و با این مدل کارها زندگی کرده‌اید.

کارهایی در زمان کودکی گوش می‌کردم که الان برای خودم جای تعجب دارد! چون هم‌سن‌های من کارهای دیگری گوش می‌کردند ولی علاقه خودم از کودکی به کارهای ارکسترال بود.

 

* موسیقی این فیلم را به صورت یک جا ساختید یا روی هر پلان جداگانه قطعاتی را می‌ساختید؟

به دلیل این‌که از لحاظ زمانی محدودیت داشتیم، بچه‌ها هر پلانی که ضبط می‌کردند را به دستم می‌رساندند و من روی آن موسیقی می‌ساختم. پلان‌ها و سکانس‌ها ترتیب خاصی نداشتند و گاهی یک سکانس از اول و گاهی از پایان می‌ساختم. چون اصولاً ترجیح این است که کل فیلم را ببینید و بعد موسیقی را بسازید اما من سعی کردم این کار را روی فیلمنامه جلو ببرم.

 

* با توجه به اینکه کارها را بدون ترتیب می‌ساختید، چطور به یک جمع‌بندی رسیدید؟

با خواندن فیلمنامه «ایستاده در غبار»، اتود ملودی را زدم و من در همه مراحل نگارش و تمرین بازیگران و بخش‌های دیگر حضور داشتم و همه جزئیات برایم نهادینه شده بود. فرصتی برای اتمام فیلمبرداری نداشتم و باید به سرعت کارها را تحویل می‌دادم.

 

* آلبوم «ایستاده در غبار» را چرا تا این حد با فاصله از اکران ارائه کردید؟

تلاش من این بود که انتشار آلبوم همزمان با اکران فیلم باشد. بعد از چند وقت خبرهایی درباره انتشار به زودی آلبوم داشتیم اما همه این اتفاقات براساس قول‌هایی بود که به من می‌دادند. این پروژه برایم اهمیت زیادی داشت و پیگیر انتشارش بودم چون شاید تا آخر عمر نتوانم مشابه موسیقی «ایستاده در غبار» را تولید کنم. ما برای این فیلم 50 دقیقه موسیقی تولید کردیم و همین موضوع اتفاق ویژه‌ای در سینما Cinema محسوب می‌شد. خصوصاً این روزها که ژست روشنفکری باعث حذف موسیقی متن از سینما شده است.

 

* فکر کنم با روند عدم استفاده از موسیقی مخالف هستید. درست است؟

اگر عدم استفاده از موسیقی به جا باشد بد نیست ولی گاهی اوقات فیلم نیاز به موسیقی دارد ولی از آن استفاده نمی‌کنند. این‌که از موسیقی کمتر استفاده می‌کنند مد شده ولی در دهه پنجاه یا شصت موسیقی‌های پر حجم و پر سر و صدا را در فیلم‌ها می‌شنیدیم.

 

* برسیم به موسیقی فیلم‌سینمایی «لاتاری».

«لاتاری» با همه فیلم‌های قبلی محمدحسین مهدویان تفاوت داشت و من هم سعی کردم در موسیقی این تفاوت را داشته باشیم. به سمت فضای الکترونیک رفتم و از گیتار الکتریک و چند ساز الکترونیک استفاده کردم. تلفیق ملودیکا و گیتار آکوستیک هم با این فضا مناسب شده بود. دلیلش هم این بود که فضای فیلم کمی تین‌ایج‌تر بود و می‌طلبید که موسیقی جوان‌تری داشته باشیم. می‌شد به همان سبک موسیقی ارکسترال جلو برویم ولی ترجیح دادم کار متفاوت انجام بدهم.

 

* مدل موسیقی لاتاری برایتان سخت نبود؟

نوع موسیقی «لاتاری» برایم سخت بود ولی خودم این سختی را انتخاب کردم. پیش از شروع تولید با محمدحسین مهدویان مشورت کردم و او هم استقابل کرد و خوشحالم که خروجی کار خوب بوده است.

 

* انتخاب قطعه روزبه بمانی برای فیلم لاتاری با نظر شما هم بود؟

محمدحسین مهدویان انتخاب کرد و برای استفاده از آن با هم مشورت داشتیم. اوایل قصد داشتم تغییرات جدی در این قطعه لحاظ کنم ولی تغییرات جزئی در تنظیم قطعه روزبه بمانی برای لاتاری لحاظ کردم که این مورد با همکاری آقای سعید زمانی بود. در موسیقی فیلم از گیتار الکتریک استفاده کرده بودم ولی کار روزبه بمانی با گیتار آکوستیک و پیانو وجود داشت و به همین گیتار الکتریک این کار را برای آقای زمانی ضبط و ارسال کردم. نسخه جدید فقط برای فیلم استفاده شد و در فضای مجازی همان نسخه قبلی مجدداً پخش شد.

 

* انتخاب قطعه روزبه بمانی خوب بود یا اگر خودتان کاری را تولید می‌کردید بهتر می‌شد؟

نمی‌دانم. اما این کار روی فضای فیلم ما نشست و از سوی دیگر زمان زیادی برای تولید قطعه جدید نداشتیم. شاید اگر قطعه روزبه بمانی را استفاده نمی‌کردیم نمی‌توانستیم اثر دیگری تولید کنیم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.