همسایه های این خانه احساس خطر میکردند
رفت و آمدهای مرموز به آپارتمان شماره 10 رمز و راز عجیبی داشت / همسایه های تهرانی ترسیده بودند
حوادث رکنا: آپارتمان کوچک رمز و رازی داشت و میهمانانش دستور داشتند بدون هرگونه صدایی رفت و آمد کنند.
همسایه ها داستانهای زیادی دهان به دهان می گفتند؛ از خانه تیمی گرفته تا پاتوق شیشه ای با اعضای یک باند مخوف که در بیخ گوششان زندگی آرامی دارند.
اعتراضهای خاموش
ساکنان یک ساختمان 5 طبقه در تهران مدتها می شد که در راه پله ها و آسانسور ساختمان با مردان جوان روبه رو می شدند که همیشه سعی داشتند با کسی رابطه دوستی برقرار نکنند و رفت و آمد آرامی به خانه شماره 10 داشته باشند.
وقتی بعد از کنجکاوی های بسیار مشخص شد که همه این مردان جوان در یک آپارتمان 72 متری کنار هم زندگی می کنند، با وجود اینکه آنان به هیچکس آزار نمی رساندند، احساس خطر به جان همه نشست تا اینکه نزد مدیر ساختمان رفتند و اعتراض کردند.
مرد 65 ساله که در این مدت خود نیز گرفتار سوءظن شده بود، اما همیشه در گرفتن حق شارژ می دید که ساکنان واحد 10 نظم خاصی دارند یا هیچگاه صدای بلندی از آنان نشنیده بود از مرد 32ساله ای که مستاجر خانه بود، خواست صاحبخانه اصلی را دعوت به جلسه ای کند.
روز تشکیل جلسه از مرد صاحبخانه خبری نشد و هرچه به موبایل وی زنگ زدند، جوابی نشنیدند و مرد مستاجر نیز ادعا کرد صاحبخانه اش اجازه اظهارنظر به وی را نداده است.
شکایت نزد پلیس
وقتی همه شاخه ها برای رازگشایی از خانه کوچک به بن بست خورد، چند تن از همسایه ها توطئه ای چیدند تا یک شب وقتی همه ساکنان واحد 10 در خانه هستند، با پلیس 110 تماس گرفته و ادعا کنند اعضای یک باند مخوف در همسایگی شان خانه تیمی دارند.
همین اقدام صورت گرفت، اما پلیس با وجود تحقیقات میدانی با توجه به اینکه دلایل منطقی مبنی بر مجرم بودن ساکنان آپارتمان کوچک در دست نبود، از تماس گیرندگان خواست در دادسرا به طرح شکایت بپردازند.
شکایت در دادسرا
گروهی از ساکنان این ساختمان پا در دادسرا گذاشتند و به طرح شکایت پرداختند.
یکی از زنان ساکن به دادیار پرونده گفت: من بیشتر اوقات به خاطر ماموریت کاری شوهرم با پسر 12 ساله ای که دارم تنها هستم و از وقتی مردان جوان مرموز زیادی به واحد 10 رفت و آمد می کنند و حتی نگاه هایشان ترسناک است، نگران شده ام و احساس خطر می کنم.
مرد دیگری نیز گفت: در این ساختمان نزدیک به 20 خانوار زندگی می کنند و باید زن و بچه هایمان در امنیت زندگی کنند. ما از صاحبخانه واحد 10 خواستیم در جلسه حضور یابد، اما نیامد. بیشتر نگران شدیم. از مرد جوانی که می گوید مستاجر است، خواستیم توضیح بدهد در داخل خانه چه می گذرد؟! ادعا کرد صاحبخانه خواسته وی دخالت نکند. حالا نمی دانیم این مردان که نزدیک به 15 نفر هستند، در آپارتمان کوچک چه میکنند؟
مدیر ساختمان پررمز و راز نیز گفت: چهره های کسانی که به این آپارتمان رفت و آمد دارند، خیلی موجه است. جز همان مستاجر اصلی بقیه بسیار رفتار خوبی دارند، اما شاید این یک رفتار فریبنده باشد که ما گول بخوریم.
احضار صاحبخانه به دادسرا
دادیار پرونده وقتی با ادعاهای عجیب ساکنان ساختمان روبه رو شد، صاحبخانه آپارتمان کوچک را به دادسرا احضار کرد. این مرد با وجود دریافت احضاریه های پی در پی در دادسرا حاضر نشد تا اینکه حکم جلب وی صادر شد و ماموران کلانتری در حالی که صاحبخانه برای سرکشی کوتاهی وارد ساختمان شده بود، با راهنمایی همسایه ها وی را دستگیر کردند.
راز میهمانان خانه کوچک
«حمیدرضا» که باور نمی کرد دستگیر شده باشد، در برابر دادیار پرونده به رازگشایی از ماجرای پنهان خانه 72 متری اش برداشت.
وی گفت: وقتی این آپارتمان را خریدم، کلی آرزو داشتم و فکر کردم زن و بچه هایم خوشحال می شوند، اما همزمان با مشکل مالی شدیدی مواجه شدم. بارها در آگهی روزنامه ها خوانده بودم که دانشجوها یا مجردها دنبال خوابگاه می گردند، به همین خاطر من هم آگهی دادم و نزدیک 16 دانشجو یا کارمند مستاجر من شدند و در همان خانه تخت خوابهای مدل سربازی گذاشتم و شرایط یک خوابگاه را فراهم کردم.
حمیدرضا ادامه داد: تعهدنامه سفت و سختی تهیه کردم و به امضای آنها رساندم. شرط این بود که با کسی رفت و آمد نداشته باشند و سر و صدایی نکنند. هیچ کدام به سیگار هم لب نمی زنند جز همان مستاجری که همه ساکنان وی را می شناسند و او را مامور کنترل دیگر مستاجرانم کرده ام. می خواستم در مدت زمان کوتاهی به پول خوبی برسم. قسمتی از قرض هایم را بپردازم و بعد دست زن و بچه هایم را گرفته و به خانه خودم بردم، اما انگار اشتباه کرده ام.
این اقرارها کافی بود تا دادیار پرونده همه مستاجران را نیز به دادسرا احضار کند و مشخص شد که 12 مستاجر دانشجوی غیربومی هستند که به خاطر نداشتن پول پیش مناسب، شرایط سخت حمیدرضا را پذیرفته اند و بقیه نیز مردان تنهایی هستند که در ادارات مختلف کار می کنند و هنوز شرایط مالی مناسبی پیدا نکرده اند.
بنابر این گزارش، دادیار پرونده با توجه به اصرار ساکنان ساختمان به جلوگیری از وجود یک خوابگاه در همسایگی شان، از حمیدرضا تعهد گرفت که خیلی زود فضا را به شرایط آرام برگرداند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر