سوء مدیریت عامل اصلی انقراض یوز است نه تصادفات جاده‌ای

به گزارش رکنا، در حالی که از خبر زنده‌گیری و قاچاق Contraband یک توله یوز در منطقه جاجرم خراسان شمالی هنوز یک سال هم نگذشته، چند روزی است خبر مرگ یک یوزپلنگ در حاشیه پناهگاه حیات‌وحش میاندشت بر اثر برخورد با خودروهای عبوری در محور در جاده سنخواست به جاجرم خراسان شمالی آه از نهاد متخصصان و دوستداران محیط زیست برآورده. خبری که برای مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست اهمیت چندانی ندارد چرا که طی روزهای گذشته، در میان انبوهی از مطالب منتشر شده روی پایگاه اطلاع‌رسانی و صفحات مجازی این سازمان، از جمله فراخوان‌های صدور پروانه شکار و تشریح فواید شکارگاه‌های خصوصی، به خبر مرگ یکی از اندک بازماندگان نسل یوز در ایران حتی اشاره‌ای هم نشده و حالا پس از گذشت 4 روز از مرگ این حیوان ارزشمند و بالا گرفتن اعتراضات مبنی بر بی‌توجهی سازمان حفاظت محیط زیست نسبت به این اتفاق ناگوار، توضیحاتی مختصر درباره نحوه مرگ حیوان و سرنوشت لاشه روی پورتال این سازمان منعکس شده است. این بی‌توجهی البته قابل درک است که چرا سازمان حفاظت محیط زیست طی سال‌های گذشته در مسیر نادیده گرفتن حیات وحش کشور که یوزپلنگ آسیایی، آسیب‌پذیرترین گونه آن است، روندی صعودی را طی کرده و طبیعتاً در برابر این خبر ناگوار حرفی برای گفتن ندارد. چه آنکه اظهارنظرهای غیرکارشناسی می‌تواند حجم مضاعفی از سرزنش و انتقاد را نسبت به ناکارآمدی مسئولان این سازمان رقم زند: ساعاتی پس از آن‌که اصغر مطهری، مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی در پاسخ به رسانه‌ها خبر تصادف Crash یک یوز ماده جوان را اعلام کرد خبر آمد که یوزپلنگ تصادفی یک نر 8 ساله است نه ماده جوان؛ تناقضی که سبب شد بسیاری از علاقمندان محیط زیست در فضای مجازی بپرسند که آیا مسئولان محیط زیست توانایی تعیین جنسیت و سن تقریبی لاشه یک یوزپلنگ را هم ندارند؟

مطهری درباره مرگ این یوز می‌گوید: وقوع این حادثه Incident در حالی است که تابلوهای هشدار دهنده برای آگاه سازی رانندگان عبوری، در نزدیکی محل حادثه نصب شده بود. از راهداری و حمل و نقل جاده‌ای استان انتظار می رود نسبت به ایجاد سرعتکاه در این مسیر اقدام کند تا ایمنی یوزها و دیگر گونه های جانوری منطقه حفظ شود.

اما ساعاتی بعد محمدحسین صالحی، کارشناس حیات وحش اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی با بیان این‌که پناهگاه حیات‌وحش میاندشت جاجرم زیستگاه یوزپلنگ آسیایی در خراسان‌شمالی است می‌گوید: نصب تابلو علائم از نیازهای ضروری این منطقه برای حفظ این گونه حیوانی است اما متأسفانه جاده از مسیر زیستگاه یوزپلنگ عبور داده شده است اما هیچ تابلو و علائمی برای رانندگان خودرو مبنی بر این‌که در مسیر زیستگاه یورپلنگ آسیایی تردد می‌کنند و یا به آنجا نزدیک می‌شوند، نصب نشده است.

بدین ترتیب به نظر می‌رسد، مسئولان محیط زیست نه درباره تشخیص جنسیت و سن لاشه یوزپلنگ را ندارند بلکه درباره اینکه در جاده عبوری از مهمترین زیستگاه یوز در استان، علائم هشداردهنده برای رانندگان نصب شده یا نشده هم اتفاق نظر ندارند.

از تناقض‌ها که بگذریم با نگاهی به همین اظهارنظرهای کوتاه مسئولان محیط زیست خراسان شمالی، پرسش دیگری مطرح می‌شود: آیا آقای مدیرکل، انتظارشان از مسئولان راهدای و حمل و نقل جاده‌ای استان مبنی بر نصب سرعتکاه در این مسیر را با خود مسئولان مربوطه هم در میان گذاشته‌اند یا طرح این موضوع صرفا در راستای پاسخگویی به رسانه‌هاست؟ آیا نقاطی حادثه‌خیز از این جاده طی بررسی‌ها و مطالعات کارشناسان تعیین شده یا انتظار آقای مدیر از مسئولان راهداری، نصب سرعتکاه در کل مسیر جاده را شامل می‌شود؟ اصولا نصب سرعتگیر تا چه حد می‌تواند از بروز چنین خسارت‌های جبران‌ناپذیزی به اندک بازگان جمعیت یوز کمک کند؟

آنچه مسلم است، طی سال‌های گذشته حدود 10 یوز را در تصادفات جاده‌ای از دست داده‌ایم که 7 مورد از آنها تنها در یک مسافت 12 کیلومتری از جاده عباس‌آباد واقع در استان سمنان رخ داده‌ است؛ همان مسافت حادثه‌خیز که چند سالی است مدیر پروژه حفاظت از یوز و مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست وعده فنس‌کشی‌ شدنش را می‌دهند. وعده‌ای که هرگز محقق نشد و حالا مدتی است مسئولان محیط زیست وزارت راه را مقصر تحقق نیافتن این وعده و افزایش تلفات یوز این جاده معرفی می‌کنند. اما حقیقتا تصادفات جاده‌ای چه نقشی در انقراض یوز ایفا می‌کند؟ آیا کاهش جمعیت این گربه ارزشمند تنها ناشی از مرگ 10 یوزی است که در تصادفات جاده‌ای تلف شده‌اند؟ آیا عامل انقراض یوز، تصادفات جاده‌ای است و صرفاً با این توجیه که نمی‌توان سراسر جاده‌های نزدیک به زیستگاه‌های یوز را فنس‌کشی کرد و با این توضیح که وزارت راه با سازمان حفاظت محیط زیست همکاری نمی‌کند باید دست روی دست گذاشت و شاهد خداحافظی یوز با زیستگاه‌های کشور شد؟ پاسخ واضح است: تصادفات جاده‌ای عاملی ثانویه در کاهش جمعیت یوز هستند که سازمان حفاظت محیط زیست باید تا حد امکان برای جلوگیری از آن بکوشد اما عامل اصلی انقراض یوز که متأسفانه سال‌هاست پشت بهانه‌هایی مانند تصادفات جاده‌ای پنهان می‌شود سوء مدیریت یا به عبارتی فقدان مدیریت است.

خال‌شناسی بسیاری از یوزپلنگ‌های تلف‌شده طی سال‌های گذشته از جمله «یارقلی»، یوزپلنگ نر 8 ساله‌ای که هفته پیش جان سپرد، حکایت از مطابقت خال‌های این یوزپلنگ‌ها با یوزپلنگ‌هایی که پیشتر شناسایی شده بودند دارد. اینکه یوزپلنگ‌هایی که تلف می‌شوند همان یوزپلنگ‌هایی هستند که پیشتر شناسایی شده بودند احتمالی تلخ را قوت می‌بخشد: بازماندگان نسل یوزپلنگ آسیایی همان چند یوزپلنگ شناسایی شده هستند که تعدادشان به 20 فرد هم نمی‌رسد. احتمالی تلخ که ادعای غیرمستند مسئولان پروژه حفاظت از یوز و مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست مبنی بر وجود بین 47 تا 50 یوز در کشور را به چالش می‌کشد.

بدین ترتیب گربه‌سانی ارزشمند که سال‌هاست علی‌رغم تخصیص اعتبارات قابل توجه خارجی و داخلی، دادن وعده‌های امیدوارکننده، به کار گرفتن کارشناسان خارجی، برگزاری همایش‌های متعدد و انجام اقدامات نمایشی مانند چاپ عکس یوز روی پیراهن تیم ملی در عمل کوچکترین اقدامی برای احیای جمعیتش صورت نگرفته حالا رفته‌رفته به سرنوشت شیر ایرانی و ببر هیرکانی دچار می‌شود و مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست که سالها حفظ نسل یوز را جزو اولویت‌های سازمان متبوعشان معرفی می‌کردند راه گریزی به جز متهم جلوه دادن وزارت راه و شهرسازی ندارند.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید