کتاب "معشوقه ویتگنشتاین" را مطالعه کنید
رکنا : کتاب "معشوقه ویتگنشتاین" ارتباط تنگانگ و فراموش شده زندگی روزمره انسان با جریانهای بزرگ و بطنی اندیشه را به تصویر می کشد.
ما مثل دایناسورها بیسر و صدا منقرض نخواهیم شد، به دست عاملی بیرونی. ما چنان پر صدا زیر آوار برساختههای خودمان منقرض میشویم که حتی آن ساس کوچکِ دست آخر بکت هم عطای حیات را به لقایش ببخشد.
به گزارش رکنا ، کتاب "معشوقه ویتگنشتاین" روی دیگر دست آخر بکت است، یا بهتر است بگویم چند روز بعد از پایان دست آخر بکت اتفاق میافتد. زنی غوطهور در فراموشی و عادت ماهانه در میان ویرانههای تمدن و گزارههای منفرد پرسه میزند؛ آنچه را که میسوزد میسوزاند، و آنچه را که میبیند به کلمه تبدیل میکند. کلمهها، کلمهها. گزارههای منفرد که در ظاهر یک پراکندگی عظماست از تاریخ تمدن بشر. اما باطناً اشارههای مستقیمیست به آنچه انسان را از حیوان بودن فراکشید. یا به زعم من در پایین دستِ طبیعتِ حیات قرار داد.
در این کتاب عجیب ارتباط تنگانگ و فراموش شده زندگی روزمره انسان با جریانهای بزرگ و بطنی اندیشه به نمایش درمیآید. و به وضوح میبینیم که واسطههای قدرت چگونه حریر اندیشه را به حریق آتش بدل کردهاند و نه تنها به جان انسان، بلکه به جان محدوده مهد حیات انداختهاند. کتاب به سبک ویتگنشتاین مجموعهای از گزارههاست، با این تفاوت که مبدأشان نه اندیشیدگی، بلکه فراموشیست و مقصدشان مرثیهای بی احساس است از مجموعه آنچه بشر بدان فخر میکرد و سرنهایت باعث فقدانش شد.
فقدان، نه بیگانگی. زیرا اگرچه ما به خاطر غرور ورزیدن به مخلوقات شایسته بیگانگی بودیم، اما در هم شدن نادانیمان با غرور دچار فقدانمان کرد.
پس از پایان این رمان دیدم که بازماندگان حیات، زخم خورده و زخمی از تمدن ما، چگونه با احساسی از آرامش فقدان ما را از مجموعه حیات شکرگزار بودند.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
حجت بداغی - نویسنده
ارسال نظر