پیشنهاد ائتلاف احمدی نژاد به فائزه هاشمی در انتخابات 1400
رکنا: فائزه هاشمی رفسنجانی شب گذشته در شبکه اجتماعی کلاب هاوس به طرح برخی موضوعات پرداخت.
به گزارش رکنا، به نقل از انتخاب، فائزه هاشمی با حضور در در کلاب هاوس گفت: احمدی نژاد به من پیشنهاد معاون اولی برای انتخابات 1400 داد. من قبول نکردم، چون سال ۸۸ را نمیتوانم فراموش کنم.
گزیده سخنان فائزه هاشمی رفسنجانی در زیر می آید:
یک سال و نیم است که به حزب کارگزاران نمی روم.
در انتخابات به عنوان کاندیدا ثبت نام نمی کنم.
اینکه منتظر نسل جدید اصولگرایان در شورای نگهبان و تغییر نظرشان در مورد حضور زنان در انتخابات باشیم، بعید می دانم به سن ما قد بدهد؛ اما تغییر نسلی در شورای نگهبان باعث می شود که فضا بهتر شود.
آقای هاشمی نسبت به آقای روحانی انعطاف پذیری بیشتری داشت و همینطور بهای بیشتری به کار کارشناسی می داد. سوم اینکه آقای هاشمی دنیا دیده تر بود، به خصوص سفرهای قبل از انقلاب ایشان.
روحانی ضد زن نیست؛ می خواست وزیر زن بگذارد، اما نگذاشتند.
احمدی نژاد مادر چاوز را بغل کرد و خیلی کارها را کرد، اما با او کاری نداشتند، اما خاتمی یک ادعایی درموردش مطرح شد و کلی بلوا به پا کردند.
آقای هاشمی سعی می کرد در صورتیکه روحانی مشورت بخواهد، به او مشورت بدهد.
من البته گله مند بودم که روحانی از ایشان مشورت نمی گرفت.
نشنیدم یک بار روحانی درمورد عربستان از آقای هاشمی مشورت بخواهد.
پدرم می گفت چرا تو هر جایی هستی، جنجال ایجاد می شود؟ او البته در بعضی جاها حامی من بود.
آقای یزدی در نمازجمعه به من حمله کرد و روزنامه زن را مرتد اعلام کرد؛ پدر به من گفت جواب بده.
قبل از آن، پدر گفت بیانیه ات را برای من بیاور، پدر که دید گفت «همین؟ اینکه چیزی ندارد؟»؛ بعد آمد خودش آن را پربارتر کرد.
جاهایی که تحت فشار بودم، آیت الله هاشمی از من حمایت کرد.
آیت الله هاشمی از دستگیری فرج سرکوهی خبر نداشت، حتی وقتی از آیت الله هاشمی می پرسند، بی اطلاع بود و می گفت ایشان در آلمان است.
به ما گفتند رادیو اکتیو علت فوت آیت الله هاشمی نبوده، چون باعث سرطان می شود نه ایست قلبی اما.....
روحانی هم نوشت روی گزارش باید عمیق تر بررسی شود.
پدر در اول انقلاب، مخالف این بود که پیش نویس قانون اساسی به مجلس خبرگان قانون اساسی برود؛ معتقد بود باید توسط خود مردم تصویب شود.
در بسیاری از احزاب مثل حزب خودمان (کارگزاران) روند دموکراتیک نیست، پس چطور میخواهیم به این سمت در کشور حرکت کنیم.
اگر آقای هاشمی بودند، حتما تشویق به حضور در انتخابات می کردند؛ ایشان اهل قهر کردن نبود.
پدر می گفت برای انتخابات ثبت نام نمی کنم، ما هم نمی دانستیم؛ نمی دانیم چه شد که ایشان تصمیم گرفت.
آنقدر مراجعات از گروه های مختلف زیاد بود که به نظرم ایشان متقاعد شد.
پدر به خاطر وزنه ای که داشت، می توانست کشور را به صورت اصلاحات ببرد؛ با درگذشت پدر، دولت آقای روحانی شعارها را فراموش کردند و از آن برگشتند؛ حتی اصلاح طلبان هم از راه خود جدا شدند.
پدر در دوره های مختلف از چپ و راست مورد حمله قرار می گرفت؛ بعد که کنار می رفتند، می آمدند دور ایشان جمع می شدند.
حملات جناح چپ به آیت الله هاشمی زیربنا شد برای آمدن احمدی نژاد.
این تخریب های اصلاح طلبان علیه پدر در پیروزی احمدی نژاد موثر بود.
هر چه به اصلاح طلبان می خواستم بگویم و خواستم بفهمانم که ما داریم از مردم دور می شویم، راهی نتوانستم پیدا کنم.
چپ و راست آقای هاشمی را می زدند، ما را هم می زنند.
آقای خاتمی استدلال هایی داشتند علیه شهردار شدن محسن هاشمی.
خودم را ضد انقلاب نمی دانم؛ خودم را انقلابی تر از بقیه می دانم، چون همش دنبال آرمان های انقلاب مثل آزادی بیان هستم.
من محسن را مدیر قوی ای می دانم، فکر میکنم هر جا قرار بگیرد می تواند موفق باشد.
به عنوان رئیس جمهور با نگاه فعلی، به محسن هم رای نمی دهم؛ ولی اگر بیاید و پیروز شود، از پسش بر می آید.
وقتی پدر، سیدحسن خمینی را «علامه» خواند، باید بگویم حتما اعتقاد داشته که گفته.
اینکه فکر کنیم قطعا یک وصیت نامه ای از آقای هاشمی بوده، اینطور نیست.
ولی باتوجه به شناختی که داریم احتمالا وصیت نامه ای از ایشان وجود دارد که الان در دسترس ما نیست.
احمدی نژاد به من پیشنهاد معاون اولی برای انتخابات 1400 داد.
من قبول نکردم، چون سال ۸۸ را نمی توانم فراموش کنم.
درخواست ائتلاف داد، اما قبول نکردم.
احمدی نژاد به من پیشنهاد مناظره داد، اما من قبول نکردم، اما ایشان را سلامت نمی دانم؛ حرف آقای میرحسین درمورد ایشان درست بود؛ ایشان توی دوربین زل می زند و دروغ می گوید.
هیچکدام از فرزندان آیت الله هاشمی قرارداد داخلی یا خارجی با جایی نداشتند.
هر زمان هم کسی میخواست پیشنهادی بدهد ، پدر برخورد میکردند.
کاملا دروغ است چنین موضوعاتی.
از دانشگاه آزاد اخراج شدم؛ شکایت کردم، به نفع من حکم داده شد.
الان هم البته دانشگاه به من اجازه ورود نمی دهد.
پنج تا ۶ سال پشت کنکور بودم؛ اگر قرار بود از رانت استفاده کنم، همان سال اول باید وارد دانشگاه می شدم.
به نظرم آقای خاتمی رهبر نامناسبی برای جریان اصلاح طلب نیستند اما در صورت نیاز می توانند تغییر کنند.
در حزب کارگزاران، من مجددا ثبت نام نکردم اما خودشان من را ثبت نام کردند و رای دادند.
مشکلم رد صلاحیت شورای نگهبان نیست، مشکلم عملکرد اصلاح طلبان است که رای نمیدهم چون انتهای عمل ما میشود آقای روحانی!
ارسال نظر