نگاهی به قسمت پنجم سریال «بازنده»؛
ثروت، قدرت و زخمهای کهنه
رکنا: قسمت پنجم سریال «بازنده» با روایتی پیچیده و پرکشش، ابعاد تازهای از این معمای پیچیده را آشکار ساخته و مخاطب را به تفکر و تحلیل وامیدارد. یکی از نکات برجسته این قسمت، تأکید بر نقش ثروت و قدرت در شکلگیری انگیزهها و رفتار شخصیتهاست.
به گزارش رکنا، سریال « بازنده » به خوبی نشان میدهد که چگونه ثروت میتواند به بذر نفاق و طمع تبدیل شود و روابط بین شخصیتها را پیچیدهتر کند. در این قسمت، شاهد هستیم که هر یک از شخصیتها با توجه به میزان ثروت و قدرتی که دارند، واکنشهای متفاوتی نسبت به ماجرای گم شدن جانا نشان میدهند. برخی از آنها به دنبال بهرهبرداری از این موقعیت برای رسیدن به اهداف خود هستند، در حالی که برخی دیگر تلاش میکنند تا حقیقت را آشکار کنند.
منصور رفیع، پدر ناتنی ارغوان که گویی با انگیزه نابودی خانواده ارغوان و کاوه پا به میدان گذاشته است از یک سو و حتی کاوه و ماجرای پنهان کاریهای او از سوی دیگر پیچیدگیهای این معمای چند محور را تشکیل میدهند. حتی نمیتوان از حضور آوا با بازی صدف اسپهبدی و شخصیت مرموز او نیز گذشت. شخصیتی که گویی با حسادت و انگیزههای فردی یکی از افراد مهم و تاثیرگذار در روند گم شدن پرونده جانا است.
ماجرای گم شدن جانا، زخمهای کهنهای را در شخصیتها باز کرده است. این زخمها، که در گذشته هر یک از شخصیتها ریشه دارد، اکنون به عنوان انگیزهای برای انجام اعمال مختلف عمل میکنند. برخی از شخصیتها به دنبال انتقامگیری از گذشته هستند، در حالی که برخی دیگر تلاش میکنند تا گذشته خود را پنهان کنند.
بهروز صابری با بازی امیر غفارمنش، پدر دختری که ارغوان در کودکی مظنون به قتلش شده بود یکی از همان افرادی است که به نظر میرسد کینه و زخم کهنه قدیمی انتقام خون دخترش را با خودش حمل میکند و 20 سال این کینه را تا امروز آورده است تا زهر آن را به موقع به ارغوان و خانوادهاش بریزد. اما انگیزه او فارغ از شناسهشناسی واقعی، وقوع جرم است و این چیزی است که به نظر میرسد باید سرنخهای دیگری را در روند داستان جستجو کرد.
در سریال بازنده، شخصیتهای خاکستری بسیاری وجود دارند که تصمیمگیریهای آنها تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد. این شخصیتها، با توجه به شرایطی که در آن قرار دارند، مجبورند تصمیمات دشواری بگیرند که ممکن است عواقب ناخوشایندی داشته باشد.
سریال به خوبی نشان میدهد که چگونه ثروت و قدرت میتوانند بر رفتار و تصمیمگیری افراد تأثیر بگذارند. کاوه که از یک خانواده فقیر زندگی خود را آغاز کرده و با پشتوانه ارغوان شرکت ساختمانیاش را سر و سامان داده است به خوبی میداند در وانفسای روزهای گم شدن دختر کوچکش اگر ورشکست شود تمام زندگیاش از بین میرود و چه بسا اگر نقشه گم شدن دخترش را کشیده باشد شاید بتواند با دریافت پول هنگفت از مادرزنش، شرکتش را از ورشکستگی نجات دهد و خودش را در مقابل منصور رفیع سربلند نگه دارد.
قسمت پنجم سریال بازنده، با روایتی پیچیده و شخصیتپردازیهای قوی، مخاطب را به دنیایی مرموز و پر از راز میبرد. این قسمت با تأکید بر نقش ثروت و قدرت در شکلگیری انگیزهها و رفتار شخصیتها، ابعاد تازهای از این معمای پیچیده را آشکار ساخته و مخاطب را به تفکر و تحلیل وامیدارد.
در کل میتوان گفت سریال «بازنده» با روایتی پرکشش، مخاطب را به دنیایی مرموز و پر از راز میبرد. این سریال با شخصیتپردازیهای قوی و پرداختن به موضوعات اجتماعی، تا به اینجا به اثر تأملبرانگیز بدل شده است
ارسال نظر