کارگردانی که دوست دارد نزدیک خط قرمزها فیلم بسازد/به احترام مردم سوسنگرد بخشی از فیلم را حذف کردیم +فیلم
رکنا: محمدحسین مهدویان میگوید دغدغه این را ندارد که لاتاری در جشنواره سیمرغ بگیرد یا نه، بلکه مهم این است تا با این فیلم به تعامل جدی با مخاطبان برسد.
لاتاری، سومین ساخته بلند سینمایی محمدحسین مهدویان، ساعت 20 یکشنبه 15 بهمن در سالن رسانههای جشنواره سیوششم فجر (پردیس سینمایی ملت) به نمایش درمیآید. دو فیلم قبلی مهدویان موافقان و مخالفان زیادی داشت و از همین روست که امروز هم بسیاری منتظرند تا جدیدترین ساخته او را که از زمان ساخت تا به امروز حاشیههای زیادی را هم داشته است، تماشا کنند. مهدویان در گفتوگویی حرفهای تازهای درباره لاتاری زده است که در ادامه میخوانید.
چه شد که بعد از ساخت دو فیلم با موضوع جنگی و سیاسی - تاریخی به سراغ یک سوژه اجتماعی رفتید؟ دوست نداشتید سه گانه خود را تکمیل کنید؟
وقت برای تکمیل کردن سهگانهها همیشه هست و این فیلم هم از نظر من به نوعی تکمیل یک جور سهگانه است؛ قهرمانی که شمایلش را در «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» دیدیم، به نظرم اینجا هم تا حدی تکرار میشود، ولی سی سال بعد یعنی در دهه نود.
به نظرم «لاتاری» خیلی جدا از فیلمهای قبلیام نیست، هرچند که فیلم، تاریخ معاصر ما نیست اما جنبههایی در این فیلم هست که آن را با فیلمهای قبلی من پیوند میدهد. مهمترینش هم حضور قهرمانی مثل موسی است که هادی حجازیفر هم نقشش را بازی میکند و در هر سه فیلم تکرار شده.
موضوع این فیلم قاچاق Contraband زنان است که در نوع خود بکر و تازه است چطور به سراغ این موضوع رفتید و نگران خط قرمزها نبودید؟
همیشه دوست داشتم در نزدیکی خطوط قرمز فیلم بسازم چون احساس میکنم آنجاست که آدم میتواند حرفهای جدی و جسورانه بزند و از تکرار پرهیز کند. ولی همیشه هم این مسئله نگرانیهایی برای امکان ساخت پروژههای اینچنینی به وجود میآورد و باید دردسرش را هم تحمل کرد. من هم تا حد زیادی به اینکه آدمها را به سختی متقاعد کنم که این فیلمها ساخته شوند، عادت دارم در مورد «ماجرای نیمروز» و «ایستاده در غبار» هم همینطور بود و حتی درباره «آخرین روزهای زمستان». میدانستم آن فیلمها دردسرهایی دارند، طبیعتا مخالفتهایی وجود خواهند داشت و باید وارد چالشهایی شوم که شدم. فرآیند صدور پروانه ساخت «لاتاری» خیلی طولانی و آزاردهنده شد، البته واقعا فکر نمیکردم اینقدر طول بکشد و این میزان از پیچیده شدن مسائل را پیشبینی نمیکردم. ولی به هر حال تصمیمام را گرفته بودم که این فیلم را بسازم و در نتیجه مسائلش را هم به تدریج با کمک دوستان دیگرم حل کردیم. به خصوص سیدمحمود رضوی که با ورودش به این
پروژه خیلی به حل شدن مسائل و التهابهای مربوط به پروژه کمک کرد. یعنی شاید اگر آقای رضوی به این پروژه وارد نمیشد، «لاتاری» هیچ وقت ساخته نمیشد.
این فیلم با توجه به تغییر عرصه کاری و موضوعی میتواند عیار کارگردانی شما را بسنجد، قبول دارید؟ به ویژه اینکه علیرغم سیمرغهای زیاد فیلمهای قبلیتان، در شاخه کارگردانی هنوز سیمرغ نگرفتهاید.
من یک فیلمسازم که سه چهار کار انجام داده و سبک و سیاق و روشهای خودم را برای فیلمسازی دارم. واقعا سیمرغ گرفتن عیار آدم را تعیین نمیکند. آنهایی که سیمرغ گرفتند یا نگرفتند اینطور نیست که لزوما کارگردانهای خوب یا بدی بودهاند. خیلی از کارگردانهای خوب سینمای ما اصلا در طول زندگیشان سیمرغ نگرفتهاند، حتی خیلی از بازیگرها و خیلی از عوامل دیگر سینما Cinema هم بودند که خیلی آدمهای مهمی بودند ولی هیچوقت سیمرغ یا جایزه مهمی نگرفتند. این چیزها خیلی به نظرم اهمیت ندارد، مهم این است که تو بتوانی یک روند متداوم و دنبالهدار را در فیلمسازی ادامه بدهی، دیدگاه مخصوص به خودت را داشته باشی و بتوانی حرفهای خودت را بزنی، بتوانی به یک تعامل جدی با مخاطبت برسی و بتوانی او را متاثر کنی و در مقابل از او تاثیر هم بگیری. من فکر میکنم در این صورت است که تو یک فیلمساز موفق هستی. اما این فیلم در زمینه کارگردانی تجربه متفاوتی بود که میتواند دیده شود و در کنار
فیلمهای دیگر مورد قضاوت Judgment قرار بگیرد.
از حیث ساختاری و فنی چقدر «لاتاری» به فیلمهای قبلی شما شباهت دارد؟
من فکر میکنم این فیلم هم به فیلمهای قبلیام شباهت دارد؛ هرچند «لاتاری» ویژگیهای منحصر بهفرد خودش را به لحاظ فنی و ساختاری دارد و به لحاظ فرم و ساختار تجربههای جدید و تازهای برای گروه خودمان بود. البته یک تفاوت عمده هم دارد و آن اینکه آن فیلمها با نگاتیو فیلمبرداری شده بودند و «لاتاری» دیجیتال است. همین تفاوت نکاتی را به فیلم بار کرد که اقتضائات فیلمبرداری دیجیتال بود. نوع دوربین روی دست و استفاده از لنز تله شباهتهایی به فیلم قبلی دارد اما فرقهایی هم نسبت به کارهای قبلی دارد که راجع به جزئیاتش میشود در آینده صحبت کرد.
این فیلم حواشی زیادی در فرایند تولید خود داشت، حالا که تمام شده است از محصول کار راضی هستید و فکر می کنید با توجه به فضای متفاوت قصه این فیلم هم مثل قبلیها مورد توجه قرار بگیرد؟
تا همینجا «لاتاری» نسبت به فیلمهای قبلی من از طرف مردم بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. تا الان اکرانهای فوقالعاده و واکنشهای بی نظیر مردم موقع تماشای فیلم، شور شوقی در فضای جشنواره ایجاد کرده است. فکر میکنم در زمان اکران هم چنین اتفاقی بیفتد. این توجه از سوی مردم طبیعتا همه هدفی بود که ما داشتیم. ما میخواستیم فیلمی بسازیم که مردم دوستش داشته باشند، به آن توجه کنند و در ادامه اکران موفقی هم داشته باشد؛ فیلمی که با آنها ارتباط خوبی بگیرد و آنها را تحت تاثیر قرار دهد. فکر میکنم «لاتاری» این کار را میکند. حالا اینکه جشنواره چگونه با آن برخورد کند به نظرم در درجه بعدی اهمیت است و راستش الان خیلی به آن فکر نمیکنم چون به هدفی که از ساختن این فیلم میخواستم برسم، به نظر خودم رسیدم و خوشحالم از این موضوع.
ظاهرا فیلمبرداری این فیلم حاشیهای داشت که به همین دلیل از مردم سوسنگرد عذرخواهی کردید. اساسا فکر میکنید چقدر این فیلم تحت تاثر حاشیهها قرار بگیرد؟
به هر حال چنین فیلمی همیشه امکان اینکه در معرض حاشیه قرار بگیرد را دارد. از روز اولی که تصمیم گرفتیم فیلم را بسازیم تا به امروز حاشیه داشتیم. البته تلاشمان را کردیم خیلی خبری منتشر نکنیم، اظهارنظر نکنیم، واکنش نشان ندهیم و درگیر حاشیه نشویم. باز هم این تلاش را ادامه میدهیم چون اصلا دنبال حاشیهسازی نیستیم. حاشیهها به نفع فیلم ما نیست و ممکن است آسیب بزند. از جمله همین موضوع سوسنگرد که به آن اشاره کردید، البته ما به احترام مردم سوسنگرد و به احترام درخواستشان و اینکه راجع به آن بخش از فیلم حرف داشتند، آن قسمت را از فیلم حذف کردیم و الان دیگر در فیلم نیست. این اتفاق هم فقط به این دلیل افتاد که مردم سوسنگرد ناراضی بودند، این فیلم برای مردم ساخته شده و قرار نیست که از آن برنجند، قرار است با آن همراه شوند و از آن لذت ببرند. ولی اساسا ترجیح میدهیم گرفتار حاشیهها نشویم چون فیلم به خودی خود پتانسیل حاشیهدار شدن را دارد و ما ترجیح میدهیم که این اتفاق نیفتد و یک اکران آرام و در شرایط خوب داشته باشیم.
در نشست خبری این فیلم خبرنگاری از سید محمود رضوی پرسید: آیا حاضرید فیلمی هم در مورد حمله به سفارت عربستان بسازید؟
وی پاسخ داد: حاضرم بسازم به شرطی که صفر تا صد آن ماجرا را نشان بدهم چون تنها بخشی از آن ماجرا گفته شده است.
ارسال نظر