این مطلب از صفحه وب گردی تهیه شده و فقط جنبه سرگرمی دارد
حرف و حدیثها درباره استوری همایون شجریان/ «مزخرفات» نه تنها کم نشد، زیاد هم شد
یک روزنامهنگار نوشت: «اتفاقا آدمهایی در حد و اندازهی آنها، که به درست یا غلط جایگاهی میان مردم و صاحبِ صدا و تریبونی در میان افکار عمومی هستند، خودشان و نوشتههایشان و مواضعشان «مهم» است و باید دربارهی آن حرف زد.»
همایون شجریان ، خواننده سرشناس ایرانی، بامداد امروز بجای آب، نفت روی آتش شبکههای اجتماعی ریخت و شد آنچه که نباید میشد.
او که از شایعات اخیر درباره رابطه خودش و سحر دولتشاهی گویا صبرش خسته شده بود، در متنی به همه این شایعات به عنوان «مزخرفاتی» اشاره و تلویحی همه را رد کرد.
اما اگر تا امروز شایعات و حرف و حدیثها درباره زندگی خصوصی همایون شجریان در بخش کوچکی از شبکههای اجتماعی جا داشت، امروز همه سهم شایعه و شوخی و خنده و لودگی و نصیحت و توصیه و تاسف و ... را پر کرد.
نگاه برخی از کاربران هم این بود که در این مواقع، چهرهها باید از مدیر و مشاور رسانهای بهره ببرند تا چنین اشتباهاتی پیش نیاید،برخی هم پا را فراتر گذاشته و معتقد بودند که اصلا ادبیات همایون شجریان برعکس پدرش همین است. برخی حق دادند که همایون شجریان این میان واقعا کاسه صبرش لبریز شود و به سیم آخر بزند.
جستجوی نام همایون شجریان در شبکههای اجتماعی شما را با هزاران هزار نقد و تحلیل روبهرو میکند،اما شاید همه چیز به جمله یکی از کاربران ختم شود که « همایون این چه کاری بود که کردی؟»
درواقع همین حالا برخی از کاربران معتقدند که برداشت درست از این پست جدایی این دو نفر است و برخی مخالف این برداشت هستند و دوقطبیهای زیادی هم این وسط بوجود آمده است.
در همین خصوص پژمان موسوی، روزنامهنگار در صفحه اینستاگرامش نوشت: «نه زندگی خصوصی همایون شجریان و سحر دولتشاهی مهم است نه فکر میکنم به کسی ربطی دارد چه کسی با چه کسی رابطه دارد یا ندارد، یا چرا داشته، یا نداشته. آنقدر این کشور «مسئله» دارد که وقتی برای پرداختن به این حاشیهها نیست. ولی وقتی فردی در جایگاهِ همایونِ شجریان خودش با دستِ خودش محتوایی دربارهی جدایی از پارتنرِ خود منتشر میکند، و در آن از الفاظی استفاده میکند که زیبندهی او و جایگاهاش نیست، نوشتن از آن موضوع، دیگر معنای سابق را ندارد و اتفاقا مسئلهای است که باید دربارهی آن نوشت.
این، نه از سرِ بیکاری است، نه پرداختن به محتوایی زرد نه سَرَک کشیدن به زندگی خصوصی دیگران. اتفاقا آدمهایی در حد و اندازهی آنها، که به درست یا غلط جایگاهی میان مردم و صاحبِ صدا و تریبونی در میان افکار عمومی هستند، خودشان و نوشتههایشان و مواضعشان «مهم» است و باید دربارهی آن حرف زد. شخصا من و شما میتوانیم صدا یا شخصیتِ همایون شجریان را دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم، ولی او همایون شجریان است، یکی از سرمایههای فرهنگی و هنری ایران. اگر حتی دربارهی کسی چون او و حرفها و نوشتههایش هم نتوان نوشت پس دربارهی چه کسی میتوان نوشت؟»
ارسال نظر