گناه فرشته یا گناه شهاب حسینی ، لادن مستوفی ، امیر آقایی و ...

 سریال گناه فرشته به ایستگاه آخر رسید و برخلاف استقبالی که از قسمت‌های اولیه صورت گرفت، مخاطبان از شکل تمام شدن و پایان این مجموعه راضی نبودند.

در واقع از اواسط سریال این نارضایتی شکل گرفت و بیشتر هم به این دلیل بود که گره‌های داستانی و معماهایی که مدام در طول سریال مطرح می‌شد به شکل مشخصی سرانجام پیدا نمی‌کرد و آخر سر هم به شکلی بسیار ساده و دم دستی گره افکنی از اتفاقات را انجام داد.

حال نکته مهم در این نوشتار، نقد یا  تحلیل سریال گناه فرشته ساخته حامد عنقا نیست بلکه بیشتر به افرادی مربوط می‌شود که حضور آنها باعث توجه و استقبال از یک مجموعه نمایشی می‌شود و اکثریت مخاطبان به دلیل حضور بازیگرانی مانند شهاب حسینی، امیر آقایی، لادن مستوفی، مهدی سلطانی و حتی بهروز رضوی (دوبلور باسابقه) از همان ابتدا برای دیدن این سریال می‌نشینند.

در صنعت فیلم و سریال تمام جهان از هالیوود گرفته تا بالیوود و از شرق دور تا اروپا و ... بازیگران اولین قلاب برای به دست آوردن بیننده به شمار می‌روند به عبارتی ویترین جذب مخاطب هنرپیشگانی است که در آن مجموعه نمایشی حضور دارند.

گناه فرشته

تماشاگران همواره بیشتر از هرچیز دیگری در فیلم و سریال با بازگران هستند که آن را معرفی می‌کنند برای مثال می‌گویند: «یک سریال جدید اومده که شهاب حسینی، لادن مستوفی و ... توش بازی می‌کنند» حال در مراحل بعدی از کارگردان یا پلتفرم پخش کننده آن حرف به میان می‌آید. البته به غیر از کارگردانان صاحب نامی که خود برند معروفتری از هنرپیشه‌ها هستند. مثل فرهادی و کیمیایی در ایران و یا اسکورسیزسی، فینچر، تارانتینو، وودی آلن و ... در جهان.

حال پرسش این است که آیا خود بازیگران هم خود به این نقطه اتصال آنها بین مخاطب و یک مجموعه نمایشی آگاه هستند یا خیر؟ بسیار بعید است که نقش آفرینان مهم سینمای ایران از درجه اهمیت حضور خودشان آگاه نباشند، حال که اصل را بر این آگاهی گذاشته‌ایم پس چرا حاضر به همکاریی می‌شوند که برند هنری آنها را خدشه‌دار می‌کند؟ فقط برای پول است یا خیر مناسبات دیگری در میان است؟ 

بعید است که بازیگرانی مانند شهاب حسینی یا امیر آقایی و ... فقط به دلیل دستمزد بالا حاضر به همکاری با یک مجموعه نمایشی شوند چون برای آنها انواع و اقسام پیشنهادهای مختلف در دسترس است، از تبلیغات و همکاری با برندهای تجاری گرفته تا همین بازیگری و ... 

آیا واقعا بازیگران فیلمنامه را تا آخر نخوانده‌اند؟ برخی اوقات هم در صنعت سینما و سریال سازی ایران از این اتفاقات هم رخ می‌دهد که چند قسمت ابتدایی سریال آماده است و بر اساس آن قرارداد بسته می‌شود ولی بعدتر فیلمنامه سرانجام چندان موفقی پیدا نمی‌کند اما بازگران قرارداد دارند و ناچارند تا آخر همراه سریال باشند. (البته این هم یکی از احتمالات است).

برخی اوقات هم پیش می‌آید که بازیگران به دلایل مختلف حاضر به همکاری می‌شوند مثل دوستی و رفاقت یا اعتماد کردن به شخصی که کارنامه موفقی داشته است و ...

گناه فرشته

بهرجهت هر کدام از حالت‌های فوق باشد در نتیجه تاثیری ندارد زیراکه مخاطب نه در جریان این اتفاقات است و نه برایش اهمیتی دارد، برای او محصولی که در پیش روی است و برای آن وقت و هزینه گذاشته است ملاک است.

به این دلیل بازیگران باید مراقب این اهمیت و جایگاه خود یا بهتر است بگوییم مراقب این اعتماد تماشاگران به سابقه کاری و برند هنری خودشان باشند، چه‌بسا که تکرار این موضوع باعث می‌شود که جایگاهشان در نزد نگاه مخاطبان دچار خدشه شود و برای بازگرداندان این اعتماد راه سختی در پیش است.

در جهان امروز که روزانه از هر طرف جهان چندین فیلم و سریال در معرض دید تماشاگران به ساده‌ترین شکل ممکن قرار می‌گیرد اهمیت این نکته بسیار بیش از پیش است. فرقی هم ندارد برای بازیگران، سازندگان، پلتفرم‌های نمایش خانگی و ... همگی شامل این قانون اعتماد و یا سلب اعتماد مخاطب می‌شوند که باید از آن جلوگیری کنند و تنها راه هم ارتقا کیفیت محصول است.