خواستگاری سیاه از 7 عروس بیوه در مشهد / داماد خوش تیپ تبریزی بود + عکس

به گزارش رکنا، مرد کلاهبرداری که با معرفی خود به عنوان طلافروش یا تاجر پولدار با «بیوه زنان» ارتباط برقرار می کرد و سپس با وعده ازدواج، طلاهای آنان را با شگرد خاص می ربود یا با تهیه فیلم و عکس دست به اخاذی می زد با تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی درحالی دستگیر شد که از چند استان دیگر کشور هم تحت تعقیب بود.

تشکیل پرونده هایی در مراکز انتظامی مشهد، از فعالیت های مجرمانه مرد میان سالی پرده برداشت که خود را اهل تبریز معرفی می کرد و بدین ترتیب ماجرای کلاهبرداری از زنان بیوه و مطلقه با وعده واهی ازدواج در دستور کار پلیس قرار گرفت.

با توجه به اهمیت  و حساسیت این موضوع که زنان زیادی، قربانی تبهکاری های «کژدم حیله گر» شده بودند، سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی، گروهی تخصصی از کارآگاهان زبده اداره عملیات ویژه را مامور رسیدگی به این پرونده کرد.

به همین دلیل مطالعه گزارش های مال باختگان و زنانی که توسط این تبهکار حیله گر اغفال شده بودند،آغاز و مشخص شد که در برخی از موارد او با تهیه فیلم و عکس از ارتباط شیطانی خود با طعمه هایش چندین سال از آنان اخاذی کرده است ولی بسیاری از قربانیان «کژدم حیله گر» به دلیل جلوگیری از آبروریزی، نتوانسته اند از او شکایت کنند.

 طولی نکشید که جلسات تخصصی و کارشناسی این ماجرا زیر نظر سرهنگ محمدرضا افتخاری (رئیس اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی) برگزار شد و کارآگاهان با استفاده از شگردهای پلیسی به ردزنی کلاهبردار مذکور پرداختند اما نتایج تحقیقات نشان می داد که متهم مذکور بسیار زیرک و حرفه ای است و هنگام ارتباط با هرکدام از طعمه های خود از خط های تلفن مجزایی بهره می گیرد.

این در حالی بود که ریشه یابی خطوط تلفنی وی نیز به سرانجامی نرسید چرا که همه این خط های تلفنی به نام افراد بی سواد و تنگدستی در استان های شرقی کشور ثبت شده بود. با وجود این تلاش های شبانه روزی کارآگاهان به تهیه تصویری از این تبهکار حرفه ای انجامید که مال باختگان و زنان مطلقه آن را تایید کردند.

با شناسایی هویت «ناصر – ب» و آخرین تصویر وی، مشخص شد که او مرد 58 ساله ای اهل و ساکن تبریز است اما بررسی بانک های اطلاعاتی و استعلام های پلیس از مراکز برون سازمانی نشان می داد که وی 10 روز قبل از مشهد خارج  شده  و به تهران و کرج رفته است.

بنابراین گزارش، حالا دیگر مردی که بین مال باختگان به «کژدم حیله گر» معروف بود زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان اداره عملیات ویژه آگاهی قرار گرفت و در تور پلیس افتاد. قبل از آن که کارآگاهان برای دستگیری وی و با هماهنگی قاضی خدابنده (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) عازم تهران شوند، اطلاعاتی رسید که حکایت از بازگشت متهم در آینده نزدیک به مشهد داشت.

به همین دلیل گروه عملیاتی کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ خداوردی نژاد، اقدامات فنی و اطلاعاتی را با گزارش محرمانه مشخصات متهم تحت تعقیب به مراکز زیرمجموعه پلیس اماکن عمومی آغاز کردند و منابع دیگری مانند اجاره دهندگان سوئیت ها را نیز به کار گرفتند.

چند روز بعد زنگ یک تلفن محرمانه، کارآگاهان اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی را به تکاپو انداخت و آن ها بلافاصله سلاح های سازمانی را برداشتند  و با خودروهای پوششی به طرف مرکز شهر حرکت کردند در جایی که متهم سوئیتی را در آن با مشخصات سجلی جعلی اجاره کرده بود. کارآگاهان با رعایت اصل غافلگیری و با دستور قاضی کیانی (بازپرس پرونده) وارد عملیات شدند و «ناصر- ب» را در حالی دستگیر کردند که او همچنان مات و مبهوت به کارآگاهان لباس شخصی خیره شده بود. در بازرسی از محل اقامت «کژدم حیله گر» تعدادی فلش و مموری به دست آمد که تصاویر برخی شاکیان و شیوه های فعالیت های مجرمانه وی در آن وجود داشت.

 با انتقال این متهم 58 ساله به پلیس آگاهی، تحقیقات از وی با حضور 7 تن از زنان مال باخته ادامه یافت و او به فروش طلاهای شاکیان به طلافروشانی در خیابان شهید مفتح کوی طلاب مشهد اعتراف کرد.

به همین خاطر و با راهنمایی های سرهنگ شفیع زاده، کارآگاهان، طلافروشان مالخر را نیز دستگیر کردند که طلاها را بدون فاکتور خریده بودند. در همین حال یکی از شاکیان این پرونده به سروان مهربان (افسر پرونده) گفت: 7 سال قبل در یکی از بیمارستان های مشهد با «کژدم حیله گر» آشنا شدم.

آن زمان به تازگی از شوهرم طلاق گرفته بودم و اوضاع روحی مناسبی نداشتم. وقتی این تبهکار حیله گر با چرب زبانی وارد زندگی ام شد و وعده ازدواج داد من هم خیلی زود به او اعتماد کردم و این گونه روابط ما ادامه یافت ولی هنوز دو هفته بیشتر از این ارتباط اغفال گونه نمی گذشت که روزی از زندان تهران با من تماس گرفت و گفت: به جرم کلاهبرداری و سرقت به زندان افتاده است و سپس از من خواست تا 300 میلیون تومان به حساب برادرش واریز کنم که از شاکیان خودش رضایت بگیرد در غیر این صورت عکس ها و فیلم هایی را که از یک رابطه فریبکارانه تهیه کرده بود در فضای مجازی منتشر می کند.

من هم که از آبروی خودم می ترسیدم با هر بدبختی بود این پول را فراهم کردم و به او دادم ولی او بعد از آزادی از زندان مرا رها نکرد و همچنان با همین تصاویر از من اخاذی کرد تا این که وقتی فهمیدم کارآگاهان پلیس آگاهی او را دستگیر کرده اند نفس راحتی کشیدم وهمه استرس ها و نگرانی هایم پایان یافت.

 یکی دیگر از مال باختگان این پرونده گفت: شهریور سال گذشته مقابل مطب دندان پزشکی درون خودرو نشسته بودم که مردی خوش تیپ و شیک پوش، با من وارد گفت و گو شد و با چرب زبانی چنان فریبم داد که خودم نیز نفهمیدم چگونه به همین راحتی در دام یک کلاهبردار افتادم. او مدعی شد در بولوار سجاد مشهد طلافروشی بزرگی دارد و سپس از من خواست به خاطر این که خودروی بنز آخرین مدل خود را به دلیل ترافیک بیرون نیاورده، او را چند خیابان بالاتر برسانم من هم که محو خوش زبانی های او شده بودم، تقاضایش را پذیرفتم او در بین راه پرسید چرا طلاهایت را سرمایه گذاری نمی کنی؟ و ادامه داد: من با نگهداری امانت طلاها سود خوبی به شما می دهم. او طوری با اعتماد تمام دروغ هایش را حقیقت جلوه می داد که نه تنها من بلکه هیچ کس دیگری هم به او مشکوک نمی شد. به همین خاطر هم من دستبند و گردنبندم را بیرون آوردم و به او دادم ولی چند دقیقه بعد با شگرد عجیبی از خودرو پیاده شد و گریخت که من هنوز هم باورم نمی شود به همین راحتی فریب خورده ام و ...

همچنین یکی دیگر از طعمه های این تبهکار حرفه ای که زنی مطلقه و مسافرکش شهری بود درباره شکایت خود به پلیس گفت: من برای هتل های هسته مرکزی شهر مسافر جابه جا می کنم و از این طریق روزگارم را می گذرانم. روزی مقابل یکی از هتل های بزرگ نشسته بودم که مسافری خوش تیپ و قیافه به من گفت: خودروی دربستی می خواهم و نشانی خیابان بابک در منطقه بالاشهر را داد. من هم پذیرفتم و در طول مسیر به او گفتم شغل من مسافرکشی نیست! اما شما را به خاطر شخصیت جذاب تان سوار کردم چون قرار است برای تمدید رهن خانه، طلاهایم را بفروشم! و قرار بود به یک طلافروشی بروم! آن مرد خیلی با طمأنینه و آرام پاسخ داد:لازم نیست طلاهایت را بفروشی! من خودم تاجر طلا هستم آن ها را نزد من امانت بگذار و ماهانه مبلغ اجاره منزلت را بگیر و بیشتر از آن سود خوبی هم می دهم! به گونه ای که دیگر فعالیت در تاکسی اینترنتی را رها کنید و زندگی خوبی داشته باشید! با شنیدن این حرف ها خیلی دلگرم شدم و طلاهایم را از درون جعبه جواهرات بیرون آوردم او آن ها را دانه دانه در یک کیسه عینک گذاشت و درون جیبش قرار داد. بعد از چند دقیقه هم به بهانه شارژ تلفن مقابل یک مرکز خرید از خودرو پیاده شد و از من خواست منتظرش بمانم اما وقتی مدت زمان زیادی گذشت و از پاساژ بیرون نیامد از خودرو بیرون آمدم و فهمیدم که از طرف دیگر مرکز خرید فرار کرده است و من قربانی یک کلاهبردار حیله گر شده ام!...

 در همین حال یکی دیگر از قربانیان «کژدم حیله گر» به افسر پرونده گفت: من با خودرو مسافرکشی می کردم که او را در مسیر فرودگاه سوار کردم در همین شرایط دخترم تماس گرفت و من مشغول گفت وگوی تلفنی شدم به دخترم گفتم نگران نباشد با فروش طلاهایم پول اجاره خانه را تهیه می کنم! در این هنگام مسافر میان سال گفت: شما نظر کرده هستید!

چون من دیشب خواب دیدم که باید به فردی کمک کنم! حالا هم فهمیدم این خواب تعبیر خوبی داشته است. آن مرد سپس خود را طلافروش پولداری در بولوار سجاد معرفی کرد و از من خواست تا طلاهایم را امانت به او بسپارم و به همان مبلغ پول بگیرم و بعد با بازگرداندن وجوه دریافتی، طلاهایم را بازپس بگیرم اما آن مرد که خود را فردی معتقد جلوه می داد با ترفندی از خودرو پیاده شد و گریخت. بنابراین گزارش تحقیقات بیشتر درباره اقدامات مجرمانه دیگر این تبهکار حرفه ای در حالی ادامه دارد که یک مقام آگاه در پلیس آگاهی خراسان رضوی از شهروندان خواست چنان چه با این شیوه و شگرد متقلبانه در دام این مرد کلاهبردار افتاده  یا اغفال شده اند برای اعلام شکایت و شناسایی او به اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی مراجعه کنند و یقین بدانند که هویت آنان و همچنین ماجراهای اغفال با وعده و وعید واهی ازدواج به طور محرمانه در پلیس و دستگاه قضایی باقی خواهد ماند.

سجادپور

وبگردی